عشق به كتاب و كتابدوستي از معدود عشقهايي است كه كساني شيريني آن را چشيده و مزه آن را در بن دندان خود احساس ميكنند. كساني كه چنين تجربهاي از سر گذرانده باشند، همه جا سر در پي كتاب ميگذارند و ميكوشند آن را هر جا هست بيابند. عشق به كتاب، زمان و مكان را در مينوردد و بر فراز اعصار ميايستد و عاشق خود را جاودانه ميكند.
ابن ادريس حلّي، از فقيهان قرن ششم كه فتواهاي متفاوت و متمايزش معروف است، كتاب فقهي معروفي دارد به نام السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي. اين كتاب اختصاص به مباحث فقهي دارد و به زبان فني عربي نوشته شده است، با اين حال نويسنده در مقدمه آن (قم، موسسه النشر الاسلامي، 1410ق، ج1، ص 43-42) طي چند صفحه عاشقانه از «كتاب» و «كتابخواني» و «كتاببازي» سخن ميگويد و سخناني را نقل ميكند كه خواندني است. او تا جايي پيش ميرود كه نقل ميكند كساني پرداختن به كتاب و نويسندگي را از عباداتي چون روزه و شبزندهداري برتر شمردهاند.
ترجمه بخشي از سخناني كه همدلانه نقل ميكند و گوينده اصلياش را معرفي نميكند، به اين شرح است:
«كتاب نويسندهاش را برميكشد، نگارندهاش را مقدم ميدارد و خامهاش را بر زبانش و خِردش را بر گفتارش برتري مينهد. زيرا كتاب در هرجا خوانده و مضامينش در هر زبان آشكار ميشود و با همه تفاوت ميان زمانها و فاصله ميان شهرها، همواره يافت ميشود.
چه بسيار فرزانگاني كه درميگذرند، اما كتابهايشان ميماند و خردمنداني كه راه فنا ميپويند ولي اثرشان ماندگار ميشود. از اينرو، بيشترين محققان و متدينانِ اهل عِبرت و فِكرت، كتابنويسي و پرداختن به آن و كوشش در راه جاودان ساختن و به ميراث گذاشتن آن را بر روزه و شب زندهداري ترجيح دادهاند.
اگر پيشينيان در كتابهايشان حكمتهاي شگفت را جاودانه نميساختند و شيوه زيست خود را برايمان ثبت و بدينترتيب ناديدنيها را برايمان ديدني نميساختند و درهاي بسته را برايمان نميگشودند و آنچه را كه جز از طريق ايشان ممكن نبود، برايمان به يادگار نميگذاشتند و فزوني دانش خود را بر كمي معلومات ما نميافزودند، بهرهمان از حكمت اندك و راه رسيدن به معرفت بر ما دشوار ميشد و اگر ناگزير به مقدار توش و توان خود و به ميزان تاملات و مشاهدات و تجارب خويش بسنده ميكرديم، شناخت ما كم، همت ما پست و منت خداي كاسته و انديشه سترون، و خاطر بيمار و عقل كند ميشد.
كتاب همنشيني است كه به خود مغرورت نميكند، دوستي است كه فريبت نميدهد و ياري است كه خستهات نميكند و خواهندهاي است كه از تو زيادهطلبي نميكند و همسايهاي است كه در كمك به تو درنگ نميكند و مُصاحبي است كه با چاپلوسي آنچه را كه در دست داري از كفت نميربايد.
اين كتاب است كه اگر در آن بنگري فراوان بهرهمندت ميسازد، ذهنت را تيز، زبانت را رسا و گفتارت را درست ميسازد و بزرگداشت فرودستان و دوستي فرادستان را نصيبت ميكند. از كتاب در يك ماه چيزهايي ميآموزي كه از دهان مردمان در يك عمر نخواهي آموخت.
اين كتاب است كه در شب چون روز فرمانبر و در سفر چون در حضر به فرمان توست؛ نه به خواب ميرود و نه خستگي بيدارماني را ميشناسد».
سي و دومين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران فرصت خوبي است تا عشق خود را به كتاب محك بزنيم. هر يك از ما با خريدن كتاب، افزون بر لذتي كه از داشتن و خواندن آنها خواهيم برد، به رونق صنعت نشر كمك خواهيم كرد و به نويسندگان و مترجمان خواهيم گفت كه همچنان مخاطب دارند و كارشان را ادامه دهند. در واقع، اين كار ما ياري رساندن به نهال فرهنگ مدني و جامعه دانايي است كه در حال شكلگيري است ولي همچنان نيازمند حمايت يكايك ما.
درست است كه با گراني كتابها شايد نتوانيم آنچه را كه دوست داريم بخريم. با اين حال، هر خريدي هر چند خُرد گامي است در جهت اعتلاي فرهنگ دانشوري. حتي اگر قصد خريد نداريم ميتوانيم با رفتن به نمايشگاه و ديدن كتابها حظ بصر ببريم و اندكي «كتاببازي» كنيم.
از همه اينها گذشته، با رفتن به نمايشگاه به همه دستاندركاران عرصه فرهنگ كشور ميگوييم كه حتي اگر توان خريد كتاب نداشته باشيم، همچنان به عشق ديدن كتاب خواهيم آمد.