از رييس جديد بهزيستي چه ميخواهيم؟
سهيل معيني
سرانجام پس از انتظار نسبتا طولاني دكتر وحيد قبادي دانا به عنوان رييس جديد سازمان بهزيستي بر مسند معاونت وزير تعاون، كار و رفاه اجتماعي تكيه زد. مديري جوان و خارج از سازمان كه در ميان نامزدهاي اين پست شايد غريبهترين آنها بود اما با اعتماد وزير و با چشمانداز دميدن نفسي تازه در مديريت اين سازمان پرمشكل اجتماعي، قبادي دانا مسووليت يكي از مهمترين سازمانهاي حمايت و خدمات اجتماعي را بر عهده گرفت. قاعدتا فقدان سابقه عملكرد قبادي دانا در سازمان بهزيستي براي او امتياز محسوب نميشود. بنابراين آنچه از او انتظار ميرود نوعگرايي در ديدگاههاي مديريتي به واسطه جواني و سابقه او در ساير سازمانها و نهادهايي است كه در گذشته بر آنها فعاليت ميكرد. با همين تذكر نگاهي به انتظارات از اين مدير تازهنفس بهزيستي ميافكنيم. گروههاي هدف از رييس جديد بهزيستي چه انتظاراتي دارند در پاسخ به اين پرسش نميخواهيم به ضرورت توسعه خدمات سازمان بهزيستي بپردازيم كه اينها بديهيات است. ميخواهيم به ابزارها و محورهايي توجه كنيم كه خروجي آنها توسعه و بهينهسازي خدمات سازمان بهزيستي به گروههاي هدف پرمشكل و انتظار سازمان است. مديريت برنامه محور: آنچه تضمين كننده پيشي گرفتن سازمان بهزيستي از سرعت بروز مشكلات معطوف به حوزه عملكرد اين سازمان است تدوين برنامههاي كوتاهمدت، ميانمدت و درازمدت مبتني بر شناسايي علمي نيازهاي گروههاي هدف به تفكيك، تدوين راهبردهاي اساس پاسخ به اين نيازها متناسب با بستر اجرايي و مالي قابل پيشبيني است. فقدان برنامه به معناي به دام افتادن سازمان در چرخه فشارهاي روزانه است و اين به جز خستگي سازماني و حركت كوركورانه مديريتي نخواهد بود. با توجه به جواني، نوگرايي و پيشينه علمي دكترقبادي دانا وي بهترين فرصت را براي انجام اين مهم در سازمان داراست. چابكسازي ساختاري: سرعت رشد كمي و كيفي مشكلات اجتماعي از جمله كاهش سطح رفاه گروههاي هدف سازمان دراين سالها ناشي از تورم پولي و كاهش منابع نسبي مالي دولت در مقايسه با ابعاد كاهش رفاه اجتماعي يك امر استراتژيك را الزامي ميكند و آن ضرورت جذب منابع و ظرفيتهاي مردمي و بخش خصوصي در راستاي اهداف سازمان بهزيستي است اين امر تنها راه تحول كيفي در جدب مشاركت اجتماعي گروههاي داراي مسووليت اجتماعي همافزايي منابع با سازمان بهزيستي در راستاي ارتقاي كارايي سازمان است براي تحقق اين مهم چابكسازي عملكرد سازمان از طريق تحول در ساختار اين سازمان اجتماعي الزامي و اجتنابناپذيراست. ايجاد يك ساختار ژلهاي منعطف در آن بخش غيردولتي و دولتي در يك مفصل سازماني به ارايه خدمات چه در بخش حمايتي و چه در بخش توابخشي خواهند پرداخت.
تحول و نوسازي در خدمات: يكي از مهمترين محورهاي تحول در سازمان بهزيستي نوسازي و به روزرساني خدمات اين سازمان است. سازماني كه مهمترين مسووليت آن توانبخشي گروههاي هدف با رويكرد توانمندسازي و افزايش ضريب استقلال و مشاركت اجتماعي مددجويان است. بايد داراي تعريف روشن از خدمات توانبخشي در همه شاخههاي آن «پزشكي، اجتماعي و حرفهاي» به تفكيك گروههاي هدف باشد. خدماتي مبتني بر دانش روز و منطبق با توسعه نيازهاي گروه هدف و دانش توانبخشي جهان. قانون حمايت از حقوق معلولان زمينه اين تحول اساسي در خدمات سازمان را فراهم آورده است مهم عزم مديريت سازمان براي نوسازي و بهروزرساني خدمات سازمان است.شفافسازي و بهينهسازي مديريت منابع مالي: در اين ترديد نيست كه منابع مالي در اختيار سازمان ولو آنكه دولت و مجلس اهتمام جدي به افزايش آن داشته باشند در مقايسه با نيازهاي مغفول مانده گروههاي هدف و كاهش سطح رفاه اجتماعي و ضرورت جبران آن از يك سو و ضرورت ارتقاي خدمات توانبخشي آن از سوي ديگر همواره از رشد نيازها عقب مانده است. رفع اين مشكل زيرساختي نياز دو تحول اساسي يكي در درون سازمان و ديگري در بيرون از آن دارد تحول بيروني يكپارچهسازي منابع مالي و مديريت دولت در امر حمايت اجتماعي است. به عبارت ديگر بايد كل بودجه و اعتبارات ملي در امر حمايت اجتماعي به شكل متمركز برنامهريزي و مديرت شود كه اجراي نظام جامع رفاه اجتماعي پاسخي در خور به آن است و تحول دروني سازمان شفافسازي در تخصيص منابع مالي آن است. چه بخش از منابع مالي صرف چه خدمات و شامل چه گروهي از مددجويان ميشود ضرورت شفافسازي ايجاد يك نظام و سامانه يكپارچه ثبت خدمات سازمان به مددجويان و ترسيم دقيق چگونگي هزينهكرد منابع مالي سازمان است. فقط از اين طريق است كه ميتوان هم منابع محدود مالي را مديريت كرد و هم با ارايه اسناد پشتيباني شفاف بتوان از دولت، مجلس و سازمان برنامه و بودجه اعتبارات مورد انتظار را درخواست كرد. اميد داريم دكتر وحيد قبادي دانا با تحقق اين محورها به طور چشمگير موجب ارتقاي كميت و كيفيت عملكرد سازمان بهزيستي كشور شود.