ريشهكن شدن بيماري باستاني
مرتضي ميرحسيني
نخستين تزريق فراگير واكسن فلج اطفال: سال 1954 در چنين روزي، نخستين طرح گسترده واكسيناسيون فلج اطفال در امريكا و دو كشور ديگر اجرايي شد. اين آزمايش فراگير با تزريق واكسن به بازوي دانشآموزان دبستاني يكي از مدارس ايالت ويرجينيا آغاز شد و نزديك به دو ميليون كودك را در سه كشور امريكا و كانادا و فنلاند دربرگرفت. يك سال بعد نتايج حاصل از اين طرح و خبر موفقيت كامل آن بهطور رسمي اعلام شد؛ اينكه واكسن هيچ خطر مستقيم يا تبعات جانبي براي انسان ندارد و موثرترين و بهترين روش شناخته شده براي مقابله با فلج اطفال است. از آن پس بود كه واكسيناسيون فلج اطفال به عنوان يكي از اقدامات لازم براي تضمين سلامت كودكان در امريكا اجباري و به دنبال آن اين بيماري در ايالات متحده ريشهكن شد. گويا اين بيماري عفوني از زمان باستان وجود داشت و هميشه تهديدي براي سلامت و تندرستي انسان محسوب ميشد. از آنجا كه اغلب كودكان را درگير ميكرد و به فلج كامل يا موضعي ميانجاميد، فلج اطفال نام گرفت. ميگويند در نيمه اول قرن بيستم آمار مبتلايان به اين بيماري افزايش يافته و شيوع ويروس آن به يكي از دغدغههاي جدي تبديل شده بود. دانشمندي امريكايي به نام جوناس سالك سراسر دهه 1940 را به تحقيق درباره اين بيماري و كشف راهي موثر براي مقابله با آن گذراند و سرانجام به كمك همكارانش محصول نهايي خود را به مرحله آزمايش انساني رساند. مسوول اجراي واكسيناسيون آوريل سال 1954 يكي از همكاران او بود. چندي بعد، يعني اواخر دهه 1950 دانشمندي لهستاني به نام آلبرت سابين نمونه خوراكي اين واكسن را توليد كرد. چون هزينه توليد و استفاده از واكسن خوراكي از واكسن تزريقي كمتر بود، ابتدا امريكاييها آن را جايگزين كردند و سپس در اوايل دهه 1960 تقريبا همه كشورها به استفاده از واكسن خوراكي روي آوردند. ناگفته نماند كه فرانكلين روزولت، سي و چهارمين رييسجمهور امريكا نيز در چهلسالگي (سال 1921) با همين بيماري درگير و گويا سمت چپ بدن او فلج شد. او بعدها در سال 1938 در دوران رياستجمهوري خود به تاسيس بنيادي براي تحقيقات متمركز روي بيماري فلج اطفال كمك كرد. بخش زيادي از هزينه تحقيقات سالك از طريق اين بنياد تامين شد. اين بنياد بعد از ريشهكن شدن فلج اطفال، اولويتهاي خود را تغيير داد و به سمت پشتيباني و اجراي برنامههايي براي سلامت مادران و نوزادان حركت كرد.
همچنين فاجعه چرنوبيل؛ چرنوبيل نام يكي از نيروگاههاي هستهاي شوروي واقع در شمال كياف اوكراين بود كه دچار مشكلاتي شد و دو انفجار بزرگ در آن روي داد. سي و دو نفر همانجا جان خود را از دست دادند و تعدادي هم به شدت سوختند. اما وسعت آلودگي آن بسيار بيشتر بود و بخشهاي وسيعي از شمال و شرق اروپا را فراگرفت. طبق آمارها، حداقل پنجهزار نفر در آن حوالي از سرطان يا آسيبهاي ديگر ناشي از راديواكتيو مردند (1986م)؛ پيدا شدن جنازه سرتيپ محمود افشارطوس در يكي از غارهاي نزديك تهران؛ وي رياست شهرباني كشور را در اواخر نخستوزيري مصدق به دست داشت. قتل او ضربه سختي به دولت وارد كرد و تسلط نخستوزير بر شهرباني را كاهش داد (1332خ) .