نميانديشيم
محمدزارع شيرين كندي
تاكنون انسان بيشتر عمل كرده است و كمتر انديشه. اين جمله از يكي از پيران معنيدان قرن بيستم امروزه بيشتر از هر زمان ديگري بايد توجه و تنبه ما را برانگيزد. چرا در اين زمانه انديشهانگيز كه بايد بيشتر از هميشه انديشيد، نميانديشيم؟ چرا حالت بيفكري بر ما مسلط است؟ چرا تفكر نهفته رخ و بيفكري در كرشمه حسن است؟ چرا از انديشيدن به امور و كارهاي جمعي، خلل، تناقضات، گرفتاريها و بنبستها غافليم؟ چرا به نظم و سامان جمعي سست و ضعيفمان فكر نميكنيم؟ چرا خود را در اوج استغنا ميپنداريم و به نيازها، حاجات و مشكلات كه پيش از هر چيز با فروتني بايد آنها را پذيرفت و سپس درصدد حل و رفعشان برآمد، توجه نداريم؟ تا كي بيفكري در پشت ابرها خواهد ماند و رخ نخواهد نمود؟ (هوركهايمر كتابي با عنوان «خسوف خرد» دارد).
در جوامع پيشرفته و توسعهيافته كنوني اشيا و امور اجتماعي و سياسي و اقتصادي تا حدي بسامانند و نظم و نظام دارند. در آنجا نيز كمتر انديشيده ميشود اما دستكم ميتوان گفت كارها بر مدار عقل و عقلانيت روشنگري ميچرخد و هنوز از خرد و خردمندي بهرهاي دارند و هنوز متفكران بزرگي دارند كه كارگزاران جامعهشان از آنها حرفشنوي دارند اما جوامع توسعهنيافته در بيفكري بهسر ميبرند. بيفكري ما ژرفتر است چراكه دچار توهمايم و معضلات را نميبينيم و گمان ميكنيم همهچيز به نحو منظم و منسجم سر جاي خويش است و غافليم از اينكه تقريبا كمتر چيزي سر جاي خود قرار دارد و وضع و حالمان آشفته و پريشان است. با صرف ادعا و نمايش اراده و اقتدار نمايشي كسي مقتدر و توانا نميشود. در بن و بنياد اعمال جمعي ما كدام فكر و خرد نهفته است؟ آيا صرف اراده معطوف به عمل بدون اندكي انديشه و فكر كافي است؟ طرحها و اعمالي كه با مخارج هنگفت بودجه عمومي به پايان ميرسند اما چون اساس فكري ندارند بعد از چند سال تعطيل و تخريب ميشوند و باز تكرار و تكرار همان. اگر به نحو ريشهاي و عميق نينديشيم و ذات خرد جمعي را برنينگيزيم، همچنان بر طبل خودخواهي، خودمداري و خودرايي بكوبيم و هر كس صرفا منافع شخصي و خانوادگياش را بر منافع عمومي و ملي ترجيح دهد، ممكن است امكان بقا در بحرانهاي كنوني عالم را از دست بدهيم. در جهاني كه نيستانگاري غربي منجر به تروريسم مسلط در منطقه ما شده و غرب مقتدر خطر را از خويش دور كرده و به منطقه ما فرستاده است، در جهاني كه اختلافها به ابزاري براي كشتار بچههاي بيگناه مبدل شده است، اگر نينديشيم يا دير بينديشيم ممكن است امكان بقا در عالم بحرانزده كنوني را از دست بدهيم.