كيفيت اقامتگاههاي گردشگري
نيوشا طبيبي
۱- ابتكار برپايي اقامتگاه در عمارتهاي قديمي، در نقاطي كه امكان سرمايهگذاري براي ساخت هتل وجود نداشت، فكر بكري بود كه سفر به اقصي نقاط كشور را براي بسياري ممكن كرد. اين اقامتگاهها معمولا ساده و بيتشريفات يك اتاق با ملزومات اوليه در اختيار مسافر ميگذارند و درگير شيوههاي معمول هتلداري نيستند. اقامت در اين اماكن براي مسافراني كه سختگير نيستند و جاي خوابي پاكيزه و حمام و دستشويي تميز كارشان را راه مياندازد و در مقابل هزينه گزافي نيز دريافت نميكند، جاي مناسبي هستند.
همچنين تاسيس اين اقامتگاهها، در اقتصاد شهرهاي كوچك و روستاها تاثير بسيار مهمي داشته. عدهاي مستقيما در اين اقامتگاهها مشغول به كار هستند و عدهاي ديگر هم به صورت غيرمستقيم از آمدن و اقامت گردشگران به شهر و روستا و منطقهشان منتفع ميشوند. اين اقامتگاهها كار سفرهاي داخلي را هم ارزان و به صرفه كردهاند. در مقابل هزينههاي گزاف هتلها، اقامت در اين خانههاي بومگردي غالبا هزينهاي متناسب دارد.
۲- براي كيفيت اماكن اقامتي حتما دستورالعملهايي وجود دارد. لابد تعيين قيمت هر تخت و اتاق هم مطابق است با ميزان امكاناتي كه اقامتگاه در اختيار مسافر ميگذارد. اما اينها همه موضوعاتي «كمي» هستند. كيفيت پاكيزگي و خدمات اين اقامتگاهها موضوع ديگري است كه به نظر ميرسد به نظارت دقيقتر و موشكافانهتري نياز دارد. يكي از مشكلات جدي در بعضي از خانههاي بومگردي عدم توجه متصديان اقامتگاه به پاكيزگي و نظافت است.
ممكن است يك اتاق جز يك دست رختخواب و چراغي براي روشنايي چيز ديگري نداشته باشد، اين مورد قبول است و اتفاقا براي عده زيادي كه جز خوابيدن در اقامتگاه، زمان بيشتري را در آنجا نميگذرانند، مطلوب است. اما ناپاكي و بلكه كثيفي رختخواب و حوله و حمام و دستشويي، امري غيرقابل گذشت است.
۳- زياد شدن تعداد واحدهاي اقامتي بومگردي در بعضي از شهرها، قاعدتا بايد به ايجاد رقابت و افزايش كيفيت و تنزل قيمتها بينجامد، اما داستان طور ديگري دارد پيش ميرود: بعضي از اين اقامتگاهها به جاي ارتقاي كيفيت كار خود و تلاش براي جلب نظر مسافران، هزينههاي مربوط به نظافت را حذف ميكنند! نتيجه اين تدبير ميشود اتاقهايي كه رختخوابهايشان هفته به هفته تعويض و شسته نميشوند و حمام و دستشوييهايشان ناپاك و كثيف هستند.
۴- همه ما ميدانيم كه كشور عزيزمان چه ظرفيت منحصربهفردي در گردشگري دارد. طبيعت رنگارنگ و متنوع و اقوام گوناگون ايراني كه با فرهنگهاي مختلف سرزمينمان را به كهكشاني از رنگ و رايحه و طعم و مزه مبدل كردهاند، براي گردشگران داخلي و خارجي سخت ديدني هستند. ميگويند دولت بايد در حوزه گردشگري فلان كار را انجام بدهد، وظايف دولت به جاي خود درست. از دولت انتظار ميرود هر آنچه از دستش بر ميآيد در اين حوزه انجام دهد. اما واقعا دستاندركاران اين صنعت از بزرگ و كوچك، چقدر به وظايف خود آشنا هستند؟ آيا خود را مقيد ميدانند كه با گردشگر خارجي به نحوي تعامل كنند كه او خود تبديل به بلندگوي تبليغاتي براي ايران و اقامتگاهشان شود يا فقط به سود مقطعي و لحظهاي فكر ميكنند و تا آنجا كه ميشود جيب او را خالي و نام ايران و ايراني را ملوث ميكنند؟
۵- آثاري كه نياكان ما برجاي گذاشتهاند، سرمايههاي عظيم و هنگفت و غيرقابل جايگزيني هستند كه بايد به نحو درست از آنها استفاده كرد و آنها را صحيح و سالم به دست آيندگان رساند. سليقهاي و به دور از نگاهي ملي و آيندهنگر در اين حوزه كار كردن، به حال كشور خطرناك و هزينهبر است. بايد ميراث تاريخي و طبيعي كشور را به درستي پاسداري كرد و با تدابيري بلندمدت، از آنها براي به راه انداختن چرخهاي اقتصاد كشور و رفع مشكل بيكاري بهره جست. مسلما اقتصاد گردشگري ميتواند به تنهايي تمامي درآمدهاي خارجي را تامين كند. اين صنعت اگر درست مديريت شود، نه آلودگي زيست محيطي دارد و نه سفرههاي آب را خالي ميكند و نه ما را به رنج صادرات و گرفتاري انتقال ارز و از اين قبيل مياندازد. هزينه مهم اين صنعت نگهداري و حفظ آثار تاريخي و مهيا كردن وسايل راحتي گردشگران است.
۶- امروز گردشگراني كه به ايران ميآيند، آوازه مهرباني بيحد و حصر و مهماننوازي بينظير هموطنان ما به گوششان خورده و با وجود هجوم تبليغاتي دشمنان بيگانه، اعتماد ميكنند و به ايران ميآيند و بعد خود تبديل به سفيران فرهنگي و مبلغان كشور ما ميشوند. هر كس كه سر سفره ايرانيان بنشيند، از مهرباني و گشادهدستي و البته طعم و مزه خوراكها به حيرت ميافتد. در اين جهان كه محور همه كارها سودجويي و پول است، بياييم به مهرباني و صداقت كسبي پاكيزه از گردشگري راه بيندازيم، از گرانفروشي و بيمهري به مهمانان دوري كنيم و نظرشان را جلب كنيم تا بروند و سال ديگر با جمعيتي بيشتر بازگردند و آوازه خوب بودن ايرانيان را در جهان طنينانداز كنند.