تضييع حقوق انسانها، سانسور، فساد و تباهي و نهايتا عذرخواهي؛ اينها مواردي است كه حجتالاسلام هادي خامنهاي از اعضاي مجمع روحانيون مبارز در مراسم شب بيست و سوم ماه رمضان در موسسه دارالزهرا به زبان ميآورد. دبيركل «مجمع نيروهاي خط امام» كه چندان تمايلي ندارد در فضاي خبري ديده شود و براي همين كمتر لب به سخن باز ميكند اما سهشنبه شب از نقصها ميگويد و بابت همين نقصها از مردم عذرخواهي ميكند.
آنچه در جامعه اتفاق افتاد ناشي از عملكرد ماست
چه كسي است كه اين روزها نارضايتي را نتواند از چهره مردم بخواند؟! مگر ميشود ميان مردم رفتوآمد كرد و آزردگي را در صورت و سيرتشان نخواند؟! اين همان موضوعي است كه هادي خامنهاي در سخنراني دو روز پيش خود به آن اشاره ميكند و ميگويد: «ما در تاريخ گذشته و حال شاهديم كه حق هزاران نفر خورده ميشود، كدام گناه بالاتر از تضييع حقوق هزاران انسان شايسته و بااستعداد است كه ضايع كردن حقوق آنان از قتل بالاتر است؟ شايد منظور قرآن از قتل واقعي هم همين باشد كه استعدادها كشته شوند و توانها و ظرفيتهاي انسانها را از آنان بگيرند و در امور مختلف رابطهبازي و باندبازي كنند كه اينها عناوين آشنايي براي ماست.» او ادامه ميدهد: «روي سخنم با همه گروهها و جناحهاست و درباره يك گروه يا جناح خاص سخن نميگويم، آنچه در جامعه ما اتفاق افتاده ناشي از عملكرد همه ماست. اثر طبيعي و تدريجي اين پديده تضييع حق اگر جلويش گرفته نشود بدل به يك قانون يا رسم ميشود.»
براي حفظ اقتدار دهانها را ميبندند
صحبتهاي سيدهادي خامنهاي كه جنسش با سخنرانيهاي سال قبل تا حدودي متفاوتتر بود به سختگيريهايي كه گاه رنگ امنيتي به خود ميگيرد هم ميرسد و ميگويد: «كساني كه براي حفظ اقتدار خود دهانها را ميبندند، سانسور ميكنند يا اگر رسانهاي دارند از طريق آن واقعيت را تقطيع و سانسور ميكنند و حقايقي را مسكوت ميگذارند، بذر فساد را در جامعه ميكارند.» او ادامه ميدهد: «گزينشهاي ظالمانه، اولين مسالهاي بود كه در جامعه ما بعد از انقلاب مطرح شد و هنوز هم مطرح است. امام راحل نيز وقتي متوجه شدند كه در مساله گزينش سوءاستفادههاي بزرگي انجام شده و ميگيرد آن فرمان هشت مادهاي را صادر كردند كه هنوز هم به درستي مورد توجه قرار نگرفته است.» سيدهادي خامنهاي با اشاره به اينكه سپردن امور بزرگ به افراد كوچك و ناصالح، كنارزدن افراد دلسوز و بذل و بخشش از بيتالمال به نزديكان و طرفداران، فساد و ناكارآمدي را در جامعه نهادينه ميكند، ميگويد: «انجام چنين اموري در جامعه از قتل و كشتن بالاتر است. پس در جامعه اسلامي يك فرد حكم يك جمع را دارد و عملكردش هم به همان اندازه جمع اهميت دارد.»
عذرخواهي بابت همه اشتباهاتمان
اوج صحبتهاي هادي خامنهاي به عنوان كسي كه از ابتداي پيروزي انقلاب و حتي پيش از آن در جريان امور قرار داشت آنجا است كه همه را از صدر تا ذيل مسوول شرايط ايجاد شده معرفي و حتي به دوران نمايندگياش اشاره ميكند و ميگويد همه مقصريم. سيدهادي خامنهاي عنوان ميكند: همه ما در بروز حوادث امروز مقصر هستيم؛ كسي نميتواند بگويد من تاثيري در شكلگيري شرايط امروز نداشتم. ما همه خطاهاي بزرگ و كوچكي مرتكب شديم و بايد از مردم در برابر اشتباهاتي كه داشتهايم عذرخواهي كنيم. هرچند شخصا جز نمايندگي مجلس مسووليت مهمي نداشتم اما ترديد ندارم كه در همه آن دورهها دچار اشتباهاتي شدهام.
او ادامه ميدهد: «آنهايي هم كه مسووليتهاي بالاتري داشته و دارند بايد نتايج را به عهده بگيرند. همه ما از هر جناحي ميل داريم جامعه را با مدل مورد پسند خودمان اداره كنيم و افراد مورد تاييد ما روي كار آيند و همه سطوح مديريت و قدرت و ثروت در اختيار ما باشد در حالي كه اصلا چنين چيزي درست نيست و همه دعواها در جامعه هم سر همين مسائل است.» حجتالاسلام هادي خامنهاي در پايان عنوان ميكند: «امروز شاهديم كه در اثر رشد عامل رابطه و باندبازي در تصميمات كلان جامعه و فرار از قانون كه رسمي براي همه شده است، اين همه جنايات و اختلاسهاي رسوا در جامعه رخ ميدهد كه مايه شرمندگي است و لطمههاي بزرگي به جامعه اسلامي ما ميزند و خسارت عظيمي به اقتصاد كشور زده است.»
عذرخواهي براي انسجام
موضوع فرهنگ عذرخواهي از همان مسائل مغفولماندهاي است كه مسوولان ما كمتر به آن توجه داشتهاند. در همينراستا مجتهد شبستري، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام به «اعتماد» ميگويد: به هر حال آقايان به اين نتيجه رسيدهاند كه روشي كه اتخاذ كرده بودند، صحيح نيست و با در پيش گرفتن روش متكي بر اعتدال، سعي دارند از دوگانگي و تفرقه جلوگيري كنند. بنابراين اگر اين عذرخواهي جهت ارتقاي وحدت و انسجام داخلي باشد، بسيار خوب و قابلتقدير است.
اعتراف به تقصير
صحبتهاي هادي خامنهاي از آن جهت كه بعد از گذشت چهار دهه به تقصير اعتراف ميكند و از مردم بابت اين اشتباهات عذرخواهي ميكند يكي از همان نقاط عطف اين سخنراني بوده است. هرچند در ميان مسوولان و مقامات ايراني پذيرفتن اشتباه سخت است و كمتر به آن معترف بودهاند اما اين موضوعي بيسابقه نبوده است.
رهبري در بهمن ماه 96 در ديدار با مردم آذربايجان شرقي بيان ميكنند: ما كاملا در جريان گلهها و شِكوههاي مردم هستيم. به ما هم ميگويند و [به ما هم] منتقل ميشود اما وقتي پاي انقلاب و نظام در ميان است، مردم اينجور وارد ميدان ميشوند و حركت ميكنند. انتقاد مردم، فقط از دولت و مجلس و قوه قضاييه نيست؛ نه، ممكن است از شخص حقير هم انتقاد داشته باشند اما اين انتقاد منافاتي ندارد با ايستادگي پاي نظام اسلامي و نظام انقلابي كه با فداكاري اين ملت به وجود آمده است. «پيشرفت» به معني واقعي كلمه در كشور اتفاق افتاده است. «عدالت» را نميگويم، درباره عدالت ما عقبمانده هستيم، خودمان اعتراف ميكنيم.
حسن روحاني نيز در طول دوران رياستجمهوري خود كه اعلام كرده بود دولت براي عذرخواهي از مردم لكنت زبان ندارد، يكبار در زمان توزيع سبد كالا و يكبار به دليل نوسانات بازار ارز از مردم عذرخواهي كرد.
اسحاق جهانگيري، معاون اول رييسجمهور نيز بهمن ماه سال 97 در آيين افتتاح 1700 فضاي آموزشي و پرورشي ميگويد: «دولت از شرايط و دشواريهاي پيش روي مردم آگاهي دارد، بخش زيادي از مسائل و مشكلات ناشي از فشارهاي رواني است و عدهاي تلاش ميكنند از اين شرايط سوءاستفاده كنند. او تصريح كرد: من از مردم بزرگوار به خاطر وجود برخي مشكلات عذرخواهي ميكنم و به مردم اطمينان ميدهم كه مديريت كشور و در راس آن مقام معظم رهبري بهصورت شبانه روزي تلاش ميكنند تا بتوانيم مشكلات و مسائل را از پيش روي كشور برداريم.» او پيش از اين در آذرماه 92 نيز بابت كوچك شدن سفره مردم و تورم عذرخواهي كرده بود. سيد محمد خاتمي، رييسجمهور اسبق ايران نيز در مرداد ماه سال گذشته اعلام ميكند «به دليل نقصها و كمبودها، با همه وجود از مردم عذرخواهي ميكنم و پانزده راهكار براي برونرفت از وضعيت كنوني ارايه كرد.»در اين ميان عبدالله نوري، وزير كشور دولت هاشميرفسنجاني يكي از همان مقاماتي است كه آذرماه 97 لب به عذرخواهي باز ميكند و ميگويد: «مسوولان نظام ميتوانستند پس از پيروزي انقلاب مانند نلسون ماندلا همه را در صف واحد دعوت به همكاري و مشاركت جهت رفع مشكلات و حركت به سمت توسعه و سازندگي كشور كنند اما به شكل ديگري عمل شد، از آغاز براي يكديگر خط و نشان كشيديم و روز به روز ياران، همراهان و علاقهمندان به كشور، نظام و مردم را رانديم تا كار به اينجا رسيده است كه شاهد هستيم. هر مقدار هم كه گفته شود وضعيت فعلي كشور عالي است و در بهترين شرايط و موقعيت قرار داريم، بسياري از مردم درك ديگري از وضعيت كشور و جامعه دارند، به قول معروف با حلوا حلوا كردن دهان انسان شيرين نميشود. من گاهي به اين فكر ميكنم كه آيا براي مسووليتهايي كه در مقاطعي بعد از انقلاب به عهده داشتم، شايستهترين فردي كه ميتوانست اين مسووليت را داشته باشد من بودم؟ آيا من به وظايفم درست عمل كردم يا ممكن بود فرد ديگري بتواند بهتر از من به مردم و كشور خدمت كند؟ من بابت اشتباهات و قصورهايم مكرر از مردم عذرخواهي كرده و ميكنم.»