خبر بد، خبر خوب است
محمد مهدي فرقاني
سنت روزنامهنگاري جهان و سنت آموزههاي تجربي و نظري روزنامهنگاري، تقريبا در همه جاي جهان، مبتني است بر اخبار منفي. نه اينكه اين اتفاق خوب يا قابل تاييدي باشد، اما يك واقعيت است. همانطور كه در ادبيات روزنامهنگاري جمله معروفي وجود دارد كه ميگويد، «خبر بد، خبر خوب است». از اين منظر اعتقاد بر آن است كه اخبار خوب خبرهاي عادي و روزمرهاي است و بهطور معمول ما بايد با اخبار خوب، با توسعه و پيشرفت و با بهبود وضعيت زندگي روبهرو باشيم. بنابراين هر آنچه زندگي عادي و روزمره و شرايط بهبود را تهديد ميكند، خبر محسوب ميشود. دقيقا به همين دليل است كه ميبينيم اخبار حوادث، جنگ، درگيري، قتل، تجاوز و از اين دست اخبار در همه جاي جهان بسيار مورد توجه است چرا كه واجد نوعي ارزش خبري پركاربرد به اسم كشمكش، درگيري و برخورد است. اگر چنين ارزش خبري در هر رويدادي باشد، آن خبر را در صدر اخبار مينشاند.
در مورد اخبار مثبت نگرشها اندكي متفاوت ميشود و مبتني بر آن است كه مردم بايد به طور روزمره شاهد بهبود كيفيت زندگي و پيشرفت جامعه انساني باشند و هر چيزي كه در اين فرآيند اختلال ايجاد كند، ميتوان خبر باشد و طبيعتا در زمره اخبار بد قرار ميگيرد.
اما به نظر من، در سنت روزنامهنگاري توسعه، تعريفي براي اخبار توسعه ارايه ميدهيم كه در آن ميگوييم: اخبار توسعه تركيبي است از اخبار پيشرفتها و پسرفتها. در واقع روزنامهنگاري توسعه معجوني است از روزنامهنگاري پيشرفتها و پسرفتها. شما نه ميتوانيد فقط بر پيشرفتها تكيه كنيد، چرا كه رسانه را تبديل به يك نوع رسانه تبليغاتگر ميكند كه باعث دور شدن از مركز توجه عمومي و باعث عدم اقبال مخاطب ميشود. همچنين باعث توليد غفلت در جامعه ميشود و نيز نبايد صرفا بر پسرفتها و اخبار منفي تمركز كرد. چرا كه اين هم باعث توليد يأس و سرخوردگي و مشاركت گريزي در جامعه در نتيجه باعث تشديد روند پسرفت ميشود.
بنابراين روزنامهنگاري توسعه بايد تركيب هنرمندانه و در عين حال عالمانهاي از رويدادهاي مثبت و منفي باشد. البته مرادم از منفي مواردي است كه نياز به نقد و ارزيابي و حسابكشي است، نه خبر بد و منفي به هر شكل و به هر قيمتي. بدين شكل كه روزنامهنگاري توسعه هم بر عملكردها و سياستها نظارت ميكند و آنها را مورد نقد قرار ميدهد و در عين حال به پيشبرد توسعه ملي كمك ميكند با جلب مشاركت عمومي و بازتوليد اميد و خوشبيني در جامعه، تا آنجايي كه واقعبينانه باشد.
تبليغ و سياهنمايي مرزها و خطوط قرمز اخبار توسعه هستند كه عبور از هر كدام عواقب خوبي را در پي نخواهد داشت. در عين حال نبايد فراموش كنيم كه به دليل اينكه اخبار منفي بيشتر مورد توجه قرار ميگيرد و حتي در شرايط جديد كه ما شاهد فعاليت فضاي مجازي هستيم، اين دست اخبار بيشتر مورد بازنشر قرار ميگيرند، ميتوانند آثار منفي و زيانبار و نااميدكننده بيشتري داشته باشند و چون مورد توجه قرار ميگيرند زودتر و بيشتر منتشر ميشوند.
اما ما بايد تعادلي را بين اين دو جنبه خبري بيابيم تا نگاه متوازني را به هر دو طرف اخبار داشته باشيم.
البته شرايط اجتماعي و زمان و مكان نيز در اين موضوع نقش مهمي را ايفا ميكنند. يعني در شرايطي كه مردم به طور مستمر با خبرهاي واقعيتهاي تلخ و اخبار واقعي منفي و نااميدكننده مواجه هستند، ديگر گوش شنوايي براي شنيدن اخبار مثبت نخواهند داشت. وقتي شرايط عمومي جامعه شرايط اميدواركننده و مثبتي نباشد، صداي اخبار مثبت به گوش نخواهد رسيد و حتي مورد انكار هم قرار خواهد گرفت. چرا كه با ناباوري تلقي و به وسيله مخاطب پسزده خواهد شد؛ حال در هر كجاي دنيا كه باشد. يعني شرايط رواني جامعه نيز در اقبال يا عدم اقبال نسبت به اخبار مثبت يا منفي موثر است.
وقتي مجموعه اين عوامل را در نظر بگيريم، متاسفانه اخبار منفي هم بيشتر توليد ميشود هم بيشتر منتشر ميشود و هم اينكه شاهد يك دنياي جديدي هستيم از اخبار كه به آن اخبار جعلي يا (fake news) گويند كه بخش مهمي از انرژي و وقت و تمركز هر دولتي را ميگيرد كه فقط خنثي شود. اين دشواري است كه تمامي حاكميتها و در همه كشورها با آن روبهرو هستند، البته اين درگيري در برخي كشورها بيشتر و برخي كمتر است.