كربلا سنگ نشاني است كه ...
محمد ذاكري
برگزاري همايش عظيم شيرخوارگان حسيني در ايران و بسياري از نقاط دنيا، براي من در سالهاي اخير يكي از مهمترين و شگفتانگيزترين اتفاقات ماه محرم بوده است. اتفاقي كه از ژرفاي نفوذ فرهنگ حسيني و تربيت عاشورايي در همه اقشار جامعه ايران و حتي ديگر ممالك و حوزههاي فرهنگي حكايت دارد. مادراني كه كودكان خردسال خود را به مراسمي ميآورند تا ضمن همدردي با كودك 6 ماهه اباعبدالله و مادر وي، فرزندان خود را بسان سربازاني در گهواره مهياي روزهاي قيام بزرگ و جهاني حضرت موعود و آماده پاسداري از مرزهاي ميهن اسلامي و فرهنگ عظيم عاشورا معرفي كنند. فرياد شيرخوارگان خفته در گهواره به يقين از صداي كساني كه ميخواهند اين فرهنگ و انديشه حماسي و انسانساز را به عناوين مختلف مهجور كرده و آن را تاريخ گذشته نشان دهند و همه ايادي منطقهاي خود را نيز براي به كنار راندن و منكوب كردن امت حسين در سوريه و عراق و يمن و... بسيج كردهاند رساتر است.
راز ماندگاري حماسه عاشورا و قيام حضرت اباعبدالله با وجود همه تفسيرها و تحليلهايي كه براي تبيين آن انجام شده شايد هنوز به تمامي روشن نشده است و هر سال و هر دوره و هر نسل تعريف و توجيهي خاص براي تفسير آن دارد. امروز كه عزاداري امامحسين(ع) و يارانش توانسته مرزهاي تشيع را نيز درنوردد و به اشكال مختلف در نقاط مختلف دنيا اقامه شود يافتن دليل آن بسا پيچيدهتر و دشوارتر است. به باور من، هر انسان آزاده و آزاديخواهي در هر سن و سال و جنسيت و شغل و موقعيت، ميتواند مابهازايي براي خود در واقعه كربلا بيابد و ابزاري براي سنجش عمل خود با آن شخصيت عاشورايي ايجاد كند. از علياصغر تا حبيب ابن مظاهر، از رباب تا اموهب و زينب كبري، از قاسم تا علياكبر و اباالفضلالعباس و از حر تا زهيربن قين، شخصيتهايي هستند كه در سن و موقعيت و شرايط متفاوتي در حماسه عاشورا نقشآفرين بودند. برخي همچون مسلم و هاني پيش از واقعه به نداي دوست لبيك گفتند و برخي همچون سليمان و مختار خواسته و ناخواسته از قافله جاماندند و ديرتر به آن پيوستند. اما تراژدي براي چهرههايي همچون عمربن سعد و شمر به شكل ديگري روي داده است. چه ميشود كه يكي از سربازي در ركاب اميرالمومنين به نبرد با پسر وي ميرسد و ديگري به طمع امارتي و سردرگمي در تشخيص حق، دنيا و عقبا را يك سره و يكجا از كف ميدهد.
اگر با خودمان صادق باشيم شمر و عمر هم چندان از ما دور نيستند و تنها غفلتي كافي است كه در نهاد ما رخ بنمايند. به ديگر بيان، اينبار «كربلا سنگ نشاني است كه ره گم نشود.» عزاداري محرم هر سال محكي است براي اين شعار معروف كه «يا ليتنا كنا معكم» و هركس در هر موقعيتي اين شعار را در ذهن خود راستيآزمايي ميكند كه آيا هنوز هم بر آن عهد و پيوند ديرين با مولاي خود هست يا در عزمش خللي ايجاد شده است يا جزئي و كلي از صراط خارج شده است. تعبير مقام معظم رهبري را فراموش نكنيم كه دنياپرستي، رفاهطلبي و انباشته شدن شكمها از مال حرام را مهمترين دلايل تنزل، عقبگرد و سقوط جامعه آن روز عرب دانسته بودند و اين حديث امروز جامعه ما نيز هست كه هميشه داعيه پيروي از راه امامحسين(ع) و پدر بزرگوارش را دارد. اگر فضاي تربيت عاشورايي و حسيني در همه سطوح جامعه حاكم شود هر يك از اين سربازان در گهواره كه ديروز بر دستان مادرانشان دل به طفل 6 ماهه اباعبدالله دادند، نوجواناني كه همصدا با قاسم ابن الحسن فرياد «احلي من العسل» سر ميدهند و جواناني كه همصدا با علياكبر از پدر اذن ميدان ميخواهند، سرداراني بزرگ در توسعه ايران اسلامي و آرمان آزاديخواهي شيعه علوي و حسيني و دفاع از آن در همه ابعاد خواهند بود به شرط آنكه پدران و مادران راه گم نكنند و در هزارتوي «زندگي لاكچري» و فرصتطلبي و رانتجويي گرفتار نشوند. خاصه سربازان ديروز راه حق كه اگر امروز زيبايي دنيا آنها را در مسير باطل ببرد گناهشان نابخشودنيتر از نسل جديد است. يادمان نرود هرقدر ميخواهيم به اولياي دشت كربلا نزديك شويم، اشقياي آن نيز چندان از ما دور نيستند.