به سوي عملگرايي در عراق
قطعنظر از كمرنگ شدن مرزهاي پيشين ميان گروههاي سياسي عراق، چند ملاحظه ديگر نيز در مورد آينده عراق وجود دارد. ائتلاف تازهاي كه در عراق در حال مذاكره است، قصد دارد به افكار عمومي عراق و بازيگران خارجي در عراق نشان بدهند كه اين گروهها علاقهمندند فاصله معنادارتري نسبت به كشورهاي همجوار، براي تامين منافع مردم عراق داشته باشند. نكته سوم در مورد اين ائتلاف اين است كه از فرداي انتخابات مشخص شد كه ائتلافي از گروهها برنده در انتخابات علاقهمندند كه فضاي سياسي و فضاي حركتي گروههاي علاقمند به جمهوري اسلامي ايران را در عراق روز به روز محدودتر و تنگتر كنند. در نتيجه قرائن و شواهد حاكي از اين است كه با وجود شيعه بودن نخستوزير آينده عراق، هيات دولت و تيم همراه او بايد با تغييرات عمدهاي همراه باشد. مهمترين تغييري كه در تشكيل دولت بعدي عراق انتظار ميرود، افزايش تصور كارآمد از دولت عراق است. مهمترين چالش پيش روي دولت عراق مساله كارآمدي و تامين مطالبات عمومي است. مسائلي مانند تامين برق، ايجاد زيرساختها، بحث آب، فساد اقتصادي و اداري، وجود ميليشياي وابسته به احزاب و ديگر مسائل، از جمله مهمترين مسائل پيش روي عراق است. هدف مشاركتكنندگان در ائتلاف جديد اين است كه بگويند براي ما تفاوتي نميكند كه نخستوزير جديد از حزب الدعوه باشد، يا مجلس اعلاي انقلاب اسلامي يا يك تكنوكرات جديد و غيرحزبي، هر كه به مقام نخستوزيري برسد بايد تحولي عمده در كارآمدي دولت ايجاد كند. پيام دوم تشكيل ائتلاف جديد نيز اين است كه عنان قدرت در دولت بعدي عراق و در مجلس آينده در اختيار نيروهاي نزديك به مليگراها و تكنوكراتها خواهد بود. نشست پريشب رهبران فهرستهاي انتخاباتي عراق، پيام واضحي چه براي افكار عمومي عراق و چه براي كشورهاي همجوار و قدرتهاي خارجي ارسال كردند كه انگيزهشان را از تشكيل اين ائتلاف نشان ميداد.
بعضي از گروهها يا اشخاص مانند جريان وابسته به سيد مقتدي صدر، ضمن اينكه براي همه ناظران مشخص است كه با سياستهاي ايالات متحده امريكا در مورد عراق همچنان مشكل دارد، اما همزمان به نحو موثر و تعيينكنندهاي در جهت سياستهاي ديگر نيز گام برميدارند. از جمله شخص مقتدي صدر طي ماههاي گذشته تلاش كرده است تا مساله مبارزه با فساد اداري و اقتصادي را در صدر شعارهاي خود قرار دهد، از سوي ديگر او در گفتوگو با شخصيتها و گروههاي سياسي براي ائتلاف، آنها را تحت فشار قرار ميدهد تا به شكل روشن و واضح فاصله و جدايي خودشان را از اهداف و سياستهاي كشورهاي ديگر در عراق روشن كنند. هدف مقتدي صدر اين است تا دولتي تحت كنترل تكنوكراتهاي واقعي، با شخصيتهاي قدرتمندتر، عملگراتر و توانمندتر در عراق تشكيل دهد.بديهي است كه كشورهايي مانند افغانستان و عراق، در دهههاي اخير با شتاب معناداري شاهد اين هستند كه الگوهاي دموكراتيك در ساختار سياسي آنها در حال نهادينه شدن است. اما از نظر جامعهشناسي سياسي، دو عامل مذهب و قوميت در كشورهاي خاورميانه بسيار تعيينكننده و موثر هستند. گرچه ممكن است كه برخي گروههاي سياسي در عراق ادعا كنند كه در حال عبور از مرزهاي قومگرايي و اختلافات مذهبي هستند، اما واقعيت اين است كه در ساختار شخصيتي بسياري از عناصر تعيينكننده گروههاي سياسي در عراق، همچنان تحت تاثير تفكرات قوميتگرايانه و اختلافات فرقهاي و مذهبي هستند. بايد تحولات بينانسلي بسيار بيشتري بگذرد تا بتوان به شكل قابل توجهي شاهد عبور سياست عراق از چالشهاي قومگرايانه باشيم. قطعا در ادامه مسير تشكيل دولت جديد و حتي چندين دولت بعد از آن نيز ما همچنان شاهد اين خواهيم بود كه مسائل مربوط به قومگرايي و فرقهگرايي در بين سياستمداران عراقي بر خواست جمعي و منافع ملي غلبه خواهد داشت. اما اين به معناي نااميدي از تحولات نيست، آنچه طي 15 سال گذشته در عراق رخ داده است، روندي رو به جلو و اميدواركننده بوده است.