برگزاري دادگاه علني براي شفافيت
بهروز بنيادي
به نظر ميرسد حضور آقاي رييسي در راس قوه قضاييه اميدي را در كل جامعه به وجود آورده است كه ايشان بر مبناي قانون حركت خواهند كرد و انشاءالله قوه قضاييه را از فشار ساير نيروهاي بيروني نجات خواهند داد. حرفهايي كه آقاي رييسي در زمينه پرونده برخي فعالان محيط زيست بيان كردهاند، نشان ميدهد كه ايشان نه با قاطعيت آنها را محكوم كردند و نه بيگناه دانستهاند و همهچيز را به محكمه و عدالت سپردهاند. قطعا همه استقبال خواهند كرد كه قضات ما با استقلال كامل، بنابر قانون و بنابر تجربياتي كه در دوره كارشان به دست آوردهاند، به پروندهها رسيدگي كنند.
رسيدگي به جرايم امنيتي و سياسي شايد نكاتريزي داشته باشد و نياز باشد ما از قضاتي كه در اين زمينه تجربه بالاتري دارند، استفاده كنيم. به هرحال دستگاه قضا بنا به مسووليتي كه دارد، از كانالهاي مختلفي يافتهها و اطلاعاتش را كامل خواهد كرد و بر حسب آن قضاوت انجام خواهد شد.
اما نكته مهم ديگر اين است كه در مورد اين پرونده وزير اطلاعات، رييس سازمان محيط زيست كشور و عناصر چهارگانهاي كه رياستجمهوري براي پيگيري فعالان محيط زيست مشخص كردند، به جامعه اين پيام را دادهاند كه اين افراد بيگناه هستند. در اين شرايط اگر حتي زواياي پنهاني در اين پرونده وجود دارد، ميتوان بنا بر تشخيص قاضي، دادگاه علني برگزار شود. با برگزاري دادگاه علني ميتوان بسياري از ابهاماتي كه در داخل جامعه جهاني درباره اين پرونده وجود دارد، از بين برد و شفافسازي كرد. قطعا مردم با ديدن ادلهها راضي خواهند شد. درست است كه قضاوت در ركن دادگاه به عهده قاضي است اما قاضي اصلي شايد جامعه و توده مردم باشند و بايد به نوعي مسائل بررسي و گفته شود كه اذهان مردم هم در اين زمينه كاملا روشن شود. آقاي رييسي همچنين در بخش ديگري از حرفهايشان در نشست روز گذشته با فعالان محيط زيست به توافق نامه پاريس هم اشاره كرده و گفتهاند كه با اين همه اسناد بالادستي هيچ نيازي به توافق نامههايي همچون پاريس نداريم. درمورد اين سخنان رييس دستگاه قضا بايد گفت كه در توافقنامه پاريس قيد شده كه كشورهاي جهان در راه كاهش گازهاي گلخانهاي مسووليتهايي را به عهده بگيرند و هر كدام از كشورها در يك بازه زماني به آن عمل كنند. قطعا مسووليتهايي به عهده كشور ما هم گذاشته شده است. اين توافقنامهها به اين شكل نيست كه اگر كشوري عضو شد و نتوانست به تعهدش عمل كند، تنبيههاي آن چناني را متحمل شود. به نظر ميرسد كه با خروج ترامپ از اين توافقنامه شايد به نوعي اين احساس در ما هم ايجاد شد كه حالا كه او از توافقنامه خارج شده، ما هم ميتوانيم از اين توافقنامه خارج شويم و مساله خاصي نيست. در صورتي كه اين مساله اقليمي است و مشكلي است كه كشورهاي سراسر جهان با آن مواجه هستند. در ايران همين الان هم ما شاهد تغييرات اقليمي هستيم؛ همين گرمايي كه در تابستان امسال داشتيم و هم بارندگيهاي ابتداي سال كه در عين حال كه براي كشور نعمت بود اما خسارتهايي را هم وارد كرد، نشاندهنده تغييرات اقليمي هستند. همچنين پيشبيني شده كه زمستان امسال، زمستاني سخت با يخبنديهاي طولاني خواهد بود. همه اينها نشان ميدهد كه قطعا فايده حضور كشور ما در موافقتنامههاي بينالمللي بيشتر از ضررش خواهد بود. بنابراين ما بايد هميشه حضور مثبتمان در جامعه جهاني را داشته باشيم. نكته ديگر اين است كه اگر ما از اين توافقنامههاي بينالمللي خارج شويم، دانشمندان كشورمان، نخبگان و كساني كه صاحبنظر هستند شايد نتوانند آنچنان در سطح جهاني عرض اندام كنند.