روزنهاي به سوي اميد
علي خرم
تفاهم لوزان چه پيام و دستاوردي براي مردم و كشور ايران دارد؟ آيا قدر و قيمت واقعي آن تشخيص داده شده و دلهاي مردم و مسوولان به اندازه كافي روشن شده است؟ هنگامي كه در نيمه دوم سال 1384 مسوولان وقت بدون تامل و تحقيق كافي، كشور را به سوي افتادن در دامان شوراي امنيت سازمان ملل متحد سوق دادند، نميدانستند وارد چه حيطه خطرناكي شدهاند و چگونه سرنوشت كشور و صنعت هستهاي را به دست قدرتهاي بزرگ سپردهاند كه با قطعنامههاي شوراي امنيت ميتوانند سياست خارجي و اقتصاد و صنعت كشور را به بازي بگيرند و حلقههاي محاصره و فشار را آنقدر تنگ كنند كه مردم دچار فشار و سختي شده، ارزش پول و ثروت ملي كاهش يافته و از روند عادي خود باز ماند. اكنون بعد از 9 سال به همت دولت آقاي دكتر روحاني كه عقل و منطق كارشناسي و سياست خارجي مبتني بر همكاري و تعامل سازنده را در سطح بينالمللي شيوه خود قرار داده، به شيوهاي شگفتآور آنچه را دولت قبلي به سادگي از دست داده، به آرامي و كياست باز پس ميگيرد.
آنچه دكتر ظريف تاكنون مذاكره و تفاهم كرده، ضامن حفظ صنعت هستهاي و حفظ شان و قدر و منزلت جمهوري اسلامي ايران در سطح بينالمللي است. وي توانسته تحريمها را ملغي كرده و ايران را شريك بينالمللي كشورهاي هستهاي قرار دهد. ايران در دوره «برنامه جامع اقدام مشترك» پذيرفته كه به گسترش صنعت هستهاي فقط در سطح تحقيق و توسعه پرداخته و توليد تجاري آنها را به بعد از دوران اعتماد سازي موكول كند.
مذاكرات دكتر ظريف توانست ساز و كار نطنز را حفظ كرده و سايت فردو را به مركز تحقيقات هستهاي تبديل كند و آب سنگين اراك را با بازطراحي به سوي هدف قبلي خود پيش ببرد. علاوه بر مردم، متخصصان فني و هستهاي و صاحبنظران بينالمللي كشورمان از اين تفاهم بسيار خشنود هستند. آنها مشاهده ميكنند به خاطر اهميت استراتژيك ايران و حل ديپلماتيك پرونده هستهاي چگونه وزير امور خارجه امريكا شش روز در لوزان مستقر ميشود و فقط در يك جلسه يكسره 5/8 ساعت با دكتر ظريف به مذاكره و گفتوگو ميپردازد تا يك معامله برد-برد صورت دهد و اين در تاريخ ديپلماسي كاملا استثنايي است. عزيمت ساير وزراي امور خارجه كشورهاي غربي و روسيه و چين هم به دفعات متوالي و استقرار طولاني در لوزان براي حل پرونده هستهاي ايران بيسابقه است. برد ايران در تحت شرايط فوق توضيح داده شد و برد امريكا در اين است كه توانسته به جاي اتخاذ روشهاي زورمدارانه به صورت گسترش تحريمها و سپس درگيري نظامي كه براي اقتصاد و امنيت امريكا و جهان بسيار مضر است، اين معضل بينالمللي را با احترام گذاشتن به جمهوري اسلامي ايران و با حفظ حقوق و دست آوردهاي هستهاي ايران حل كند، به ترتيبي كه بدون تحريك كشورمان، اطمينان امنيتي جهان را بالا ببرد. اين دستاورد دولت امريكا براي منزوي كردن تندروهاي امريكايي بسيار ضرورت دارد و به سابقه آقاي اوباما در حل بحرانهاي بينالمللي همچون مساله كوبا ميافزايد و به طور كلي روشهاي مسالمتآميز و ديپلماتيك جاي روشهاي سختافزارانه را در جهان ميگيرد. اما اين هنوز توافقي شكننده است و ظرف سه ماه آينده ميتواند پايههاي آن مستحكم شود، لذا همت فراواني ميطلبد تا در دوران نگارش متن «برنامه جامع اقدام مشترك» همهچيز به خوبي پيش رود. اين همت از سوي ايران و امريكا و از سوي همه طرفداران صلح جهاني و همه طرفداران همكاري اقتصادي صنعتي با ايران بايد صورت گيرد. در ايران كه مقام معظم رهبري ناظر بر مذاكرات و تفاهمات بودهاند، بايد اطمينان بيشتري داشت كه ساز مخالف زده نشود و همه نيروها و مهارتها در جهت بهبود كيفيت نگارش متن به كار گرفته شود.
مردم و مسوولان كشور خوب ميدانند كه ايران در آستانه پشت سر گذاشتن يك بحران بينالمللي است كه به لطف پروردگار در حال زدوده شدن است. بنابراين بدون اينكه وسوسه خناسان روي آنها اثر گذارد بايد چشم به آينده بدوزند و با اميد فراوان اين دوره سه ماهه را هم در حمايت سياست خارجي و تلاشهاي دكتر ظريف سپري كنند. آنچه بدخواهان ايران همچون نتانياهو و تندروهاي جمهوريخواه در بوق ميدمند نبايد در دل مردم و مسوولان كشور كوچكترين ترديدي به وجود آورد. آنچه را اوباما و كري، وزير امور خارجه ايشان، براي مصرف داخلي امريكا و ساكت كردن مخالفين سخنراني ميكنند و بيان ميدارند نبايد دل مردم و مسوولان ايراني را بلرزاند و تصور كنند در توافق انجام شده كمبودي وجود دارد يا توافق انجام شده به اندازه كافي برد- برد نبوده؛ بلكه برعكس متضمن همه حقوق ايران بوده و كشورمان هيچ چيزي را از دست نداده است. بگذاريد بدخواهان در تب حسادت و بغض و عداوت بسوزند و با تلاطم سياسي در ايران، دل آنها آرامش نگيرد.
استاد دانشگاه - حقوق بين الملل