تهران فاصله خود با ترفند جديد كاخ سفيد را حفظ ميكند
موش و گربه بازي تيم ترامپ
سارا معصومي
ايران و امريكا در يكي از پرتنشترين موقعيتهاي پيش آمده در 40 سال گذشته متوقف شدهاند و اين در حالي است كه دو طرف در يك سال اخير با چنان سرعتي به سمت تنش حركت كردند كه تا 10 روز پيش اصليترين پرسشي كه هم عامه مردم و هم نخبگان سياسي و سياستمداران به دنبال كشف پاسخ قريب به واقعيت آن بودند اين بود كه آيا تهران و واشنگتن پس از 40 و چند سال مديريت تنش و پرهيز از جنگ نظامي سرانجام در دولت دونالد ترامپ جمهوريخواه جنگ را تجربه خواهند كرد؟ اين روزها آن هياهوهاي نظامي و تهديدهاي امنيتي از سوي دولت ترامپ جاي خود را به تكرار تمايل براي گفتوگو داده است. ابراز تمايلي كه البته اندك چاشني تهديد نظامي گذشته را هم حفظ كرده و تاكيد دارد كه جنگ همواره محتمل است اما ترجيح رييسجمهور امريكا گفتوگو با حسن روحاني، همتاي ايراني است. شيپورهايي كه در جلسات محرمانه شوراي امنيت ملي امريكا با حضور جان بولتون، مشاور امنيت ملي و مايك پمپئو، وزير خارجه براي جنگ به صدا درآمده بود اكنون جاي خود را در ظاهر به سكوت تقريبي همان مشاور امنيت ملي و همنوايي مايك پمپئو با مافوقش در ترغيب گفتوگو به جاي گزينه نظامي داده است.
ابهام همچنان اصليترين ويژگي تيم ترامپ در قبال پرونده ايران است و البته در دل اين ابهام سوالهاي بسياري بيپاسخ مانده: تصميمگيرنده اصلي درباره پرونده ايران در تيم ترامپ كيست؟ هدف اعلامي(تمايل براي گفتوگو) با سياست اعمالي(وضع شديدترين تحريمها) چه تفاوتي دارد؟ چهل و پنجمين رييسجمهور امريكا با كنارهگيري از برجام و بازگرداندن تحريمهاي هستهاي به دنبال چيست؟ توافق هستهاي بهتر يا توافقي همه جانبه با ايران كه براي نخستين بار در 40 سال گذشته به عاديسازي روابط ميان تهران و واشنگتن منتهي شود؟ ترامپ در اعمال سياست فشار حداكثري جدي است يا در تمايل هرازچندگاهي براي مذاكره؟
نمايشي كه ايران را فريب نميدهد
اگر نقطه اوج سياستهاي تنشزاي دولت ترامپ در قبال ايران را روزي بدانيم كه نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي رسما در ليست گروههاي تروريستي خارجي امريكا قرار گرفت و به تبع آن نمايش نظامي امريكا در منطقه غرب آسيا به راه افتاد، ميتوان اظهارنظر دونالد ترامپ در توكيو در حضور آبه شينزو، نخستوزير ژاپن مبني بر تمايل واشنگتن براي گفتوگو با تهران و تاكيد بر اينكه كاخ سفيد به دنبال تغيير نظام در ايران نيست را نقطهاي براي كاسته شدن از سطح تنش رو به فزوني در روابط دو طرف دانست. دونالد ترامپ در 10 روز اخير هر چه به زمان سفر نخستوزير ژاپن به تهران نزديكتر شده مجددا بحث مذاكره را پيش كشيده و البته اين موضع وي براي نخستين بار به موضع وزير خارجه و مشاور امنيت ملي او هم تبديل شده است.
سياست همنوايي واحدي كه البته در تهران چندان جدي گرفته نميشود. در ايران پاسخ به پالسهاي امريكا همچنان همان است كه بود: «شعار كافي نيست، واشنگتن بايد در مسير بازگشت به برجام و كاسته شدن از سطح تحريمهاي اقتصادي گام بردارد.» تهران هر گونه مذاكره مجدد درباره برجام را رد كرده و البته تاكيد دارد كه درباره مسائل ناموسي مانند توانمندي موشكي هم ممكن است توضيحاتي در مسير روشنگري بدهد اما از مذاكره خبري نخواهد بود. در تهران محمدجواد ظريف به عنوان مجري سياست خارجي نظام ميگويد، حرف همان است كه مقام معظم رهبري گفت: نه جنگ ميشود و نه مذاكره ميكنيم بلكه فعلا سياست تهران مقاومت در برابر زورگوييها خواهد بود. مقام معظم رهبري نيز مفهوم مقاومت را از گزينه نظامي و نبرد منفك كرده و ميگويد، رفتار تهران بر مدار مقاومت متمركز خواهد بود. در تهران سخنان رييسجمهور امريكا مبني بر تمايل به گفتوگو در حالي كه تهران شديدترين فشارهاي اقتصادي را تحمل ميكند، فضايي براي توجه باقي نگذاشته و اظهارات مايك پمپئو و جان بولتون مبني بر اينكه به دنبال تغيير نظام در ايران نيستيم هم مورد پذيرش و باور قرار نگرفته است. يك منبع آگاه در وزارت خارجه در اين باره به «اعتماد» ميگويد:«اظهارنظرهاي وزير خارجه و مشاور امنيت ملي امريكا درباره اينكه ما به دنبال تغيير نظام در ايران نيستيم و گزينه جنگ را هم دنبال نميكنيم، واقعي نيست. چهرههايي مانند جان بولتون در يك سال اخير دايما تلاش در تحريك ترامپ داشتهاند و با طرح اين حرف كه قدرت امريكا در سطح بينالمللي زير سوال رفته ادعا ميكنند كه تنها راه براي احياي اين قدرت، اقدام نظامي است.» تندروهايي كه در سمت راست و چپ ترامپ نشستهاند، اعتقاد دارند كه در 40 سال گذشته نيروي نظامي امريكا به عنوان بازدارنده عمل كرده و اين قدرت و هيبت نظامي از سوي همه كشورها جز «ايران» جدي گرفته شده است. در اين ميان بحثهاي بسياري از سوي كارشناسان مطرح ميشود، دال بر اينكه دونالد ترامپ از زمان رقابتهاي انتخاباتي در سالهاي منتهي به 2016 به دنبال كاستن از حضور نظامي پرهزينه نيروهاي امريكايي در اقصي نقاط جهان بوده و تاكيد داشته كه ما پليس دنيا نيستيم. اين طيف اعتقاد دارند كه با در نظر گرفتن اين پيشينه، ترامپ تمايلي به آغاز جنگ با ايران ندارد اما نكتهاي كه در اين ميان مغفول ميماند، استدلالي است كه بولتونها در گوش ترامپ زمزمه ميكنند. چهرهاي مانند بولتون به ترامپ اميدواري ميدهد كه ميتواند با حمله محدود به ايران و برخورد فيزيكي كوچك به نتيجه مطلوب خود درباره ايران دست پيدا كند. نكتهاي كه ميتوان در تاييد اين ادعا بيان كرد، اظهارنظر دونالد ترامپ در مصاحبه اخير با فاكس نيوز است كه درباره حضور نيروهاي سوري گفت، من به دنبال باقي ماندن نيروهاي امريكايي در سوريه نيستم اما صنعت نظامي ما اجازه نميدهد تمام آنها را فورا از سوريه خارج كنم.
تصميمگيرندگان در تهران دست تيم ترامپ را خواندهاند و از موضعگيريهاي چند وقت اخير رييسجمهور امريكا مبني بر تمايل براي مذاكره با عنوان «ابتكارهاي جديد امريكا در صحنه بينالمللي» براي تغيير هويت بازيگر خوب و بد ياد ميكنند. اينكه دونالد ترامپ ميگويد، تنها چيزي كه به دنبال آن است عدم دستيابي ايران به سلاح اتمي است و وزير خارجهاش با عقبنشيني از موضعگيريهاي تند و تيز قبلي ادعا ميكند، حاضريم بدون پيششرط با ايران مذاكره كنيم تنها يك هدف واحد را دنبال ميكند و اتفاقا خيري در آن هدف براي ايران نهفته نيست. دولت امريكا با كنارهگيري از برجام و بازگرداندن تحريمهاي هستهاي، اعمال سياست فشار حداكثري در حوزههاي متفاوت امنيتي، سياسي و اقتصادي همچنين تلاش براي تحريك ايران به خروج از برجام يا دست زدن به حركتي نظامي عليه منافع امريكا در منطقه عملا در جبهه حداقلي در سطح بينالمللي قرار گرفته و در انزواي سياسي گرفتار شده است. در چنين شرايطي، كارتهايي كه ترامپ براي امنيتيسازي از پرونده ايران استفاده ميكند، رنگ و لعابي نداشته و نميتواند اجماع مدنظر جهاني را براي تضمين موفقيت اين سياست جلب كند. لذا ابتكار جديد تيم ترامپ مبني بر ژست مذاكره در حالي كه مطمئن است، ايران زير بار چنين فشارهايي مذاكره نميكند براي خلع سلاح ايران در سطح بينالمللي و خارج كردن واشنگتن از سايه بازيگر مهاجم است. ترامپ و تيم او يكصدا پيشنهاد مذاكره ميدهند و انتظار دارند كه جامعه بينالمللي صداي بلند آنها در فراخوان براي مذاكره را ببيند و چشم بر سياست زيرپوستي تنگتر كردن حلقه فشارهاي همه جانبه بر ايران ببندد. به نظر ميرسد كه سياست يكي به ميخ(تشديد تحريم) و يكي به نعل(پيشنهاد گفتوگو) كه تيم ترامپ در اين مدت در قبال ايران دنبال كرده، اندك اندك براي رسانههاي امريكايي هم روشنتر ميشود و به عنوان نمونه روز گذشته نيويورك تايمز با طرح اين تحليل كه رييسجمهور امريكا در مذاكره با ايران جدي نيست، نوشت: ترامپ ميخواهد، سياستش را جايي بين تهديدهاي نظامي و پيشنهاد ديپلماسي قرار دهد بدون آنكه بخواهد هيچكدام از آنها را عملي كند. او چندين بار تاكنون هنگام سخن گفتن از پيشنهاد مذاكره گفته، خطر جنگ با ايران هميشه وجود دارد. مقامهاي امريكايي به نيويوركتايمز گفتهاند، ترامپ علاقه چنداني به آغاز يك روند واقعي ديپلماتيك و مذاكره با مقامهاي ايران نشان نميدهد و در برابر ايده برگزاري مذاكرات پنهاني با ايران هم مقاومت كرده است. اين منابع همچنين گفتهاند، پيشنهاد جديد دولت ترامپ براي مذاكره با اين هدف ارايه شده كه نشان دهد، دولت امريكا ايده توافق با ايران را رد نميكند و فقط منظورش رد مذاكرهاي است كه دولت اوباما با ايران انجام داد.
همصدايي تكراري ماكرون با ترامپ
دونالد ترامپ در نمايش «تمايل براي مذاكره»اي كه به راه انداخته به متحدان اروپايي كه از يك سو با بازگشت تحريمهاي امريكا عليه ايران دورنماي خوبي براي توافق هستهاي(برجام) قائل نيستند و از سوي ديگر از احتمال تنش نظامي ميان تهران و واشنگتن واهمه دارند هم پيامهاي متناقضي ميدهد. هر چند كه ترامپ در ديدارهاي اخير خود با سران اتحاديه اروپا از آنگلا مركل، صدراعظم آلمان تا امانوئل ماكرون، رييسجمهور فرانسه و ترزا مي، نخستوزير بريتانيا با آنها درباره پرونده ايران صحبت كرده اما گزارش رسانههاي اروپايي و امريكايي حاكي از اين است كه اين رايزنيهاي اخير هم براي اروپاييها مشخص نكرده، رييسجمهور امريكا دقيقا به دنبال چيست؟ به نظر ميرسد كه امانوئل ماكرون، رييسجمهور فرانسه نخستين چهره اروپايي است كه با پذيرفتن استدلال ترامپ مبني بر اينكه من چيز زيادي از ايران نميخواهم و تنها به دنبال مسدود كردن راههاي رسيدن آنها به بمب هستهاي هستم در زمين همتاي امريكايي توپ ميزند. بر همين اساس سخنان ماكرون، رييسجمهور فرانسه در كنفرانس خبري مشترك با «دونالد ترامپ» در پاريس هر چند مسبوق به سابقه بود اما تكرار آن بسياري را شگفتزده كرد. رييسجمهور فرانسه در سايه لبخند ترامپ ادعا كرد كه لازم است، مذاكرات جديدي با ايران انجام شود. وي گفت:«فكر ميكنم ما قطعا اهداف يكساني در قبال ايران داريم. چه كارهايي مدنظرمان است كه انجام دهيم؟ اول، ميخواهيم مطمئن شويم آنها به سلاح هستهاي دست پيدا نميكنند، منظورم اين است تا سال ۲۰۲۵ ابزاري در اختيار داريم، ميخواهيم از آن فراتر برويم و به اطمينان كامل در درازمدت دست پيدا كنيم. دوم، ما ميخواهيم فعاليت آنها در زمينه موشكهاي بالستيك را كاهش دهيم. سوم، ميخواهيم فعاليت منطقهاي آنها را مهار كنيم.»
ماكرون در ادامه همنوايي با ترامپ ادعا كرد، اختلافات ميان امريكا و كشورهاي اروپايي در قبال ايران به مسائل راهبردي مربوط نميشود و دو طرف از لحاظ روشهاي محقق كردن اهداف خود در قبال ايران اختلاف دارند. رييسجمهور فرانسه گفت:«مساله كليدي اين است و همه مباحثات ديگر، مسائل تكنيكي هستند. براي رسيدن به اين هدف لازم است مذاكراتي آغاز شود و فكر ميكنم اين همان چيزي است كه رييسجمهور ترامپ آن را مطرح كرده است. لازم است مذاكرات جديدي را آغاز كنيم تا به اين اهداف دست پيدا كنيم.»
ماكرون در حالي موضع ترامپ مبني بر لزوم مذاكره مجدد با تهران درباره فعاليتهاي هستهاياش را تكرار كرد كه وي در سال 2018 نيز هنگامي كه ترامپ قصد داشت از برجام خارج شود با طرح بحث «توافق مكمل برجام» قصد متقاعد كردن رييسجمهور امريكا براي باقي ماندن در توافق را داشت كه البته اين سياست وي با كنارهگيري امريكا از توافق عملا شكست خورد.
اين اظهارنظر ماكرون با واكنش تند ايران روبهرو شد و سخنگوي وزارت امور خارجه با رد اين سخنان تاكيد كرد كه طرح مسائل فرابرجامي از سوي فرانسه كمكي به حفظ برجام نميكند. ماكرون در حالي با ترامپ همصدا شده است كه اين اقدام وي ميتواند سفر هايكو ماس، وزير خارجه آلمان به تهران كه روز دوشنبه انجام ميشود را تحتالشعاع قرار بدهد. هايكو ماس، نخستين مقام از گعده تروييكاي اروپايي حاضر در برجام است كه پس از كاسته شدن از سطح تعهدات برجامي ايران در اعتراض به تعلل 1+4 به تهران ميآيد و برخي از تحليلگران حضور وي در تهران را در اين شرايط نشانه اراده سياسي اروپا براي حفظ برجام و راضي كردن ايران ميدانند. در چنين شرايطي حتي اگر اظهارنظر ماكرون را خودشيريني سياسي براي ترامپ هم بدانيم اما همصدايي يكي از كشورهايي كه هنوز در برجام به ايران بدهكار است با امريكا ميتواند بر تصميم برجامي آتي ايران تاثير بگذارد. در حالي كه تيم ترامپ نااميد از به نتيجه رسيدن سياست فشار حداكثري فعلا تصميم دارد، دامنه تحريمهاي اقتصادي و فشارهاي سياسي را تا حدي توسعه بدهد كه تهران را به واكنش وادارد، زنگ خطري كه بايد در اروپا شنيده شود به فروپاشي برجام مربوط است. تهران تكليف خود با موش و گربه بازيهاي ترامپ را حداقل براي ميانمدت مشخص كرده اما اگر تروييكاي اروپايي همراه با چين و روسيه نتوانند به انتظارهاي اقتصادي ايران از برجام پس از يك سال صبر استراتژيك پاسخ بدهند، اقدام آتي ايران در مسير كاستن از سطح تعهدات برجامي ميتواند، شطرنج معادلات منطقهاي در غرب آسيا را پيچيدهتر از امروز كند.