شبيه كوه يخ
علي مسعودينيا
در فصل ماقبل آخر رمان درخشان «شبهاي وحشي» نوشته جويس كرول اوتس، آخرين روز زندگي ارنست همينگوي به شكلي هنرمندانه به تصوير كشيده شده است؛ جايي كه نويسنده پير و خسته و نژند از افسردگي عميق، دو به شك است كه با شليكي به زندگي خود خاتمه بدهد يا نه. اين تصوير زنده و البته آميخته با تخيل بهشدت باورپذير است وقتي بيوگرافي همينگوي را مرور ميكني و آثارش را ميخواني. بيوگرافي بسيار كامل و خواندني احمد گلشيري در ابتداي كتاب «برگزيده داستانهاي كوتاه همينگوي» فراز و نشيب تجربههاي زيستي و عرقريزي روح اين نويسنده نخبه را به خوبي نشان ميدهد. نويسندهاي بيقرار كه از متن ناداستان و گزارش و متنهاي ژورناليستي به اوج داستاننويسي ميرسد و از معدود نويسندههايي است كه هم در رمان و هم در داستان كوتاه به يك اندازه نبوغ دارد و اين نبوغ آميخته با شعور را وقتي بهتر درك ميكنيم كه ميبينيم معمولا دو استراتژي كاملا متفاوت براي نوشتن هريك از اين دو به كار ميبندد. همينگوي در مقام نويسنده داستانهاي ُكوتاه، يك نويسنده مگو و كاشف است كه كمتر نقبي به درون آدمهاي داستانش ميزند و كمتر شخصيتها را وا ميدارد تا با ديالوگهايي روشنگرانه هر چه در دل دارند فاش كنند. به اين ترتيب آنجا بايد از طريق رفتارشناسي كشف كرد كه ذهنيت و جهانبيني كاراكتر چيست و آن موقعيت خاص طراحي شده در داستان برايش چه معنا و چالشي در پي دارد. حالا بيفزاييد آن انبان غني ذهني را كه عمري جنگ، زندگي مردم امريكا و اروپا، سبك زندگي روشنفكران، سفرهاي پرشمار و انواع و اقسام تجربهها را در خود ذخيره كرده و هر بار براي داستاني از اين مواد خام تراز اول بهره ميبرد. در رمانهايش اما با نويسندهاي بهشدت انديشهورز طرف هستيم كه اتفاقا گاه- همچون «پيرمرد و دريا»- موقعيت را به شكل تمثيلي فلسفي بازتاب ميدهد و گاه چون «براي مرگ كه ناقوس ميزنند» و «وداع با اسلحه» به شكلي آشكار بنمايههاي سياسي و اجتماعي را با تم عاشقانه در هم ميآميزد و انگار تاويلي از دنياي روزگار خود را در اختيار خواننده ميگذارد. تئوري «كوه يخ» يا همان آيسبرگ در نوشتههاي همينگوي هنوز هم آموختني و كارآمد است. جايي كه داستان چون تنها قشري نازك و حجمي كوچك از يخ سر از آب بيرون ميآورد و كوهي از معناي زير آبمانده را دلالت ميكند. تمام كنشهاي مينيماليستي ادبيات چه بخواهند و چه نه وامدار اين تئوري و شيوه نگارش همينگوي هستند. نويسندهاي كه ميداند كدام تكه از يك زندگي ارزش روايت دارد و بيشترين تاثير را روي مخاطب ميگذارد.