سال آينده
سروش صحت
مردي كه عقب تاكسي نشسته بود، گفت:«انگار همه عالم و آدم ريختن توي خيابونها... چرا اينقدر شلوغه؟»
راننده گفت: «شب عيده ديگه»
زني كه جلوي تاكسي نشسته بود، گفت: «ايشالا سال جديد براي همه سلامتي و دل خوش باشه، مريضها خوب بشن، گره كار گرفتارها باز بشه، هر كي با هر كي قهره آشتي كنه، كينهها كم بشه، غم كم باشه، همه خنده روي لبهاشون باشه، گراني كم بشه، فراواني باشه... مرغ، گوشت، آجيل، خواربار، لباس، خانه، ماشين همه چي ارزون بشه، كار زياد بشه، جوانها دلشون گرم بشه، ريشه دزدي و كلاهبرداري خشك بشه، ترافيك كم بشه، اعصابها خرد نباشه، مردم قرص و دوا كمتر بخورن، هوا تميزتر باشه، حيوانها راحت باشن، خيابانها تميز باشه، مردم به جنگلها و كوه و رودخانهها برسن، ورزشكارهامون موفق باشند، راه براي دانشجوها باز باشه، هيچ هواپيمايي سقوط نكنه، تصادف نداشته باشيم، بيمارستانها خلوت بشه، آدمها بيشتر همديگر را ببخشند، كينهها پاك بشه، كسي به كسي حسودي نكنه، مردم به هم كمك كنند، ايشالا همه آرامش تو دل و جون و قلبشون باشه.»
راننده لبخندي زد و رو به زن گفت: «شما چه آدمي
خوبي هستي.»