تشكلي از همه حرفهها و مهارتها
در بسياري از موارد هم، بستر به لحاظ سازماني و ساختار اداري و قانوني فراهم است اما موانع بيروني جلوي استفاده از اين زمينهها را ميگيرد. يكي از موانع بيروني خود خانوادهها هستند، يعني همانطوركه براي دولتها آموزش در اولويت نيست، براي بسياري از خانوادهها هم تعليم و تربيت چندان در اولويت نيست، چون ديربازده است و چندان ملموس نيست پس خانواده هم فكر ميكند كه مسووليت كار كلا بر عهده مدرسه است و به معناي امروزي خيلي در اين حوزه احساس مسووليت نميكنند. خانوادهها بيشتر خودشان را مسوول خورد و خوراك و پوشاك و مسافرت بچهها ميدانند درحاليكه تعليم و تربيت آينده بچهها را ميسازد. هرچه ميزان آگاهي خانوادهها بالاتر ميرود حساسيت و مشاركتشان در حوزه مدرسه و آموزش هم بيشتر ميشود. با توجه به امكاني كه فراهم شده و انجمن اوليا و مربيان ميتواند به عنوان يك تشكل غيردولتي ايفاي نقش كند، بازنگريهايي بر ساختار انجمن داشتهايم تا در سطح كلان بتواند ايفاي نقش كند. در اين بخش پيشبيني شده تا هيات امنايي را در سطح كشور داشته باشيم كه منتخب خانوادهها در آن حضور داشته باشند، در راستاي همين برنامه در هفته اوليا و مربيان منتخبان اوليا را به ديدار وزير برديم تا رودررو حرفهايشان را بزنند، گفتوگو كنند، نقد كنند و خواستههايشان را بگويند. اين موضوع را به تمامي استانها تعميم ميدهيم تا از اين به بعد وزير در هر شهري حضور پيدا كرد بتواند با اوليا گفتوگو كند و نظراتشان را بشنود. خانوادهها بايد ديده شوند، بايد شنيده شوند. تجربه ديدار خانوادهها با وزير تجربه بسيار خوبي بود، نشان داديم اعضاي اين انجمنها ايدههاي بسيار خوبي دارند كه ميتواند به آموزش و پرورش كمك كند. اعضاي اين انجمن همين كساني هستند كه در جامعه زندگي ميكنند، صاحب كليه مشاغل و تخصصها و مهارتهايي كه در جامعه وجود دارد. بچههاي همين افراد در مدرسههاي ما مشغول تحصيل هستند و محال است مدرسهاي از اين همه مهارت و ايده استفاده كند و تبديل به مدرسه موفقي نشود. اگر از اين ظرفيت در آموزش و پرورش استفاده كنيم به نظرم ديگر مشكلي در آن باقي نميماند.