آزادي در فرار كردن نيست
اسدالله امرايي
«فهميدم كه اتفاقا آزادي در فرار كردن نيست، بلكه در قلب و ذهن و دستهايت اتفاق ميافتد. بعد از آن روز، هر وقت كه ميتوانستم كاري ميكردم تا در خانه تنها بمانم. تا بقيه ميرفتند، ويولن را از مخفيگاهش در زير پتوهاي جارختخوابي بيرون ميكشيدم و هر طور دلم ميخواست كوكش ميكردم. بياينكه بدانم هر صداي مشخصي چه اسمي دارد. ياد گرفتم هربار يك نت بزنم. اين صداها را به هم ميچسباندم. نتهايي كه به هم ميچسباندم مو را به تنم سيخ ميكرد. برايم عذابآور بود كه وقتي پدر و مادر و خواهرم به خانه ميآمدند، ويولن را كنار بگذارم. دزدكي ميبردمش بيرون و توي بيشه ساز ميزدم. هميشه مراقب بودم كه باد صداي موسيقيام را به غرب ببرد، به خلأ، جايي كه هيچكس نبود تا بشنود... اما يك روز احتمالا باد مسير عوض ميكرد. شايد هم گوشهاي مادرم تيزتر از گوشهاي پدرم و خواهرم بود. چون وقتي به خانه برگشتم، ديدمش كه كنار پنجره سمت غرب را نگاه ميكند. هيجانزده بود و تندتند نفس ميكشيد. فريادزنان گفت: شنيدي. صداشو شنيدي؟ من كه ترسيده بودم گند كار دربيايد، گفتم نه.» رمان بلاي كبوترها نوشته لوييز اردريك شاعر، نويسنده، رماننويس، نويسنده كودكان و نويسنده داستان كوتاه امريكايي است. اين نويسنده را اولينبار در مجله گلستانه معرفي كردم. لوييز اردريك از بزرگترين نويسندگان امريكاست و چهرههاي بزرگي چون توني موريسون، آن تايلر و آنجلا كاتر در ستايش او و آثارش دست به قلم بردهاند. فيليپ راث او را به ويليام فاكنر تشبيه كرده. اردريك تاكنون براي آثارش چندينبار به مرحله نهايي جايزه پوليتزر راه يافته و جوايز بسياري نيز به دست آورده است، ازجمله جايزه كتاب ملي امريكا، جايزه حلقه منتقدان كتاب امريكا، جايزه كتابخانه كنگره امريكا و جايز ادبي مينهسوتا. داستان پيرامون قتل ترسناك و مرموزي است كه تا پايان كار خواننده را با خود ميكشد. اما آنچه اين قتل را ترسناكتر ميكند، رفتار نژادپرستانهاي است كه جامعه
در پيش ميگيرد تا قاتل يا قاتلان را پيدا كند. بلاي كبوترها زندگي چند نسل از خانوادههاي مهاجر را كه همگي تحت فشار فرهنگ غالب جامعه هستند، بررسي ميكند. در واقع قهرمانها براي حفظ باقيمانده آن چيزي كه سنت و فرهنگ اجدادي است، ميجنگند. لوييز اردريك نويسندهاي است كه خود را وامدار بزرگاني چون ماركز و فاكنر ميداند و در رمان بلاي كبوترها نهايت استادي را به خرج داده تا اثري پيچيده با شخصيتهاي فراوان بيافريند. رمان بلاي كبوترها، با ترجمه افشين رضاپور در نشر هيلا منتشر شده است.