يك روز براي رودخانهها
شينا انصاري
بيش از دو دهه هست كه در روز چهاردهم مارس مصادف با
23 اسفند ماه، كنشگران محيط زيست روز جهاني «اقدام براي حفاظت از رودخانهها و مقابله با سدسازي» را گرامي ميدارند. طي سالهاي اخير پويشهاي اجتماعي خوبي در كشور ما با هدف نقد و اصلاح سياستهاي آب شكل گرفته است و
هر چند در سطوح محلي همچنان «سدسازي» به عنوان شاخص توسعه يافتگي و معيار موفقيت برخي مديران محسوب ميشود، ليكن مخاطرات پروژههاي بالقوه مخرب محيط زيستي، در حال حاضر حساسيتهاي بيشتر و واكنشهاي گستردهتري را از سوي متخصصيان و كارشناسان و حتي در سطوح كلان تصميمگيري در پي دارد.
متاسفانه بايد گفت امروز اغلب رودخانههاي كشور بيمارند يا بيمار آلودگيهاي فراتر از توان خودپالايي؛ از انواع فاضلابهاي شهري و صنعتي گرفته تا شيرابهها و زبالههاي خانگي، صنعتي، ويژه، كشاورزي يا رنجور بهرهبرداريها و برداشتهاي بيرويه و خارج از حد ظرفيت هستند و اين گونه است كه فراموشي نسبت به كاركرد حياتي رودخانهها به عنوان شريان شهرها و روستاها در جذب بارشها، سيلابها، تغذيه آبخوانها و تامين غذا، خاك حاصلخيز و تلطيف و پاكيزگي هوا امروز ما را با مشكلات جدي محيط زيستي روبهرو كرده است: رودخانههايي كه روزگاري هويت شهرها و دليل سرزندگي و شادابيشان بودهاند هم اينك يا رو به احتضارند يا خشكيدهاند و به كانون گردوغبار بدل شدهاند يا مملو از پسماند و فاضلاب شده و هر آينه دل ساكنان و دوستداران محيط زيست را به درد ميآورند!
از اينرو با توجه به وسعت و عمق امراض مزمني كه رودخانههاي اين سرزمين بدان دچارند، بايد درمان نيز متناسب با روند سريع گسترش بيماري باشد كه در غير اين صورت علاجي بر آنها نيست.
لذا فعاليتهاي ترويجي، آموزشي، برنامههاي پاكسازي رودخانهها و حرايم آنها توسط دغدغهمندان محيط زيست گرچه ميتواند در جاي خود بسيار اثرگذار باشد، ولي همچون دارويي مسكن فقط قدري از دردها و آلام ما ميكاهد و نابودگر بيماري ريشهاي رودخانههاي ما نيست. در حقيقت، ما امروز بيشتر از هر زمان ديگري نياز به ديدگاه نويني درباره ماهيت وجودي رودخانهها داريم؛ ديدگاهي كه باور كند عدم توجه به حفاظت از رودخانهها بسيار سريعتر از حد تصور، رودخانهها را نابود ميكند.
نگرشي كه ارزش وجودي رودخانهها را بيش از يك كانال انتقال آب يا ايستگاه توليد نيرو بداند و اين واقعيت مهم را درك كند كه رودخانهها زنده هستند و خشكيدگي و آلودگي آنها نه تنها موجب نابودي و مرگ موجودات ساكن اين اكوسيستمها ميشود، بلكه تبعات اين تخريب باعث به خطر افتادن سلامت جدي نسل امروز و مشكلات عديده اجتماعي و اقتصادي خواهد شد.
تغيير اين نگرش در متوليان امر و مردم و عزم جدي همه اركان موثر در حفاظت و احياي رودخانهها، با پرهيز از دستكاري و مهندسي افراطي رودخانهها و هماهنگي با نظام طبيعت بيشك ميتواند گام مهمي براي حركت در مسير بهبود وضعيت رودخانههاي
كشور باشد.