اهميت ديدار با آيتالله
مهدي مطهرنيا
آيتالله سيستاني يكي از مهمترين اقطاب در حوزه علميه شيعه محسوب ميشوند. ايشان در سپهر فقاهت و ارتباط آن با گستره سياست، يكي از برجستهترين چهرههاي تاريخي به شمار ميآيند. مرجع تقليدي كه با حد بالايي از اعتماد و اطمينان ديني و سياسي نه فقط در عرصه تشيع بلكه در فراخناي امت اسلامي و حتي فراتر از آن در حوزه روابط بينالملل شناخته ميشوند.
آيتلله سيستاني از نفوذ شخصيتي بسيار بالايي در لايههاي گوناگون افكار عمومي، چه در بين تودهها، چه در بين خواص، چه در محيط نزديك، چه در محيطهاي مياني و چه در محيط بينالملل مطرح است؛ از اين رو سخنان، رويكردها و كنشهاي ايشان در ارتباط با هر موضوعي، ميتواند اثرات عمدهاي در حوزههاي گوناگون از خود بر جاي بگذارد. نوع برخورد آيتالله سيستاني با مسائل فرهنگي و سياسي در گستره منطقهاي و بينالمللي در عرصه بسيار پرالتهاب كشورهاي اسلامي و بالاخص در حوزه تفسير سياسي و انديشه مذهبي شيعه، جايگاه ويژهاي پيدا ميكند. با اين وصف، ديدار رييسجمهور ايران با چنين شخصيتي را اتفاق بسيار مهمي بايد دانست.
وقتي خبر قريبالوقوع بودن اين ديدار منتشر شد، خيلي از رسانهها و خبرگزاريها با ديده ترديد در آن نگريستند. تصور ميكردند كه چون آيتالله سيستاني كه در پذيرش درخواستهاي ملاقات معمولا بسيار حساس هستند و هرگز به سهولت افراد را به حضور نميپذيرند، در پذيرش درخواست ديدار با رييسجمهور ايران هم رفتار مشابهي داشته باشند. در حالي كه جايگاه آقاي روحاني به عنوان رييسجمهور ايران و بالاتر از آن به عنوان يك روحاني مورد قبول در عرصه شيعيگري و روحانيت شيعه، تفاوت ايشان را با روساي جمهور ساير كشورها نشان ميدهد و موضوع از اين حيث، اهميتي جدي پيدا ميكند. رد شدن درخواست ملاقات روساي جمهور ديگر از سوي آيتالله سيستاني از جمله رييسجمهور سابق ايران، اهميت آقاي روحاني را بيش از پيش نشان ميدهد. در وضعيتي كه فشارهاي داخلي، منطقهاي و بينالمللي بر دولت ايران و شخص آقاي روحاني و تيم ايشان در قوه مجريه مشهود است و با وجود كوششهاي دولت، پيامد بسياري از ناكاميها و شكستها به جاي اينكه به عوامل اصلي آنها برگردد، متوجه دولت ميشود، ديدار آقاي روحاني با آيتالله سيستاني جداي از اينكه چه مباحثي در آن مطرح شده، اهميت بسيار زيادي دارد. ميشل فوكو، فيلسوف معروف فرانسوي، كنش گفتماني را آن دسته از اعمال و كنشهايي ميداند كه به محض پياده شدن، نتايج و پيامدهاي خود را با خويش همراه ميكند؛ لذا نفس ديدار رييسجمهور ايران با آيتالله سيستاني يك كنش گفتماني است و با توجه به ابعاد مذهبي و سياسي موضوع، براي آقاي روحاني در بافت موقعيتي كنوني، يك امتياز ويژه به حساب ميآيد.درباره محتواي گفتوگوي انجام شده در آن ديدار، هنوز مطلبي نقل نشده است اما از مباحثي كه جا داشت در آن ديدار مطرح شود و چه بسا شده باشد، يكي چالشهاي فراروي كارآمدي حكومت ديني در ساختار نظام قدرت سياسي است. يك حكومت ديني بايد به صورت شفاف در امر سياسي پاسخگوي ميزان قدرتي باشد كه از سوي موكلين به او اهدا شده است. در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و اصل پنجاه و ششم اين قانون آمده است كه حاكميت از آن خداست و هم اوست كه اين حاكميت را به مردم تفويض كرده و هيچكس در هيچ زماني حق ندارد اين موهبت خدادادي را از مردم سلب كند. بنابراين تمام عناصر حكومتي به ميزان قدرتي كه در دست دارند، بايد پاسخگوي خداوند و مردمي باشند كه به اذن خداوند به آنها رأي دادهاند و آنها را در هر مقامي در حوزههاي گوناگون حكومت ديني، منتخب كردهاند. اينجاست كه بايد چالشهاي فراروي استحكام و استمرار يك حكومت ديني، آن هم از نوع شيعي در قالب نظام جمهوري اسلامي ايران، مطرح و تخريبها و آسيبهاي ناشي از تهديدهاي بروني و ضعفهاي دروني در قالب قدرت مرجعيت شيعي مورد توجه قرار بگيرد. از طرف ديگر ايجاد وحدت عملي ميان حوزههاي علميه در بازتعريف جدي اين وضعيت و رويكردهاي اصيل سياسي در حوزه حكومت ديني در عرصه پرشتاب تغيير و تحولات بينالمللي بايد مد نظر قرار بگيرد. جهان در آستانه انقلاب صنعتي پنجم و عصر هوش مصنوعي است اما جهان اسلام و كشورهاي اسلامي درگير تعصبات مذهبي، فرقهاي و جناحي سياسي در لايههاي گوناگون هستند. اگر امت اسلامي به بحث توسعه ملي در قالبهاي گوناگون علمي و اقتصادي توجه نكند، از اين جهش تاريخي عقب خواهند ماند و اين به هيچ رو به نفع اسلام و كشورهاي اسلامي نيست.