عمرانخان زير سايه ارتش
پيرمحمد ملازهي
ايرانيها به سياستهاي خارجي عمران خان بيش از اندازه خوشبينانه نگاه كردند و در واقع در هنگام انتخاب او به نخستوزيري پاكستان، نوعي ذوقزدگي در ميان برخي رسانههاي ايراني رخ داد. البته اين خوشبيني بيمبنا هم نبود. حزب عمران خان -تحريك انصاف - در گذشته فقط يك بار در سياست پاكستان توانسته بود به مقامهاي عمده دولتي دست پيدا كند و آن هم رياست بر ايالت خيبرپختونخواه بود. در دوراني كه تحريك انصاف بر خيبرپختونخواه تسلط داشت، سابقه سياستهاي ايراندوستانه و برخي اقدامهاي مثبت از جانب حزب عمران خان در خاطر ايرانيها باقي مانده بود. اما حقيقت اين است كه سياستهاي كلي و مبنايي نظام سياسي پاكستان را شخص نخستوزير تعيين نميكند، تفاوتي نميكند چه كسي و از چه گروهي نخستوزير پاكستان باشد، سكان سياست خارجي يا دستكم جهتگيري كلي سياست خارجي پاكستان در اختيار ارتش است. ارتش پاكستان تعيين ميكند كه كدام كشورها در اولويت روابط خارجي قرار دارند و در اين راستا، عربستان سعودي به عنوان يكي از بزرگترين حاميان ارتش پاكستان قطعا براي ژنرالهاي اسلامآباد در اولويت قرار دارد.
در واقع عمران خان اولين نخستوزيري در پاكستان نيست كه جهتگيري سياست خارجي و منطقهاي دولتش زير سايه سنگين ارتش قرار ميگيرد. واقعيت ميداني سياست در پاكستان با برداشت رسانههاي ايراني از قدرت نخستوزير متفاوت است. مساله اختلاف نظر ارتش و دولت در اجراي سياست خارجي، در دورانهايي كه ديگر احزاب عمده پاكستان، يعني حزب مردم يا حزب مسلم ليگ شاخه نواز قدرت را در اختيار داشتند، بارها خود را نشان داد. واقعيت اين است كه اگر اختلافنظري ميان دولت وقت با ارتش قدرتمند پاكستان رخ دهد، يا نظر ارتش اجرايي ميشود يا اينكه نظاميان به راحتي اقدام به كودتا ميكنند و دولت را از كار بركنار ميكنند.
در طول 70 سالي كه از تشكيل جمهوري اسلامي پاكستان ميگذرد، نظاميان به صورت مستقيم يا غيرمستقيم، بيشتر از احزاب غيرنظامي حكومت كردهاند، حال چه يك فرد نظامي مستقيما بعد از كودتا به عنوان نخستوزير منصوب شده باشد يا اينكه فردي غيرنظامي تحت فرمان نظاميان حكومت كرده باشد.آنچه عمران خان در كارزار انتخاباتي خود نكاتي را مطرح كرده بود كه نسبتا به مذاق ايرانيها خوشايند بود. مسائلي مانند سياست خارجي مستقل، كاهش دنبالهروي از امريكا و شعارهايي از اين دست، ايرانيان را نسبت به انتخاب عمران خان به نخستوزيري بسيار خوشبين كرده بود. در همين راستا خبر مربوط به سفر عمران خان به تهران، پيش از سفر به رياض از سوي رسانههاي پاكستاني منتشر شد كه با استقبال رسانههاي ايراني مواجه شد. اما مشخص است كه در طول مدت آغاز به كار رسمي عمران خان در مقام نخستوزيري، قدرت پنهان او را متقاعد كرده تصميمگيري در مورد اصول كلي سياست خارجي پاكستان در حيطه وظايف او نيست و در اين زمينه بايد پيرو تصميم ارتش باشد. كمكهاي مستقيم عربستان سعودي به ارتش و اقتصاد پاكستان، در كنار ميليونها كارگر مهاجر پاكستاني كه در عربستان سعودي و امارات متحده عربي كار ميكنند و سالانه نزديك به 6 ميليارد دلار ارز به پاكستان ميفرستند، موضوعاتي هستند كه باعث ميشوند جلب نظر رياض در اولويت اصلي سياست خارجي اسلامآباد قرار گيرد.از ابتدا روشن بود كه شعارهايي مانند استقلال در سياست خارجي و سفر به تهران قبل از رياض با واقعيت سياسي اسلامآباد همخواني ندارد. اما در اين ميان يك نكته را نبايد از نظر دور داشت، در مورد نقش بيطرف پاكستان در تنشها ميان تهران و رياض و ايفاي نقش ميانجيگري ميان دو پايتخت در اسلامآباد نوعي اجماع وجود دارد. هم ارتش و هم نظام سياسي حاكم در پاكستان مايل به ايفاي نقش ميانجي در روابط جمهوري اسلامي ايران و پادشاهي عربستان سعودي هستند. از يك طرف حل يك مساله عمده ديپلماتيك ميان دو قدرت مهم منطقه خاورميانه به لحاظ پرستيژ براي پاكستان منافعي در بر دارد و از سوي ديگر پايان جنگ در يمن به عنوان مسالهاي محوري در رابطه ايران و عربستان، ميتواند باري اضافه را از دوش پاكستان بردارد. عمرانخان براي ميانجيگري ميان ايران و عربستان اعلام آمادگي كرده است، او در عين حال از «جنگ ميان كشورهاي مسلمان» و شكاف در خاورميانه، اظهار نارضايتي كرده است. ارتش پاكستان هم طي 3 سال گذشته به انحاي مختلف گرفتار جنگ در يمن شده است، جنگي كه عربستان سعودي ادعا ميكند عليه نفوذ ايران در يمن آغاز كرده است و مدعي ميشود روياروي گروههايي قرار گرفته است كه از سوي ايران حمايت ميشوند. ستاد فرماندهي اصلي نيروهاي ائتلاف تحت رهبري عربستان سعودي، عملا در اختيار ژنرال راحيل شريف، فرمانده پيشين ستاد مشترك ارتش پاكستان است، فرماندهاي نظامي كه ارتش پاكستان با دور زدن قوانين داخلي اين كشور با قائل شدن استثنا به اين ماموريت اعزام كرد. نيروهاي نظامي پاكستان در عين حال در مرزهاي عربستان سعودي مستقر هستند، هر چند ادعا ميشود كه اين نيروها در هيچ عمليات فرامرزي در كنار نيروهاي عربستان حضور ندارند، اما محض وجود تنش در مرزهاي سعودي ميتواند مسووليتها و آسيبهاي احتمالي به نيروهاي پاكستاني را افزايش دهد. در نتيجه تمايل مشتركي ميان نخستوزير جديد پاكستان و ارتش اين كشور براي توقف درگيري در يمن و در تصوير بزرگتر آشتي ميان تهران و رياض وجود دارد.پاكستان به عنوان متحد پيشين ايالات متحده امريكا در جنوب آسيا، به تدريج نقش خود را در سياست خارجي امريكا از دست داده است و امريكاييها در يك انتخاب استراتژيك ميان دو قدرت عمده جنوب آسيا، هندوستان را به عنوان متحد استراتژيك خود برگزيدهاند. انتخابي كه نتيجه بررسيها و منافع بلندمدت است و به رفتار پاكستان در رابطه با ايران يا عربستان سعودي ارتباط چنداني ندارد. مشكلات ميان اسلامآباد و واشنگتن، عمدهتر و بنياديتر از آن است كه با نزديك شدن يا دور شدن اسلامآباد به تهران و رياض تشديد يا حل شوند. در نتيجه نبايد تصور كرد كه دور شدن واشنگتن از اسلامآباد به خودي خود ميتواند باعث نزديكتر شدن اسلامآباد به تهران شود، چرا كه اين اتفاق بر اساس اراده پاكستان رخ نداده است. نهايتا عمران خان همان مسيري را انتخاب خواهد كرد كه ارتش پاكستان به او ديكته كند. سياست منطقهاي پاكستان در آينده نزديك دچار تحول جدي نخواهد شد. هر چند سياستهاي بينالمللي پاكستان بر خلاف خواست ارتش و پيرو تغيير نگاه و استراتژي در ايالات متحده دستخوش تحولاتي شده است، اما اين تحولات نتيجه خواست در اسلامآباد نيست.