سارا معصومي
«رزم رسانهاي در خاك امريكا»، اين عبارت از نخستين هفتههاي حضور محمدجوادظريف در جايگاه رييس دستگاه ديپلماسي كشورمان به سياستي اجرايي از سوي وي تبديل شد. ظريف، سياستمداري آشنا براي امريكاييها بود كه از سوي حسن روحاني، رييسجمهور براي سر و سامان دادن به پرونده هستهاي كه عملا رابطه ايران و جامعه بينالمللي را در بنبست قرار داده بود راهي وزارتخارجه شد. در شش سال گذشته ظريف هرچندماه يكبار با سفر به نيويورك به منظور شركت در نشستهاي متفاوت سازمان ملل، مقابل دوربين خبرنگاران و مجريهاي رسانههاي متفاوت امريكايي، اروپايي و عربي نشسته است. وزيرخارجه هربار سوژه يا سوژههاي مشخصي را براي طرح در فضاي رسانهاي امريكا انتخاب كرده است: در دو سال پيش از حصول برجام، محور اظهارات ظريف تمركز بر حقانيت و صلح آميز بودن فعاليتهاي هستهاي ايران بود. در حالي كه ديپلماتهاي ايراني در تهران يا پايتختهاي اروپايي كار بر روي جزييات يك توافق 7جانبه را پشت درهاي بسته پيش ميبردند ظريف در دو جبهه مذاكره رسمي و ديپلماسي عمومي تلاش ميكرد آنچه در جريان بحرانسازي غرب از پرونده هستهاي ايران در افكار عمومي جاافتاده را پاك يا حداقل تصحيح كند.
اندكي پس از اجرايي شدن برجام، انتخابات در ايالات متحده امريكا به تغيير ساكن كاخ سفيد منتهي شد و تاجري جانشين باراك اوباما، رييسجمهور پيشين شد كه پايان دادن به برجام را به وعده انتخاباتي خود تبديل كرده بود. دونالد ترامپ يك سال و چندماه در توافق هستهاي با ايران باقي ماند اما در نهايت ارديبهشتماه گذشته با كنارهگيري از اين توافق حساب خود را از 1+4 در مواجهه با ايران جدا كرد. اين اقدام ترامپ به اضافه بازگرداندن تحريمهاي هستهاي و توسعه دامنه تحريمهاي غيرهستهاي نه فقط مسير برجام كه رابطه ناخوشايند ايران و امريكا را نيز وارد فاز جديد و مرحله پرتنشتري كرد. ظريف با قرارگرفتن در اين فضا ماموريت جديدي براي خود در حوزه رسانه و ديپلماسي عمومي تعريف كرد: بلندكردن صداي حقانيت ايران در توافق هستهاي، به تصوير كشيدن سهم امريكا در بحران به وجود آمده، افشاي تلاش تندروهاي نشسته در واشنگتن، رياض، ابوظبي و تلآويو (گروه بي) براي آغاز جنگ با ايران و مشروعيتزدايي از تحريمهاي امريكا كه با عنوان دروغين تامين امنيت بينالمللي جنبه فرامرزي هم پيدا كرده است.
هرچند كنارهگيري امريكا از توافق هستهاي به دليل تبعات مشخص و ملموس آن بيش از ساير سياستهاي ايران ستيزانه دونالد ترامپ به چشم آمد اما ديگر برنامههاي تندروهاي نشسته در واشنگتن از چشم وزيرخارجه ايران دورنمانده و در مصاحبههايي كه در دو سال و نيم گذشته با رسانههاي امريكايي چه در داخل ايران و چه خارج از آن داشته تلاش كرده از اين نقشهها نيز پرده بردارد.دولت فعلي امريكا دو سياست هدف حداكثري و حداقلي را در مواجه با تهران براي خود مشخص كرده: غايت مدنظر واشنگتن طبيعتا تغيير نظام در ايران است اما با توجه به مجموع شرايط به خصوص وضعيت داخلي ايران اگر نتيجه سياست فشار حداكثري موجود بر ايران، پشت ميز مذاكره نشستن ديپلماتهاي ايراني با همتاهاي امريكايي به منظور رسيدن به توافقي جديد باشد اين دستاورد هم براي ترامپ مصداق همان تامين هدف حداقلي خواهد بود. دونالد ترامپ همزمان با خروج از توافق هستهاي در ژستي مثلا مصالحهجويانه ادعا كرد كه حاضر است بدون پيششرط با تهران گفتوگو را آغاز كند و اين در حالي بود كه وزير خارجه كابينه او يعني مايك پمپئو بارها از وجود 12 محور در مذاكرات با ايران سخن گفته كه پيششرطها فعاليتهاي منطقهاي، آزمايشهاي موشكي، برنامه نظامي دفاعي ايران و حتي آينده برنامه صلحآميز هستهاي ايران را هم شامل ميشود. پيششرطهايي كه حتي ايرانستيزترين سياستمداران غربي پذيرش آن از سوي تهران را غيرممكن ميدانند. همزمان دولت ترامپ غرب آسيا و منطقه خليج فارس را به انباري از تجهيزات خود تبديل كرده و به گمان خود مهرهها و ادوات نظامي را به گونهاي دورتادور ايران چيده كه دوگانه يا جنگ يا مذاكره را براي ايران تداعي كند. در جبههاي ديگر تلاش براي ايجاد شكاف ميان دولت و ملت با تزريق نااميدي و بياعتمادي ميان افكار عمومي ادامه دارد و حمايت از گروههايي چون مجاهدين خلق (منافقين) نيز به سياست آشكار چهرههاي نزديك به ترامپ نظير رودي جولياني، وكيل وي يا جان بولتون مشاور امنيت ملي او تبديل شده است.
ظريف در آخرين سفري كه بهار سال جاري به نيويورك داشت در مصاحبه با رسانههاي متفاوت امريكايي از جمله فاكسنيوز كه به «تريبون ترامپ» شهرت دارد تمركز بحث را بر معرفي گروهبي و شناساندن اهداف اين گروه به جامعه جهاني متمركز كرد. از همان زمان عبارت «تيم بي» به عبارتي رايج در توييتها و موضعگيريهاي نه فقط وزير خارجه بلكه بسياري از سياستمداراني تبديل شد كه به دونالد ترامپ نسبت به گوش دادن به سخنان تندروهاي نشسته در كنار خود هشدار ميدهند.
نورافكن امريكا بر ديپلماسي ظريف
اينبار محمد جواد ظريف در تابستاني داغ راهي نيويورك شده است. تهران براي نخستينبار در سه سال و نيم گذشته از عمر اجراي برجام در پاسخ به تعللهاي برجامي 1+4 كاهش تعهدات برجامي را آغاز كرده و ساعت شني عبور از گام دوم و رسيدن به گام سوم به كار افتاده است. از سوي ديگر ظريف در حالي به نيويورك رفته كه تهران و واشنگتن مجموعهاي از تنشهاي جدي را از آخرين باري كه وزيرخارجه ايران به امريكا رفته بود، پشت سر گذاشتهاند. هدف قرار گرفتن تانكرها و نفتكشهايي در خليج فارس، ساقط شدن پهپاد جاسوسي امريكا در داخل حريم هوايي كشورمان توسط نيروهاي نظامي و توقيف نفتكش حامل نفت ايران در جبلالطارق توسط بريتانيا و به دستور امريكا مجموعهاي از جديدترين تحولاتي هستند كه ظريف با در دست داشتن پرونده آنها به نيويورك رفت.
«وزير خارجه ايران را در ليست تحريم قرار ميدهيم، رفت و آمد ظريف در نيويورك را محدود كرديم». شايد اين دو موضعگيري در يك ماه گذشته كه نخستين آن تا اين لحظه تهديدي تو خالي بوده و دومين آن هم تاثيري بر فعاليتهاي وزيرخارجه كشورمان در نيويورك نداشته بيشترين خدمت را به پررنگتر شدن حضور اينباره ظريف در نيويورك كرد. در حالي كه مايك پمپئو، همتاي ايراني ظريف ميگويد دستور صدور ويزاي وزير خارجه را من دادم و برايان هوك كارمند او در وزارتخارجه ميگويد وزير خارجه ايران طبق پروتكل ميزباني امريكا از سازمان ملل تنها ميتواند در سه ساختمان قرين به هم رفتوآمد داشته باشد، توجهها به سكاندار دستگاه ديپلماسي ايران بيش از همه جلب شده است. نمايندگي ايران در نيويورك با ليست بلندبالايي از درخواستهاي مصاحبه از وزير خارجه ايران روبه رو شده است.خبرنگاراني كه ميخواهند بدانند چرا دولت ترامپ از طنين صداي ديپلماسي ايران در نيويورك واهمه دارد؟ محمد جواد ظريف اينبار كدام بخش از سياستهاي اعلامي ترامپ و همراهانش در كابينه را آماج حمله خود قرار ميدهد؟
دستوركار: افشاي پشتپرده نمايش ايراندوستي
«ما كنار مردم ايران هستيم، نظام ايران دست دراز شده ما براي گفتوگوي بدون پيششرط را رد ميكند، هدف از تحريم مردم ايران نيستند، انتقال دارو و غذا به ايران تحتالشعاع تحريم قرار نميگيرد، ايران منطقه را به آشوب كشيده، راهها براي توافقي جامع با تهران باز است اما ايران امتناع ميكند، به دنبال تغيير رژيم در ايران نيستيم، اگر همين نظام با ما مذاكره كند چرا كه نه؟ تهران به دنبال تسليحات هستهاي است» جملاتي از اين جنس بارها و بارها در يك سال و نيم گذشته از زبان سياستمداران كاخ سفيد شنيده شده و حتي در پرسشهايي كه خبرنگاران بيبيسي و انبيسي هم در يك روز از ظريف سوال كردند نمود پيدا كرد. ظريف كه دستور كار سفر قبل را معرفي «گروه بي» قرار داده بود اينبار پرده از ماهيت جنگ اقتصادي عليه مردم ايران برداشت و همزمان ادعاي كاخ سفيد مبني بر آمادگي براي گفتوگوي بدون پيششرط با تهران را با استناد به واقعيات سياست در سطح بينالمللي زير سوال برد. در حالي كه وزارتخارجه امريكا تلاش كرد با اعمال محدوديت بر رفت و آمد ايران، از كميت و كيفيت فعاليتهاي رسانهاي مهمان ايراني سازمان ملل بكاهد، محمد جواد ظريف براي به گوش جهان رساندن صداي حقانيت ايران به اتاق كوچك نمايندگي ايران در سازمان ملل بسنده كرد.
دوئل با ترامپ در اتاق ايران
پرچم ايران پشت سرش، صنايع دستي ايراني دورتادورش و صندلي مقابلش كه هر چند ساعت يكبار خبرنگاري معروف يا مجري مشهور از رسانههاي بينالمللي روي آن مينشيند و از ميان دستنوشتههايش سختترين پرسشها را براي در منگنه قراردادن مقام ايراني پيدا ميكند. ظريف همان لبخند هميشگي را بر لب دارد و براي پاسخ دادن به پرسشهاي خبرنگاران متفاوت، از سادهترين اما تاثيرگذارترين واژگان انگليسي استفاده ميكند. وقتي خبرنگار بيبيسي با تعجب سوال ميكند چرا دوباره با امريكا مذاكره نميكنيد؟ لبخند از صورتش محو ميشود و با تعجب ميگويد: چرا بايد دوباره مذاكره كنيم؟ به سوالي مشابه كه خبرنگار كاركشته انبيسي با آب و تاب بيشتري طرحش ميكند جوابي متفاوت و ديپلماتيكتر از يك ساعت قبل ميدهد و ميگويد: مگر در كاخ سفيد انقلاب شده كه توافق دولت مشروع قبليتان با كشورها را قبول نداريد؟
محور سوالها كم و بيش يكي است: چرا تحريم را جنگ اقتصادي خوانديد؟ آيا سياست فشار حداكثري امريكا، ايران را پاي ميز مذاكره ميكشاند؟ ايران با كاهش تعهدات برجامي با آتش بازي ميكند؟ سلاح هستهاي ميخواهيد؟ درها را براي مذاكره با امريكا بستيد يا خير؟ اگر تحريم مردم عادي را تحتالشعاع قرار داده چرا سرسختي در برابر گفتوگو؟
نظامي نيستم
«10 دقيقه قبل از حمله نظامي به ايران دستور لغو آن را دادم»، ادعاي دو هفته پيش رييسجمهور امريكا كه حالا به سوالي تكراري از وزيرخارجه ايران در نيويورك تبديل شده، ظريف در پاسخ به اين سوال بيبيسي گفت: «به ترامپ گفته شده بود اگر اقدامي عليه ايران انجام دهند، ايران نيز اقدامي را در دفاع از خود انجام خواهد داد.» وزيرخارجه در پاسخ به اين سوال كه چه اقدام متقابلي؟ با پاسخي كوتاه تكليف بحث را مشخص كرد: «من نظامي نيستم، اين مساله برعهده ارتش است». مجري برنامه Hard Talk بيبيسي سوال خود را به گونه ديگري مطرح ميكند و به سخنان برخي مقامهاي نظامي ايران درباره حمله به عربستان و امارات اشاره ميكند تا شايد از ميان جملات وزيرخارجه ايران اين اعتراف رسمي را بگيرد كه اگر امريكا اهدافي در ايران را هدف قرار بدهد، اهداف متحدانش در منطقه نخستين هدف ايران خواهد بود، ظريف مسووليت چنين اتفاقي در صورت وقوع را متوجه امريكا ميكند و ميگويد: «هركسي كه در جنگ عليه ايران، امريكا را پشتيباني ميكند، با پاسخ ايران روبهرو خواهد شد. امريكا در حال حاضر در جنگ اقتصادي با ايران است. آنها (عربستان و امارات و...) با حمايتهاي لجستيكي و شناسايي از امريكا پشتيباني ميكنند و اين به مفهوم آن است كه آنها در جنگ عليه ايران مشاركت دارند».
ايران تنها بازنده فرضي امريكا در هر جنگ احتمالي نخواهد بود، هشداري است كه در چندماه گذشته به كرات از زبان مقامهاي ايراني شنيده شده و وزيرخارجه ايران در قلب امريكا دوباره آن را با زبان ديگري تكرار ميكند: «اگر جنگي در منطقه صورت بگيرد، فكر نميكنم هيچكس در منطقه از آن در امان بماند پس بياييد از وقوع جنگ جلوگيري كنيم».
«از مذاكره مجدد درباره برجام خبري نخواهد بود»، واشنگتن اميدوار بود كه تحريم و سياست فشارحداكثري كه درچندماه گذشته بر ايران وارد كرد، تغييراني در اين جمله كه از زبان ايرانيها بسيار شنيده ميشود ايجاد كند اما ظريف در پاسخ به بيبيسي، موضع پيشين را حفظ كرده و گفت: «به چه دليل بايد مجددا وارد مذاكره شويم؟ ما ميز مذاكره را ترك نكرديم. اين امريكا بود كه ميز مذاكره را ترك كرد. آنها بايد به ميز مذاكره بازگردند.» برنامه Hard Talk بيبيسي در تبليغ مصاحبه با وزير خارجه ايران آن را گفتوگويي نادر خوانده و اعلام كرده مشروح آن امروز (چهارشنبه) پخش خواهد شد.
آيا در كاخ سفيد انقلاب شد؟
«بستهاي از اطلاعات در يك مصاحبه 23 دقيقهاي»، اين عبارتي بود كه خبرنگاروالاستريتژورنال درباره مصاحبه وزير خارجه ايران با انبيسي به كار برد. جنگ اقتصادي، عبارتي كه ظريف در يك سال و نيم اخير بارها و بارها از آن براي توضيح سياست تحريمي امريكا عليه ايران استفاده كرده، نخستين پرسش اين مصاحبه بود و وزير خارجه در پاسخ به آن گفت: ما به جنگ نظامي نزديك نيستيم اما تحريم، شهروندان عادي و نيازمندان به دارو و بيمارها را تحتتاثير قرار ميدهد. رييس دستگاه ديپلماسي كشورمان در ميانه پاسخها به پرسشهاي اوليه باز هم گريزي به بحث «تيم بي» زده و تاكيد كرد كه گمان نميكند ترامپ به دنبال جنگ باشد اما تندروهاي اطراف وي چرا؛ «از مذاكره مجدد خبري نيست اما درها براي بازگشت امريكا به ميز مذاكره باز است.» اين موضعگيري ظريف در رسانههاي متفاوت انعكاس بسيار پيدا كرد هر چند كه ظريف شرط بازگشت امريكا را مانند هميشه پايان تحريمهايي دانست كه دونالد ترامپ از يك سال و نيم پيش بر ايران تحميل كرده است.
كاهش تعهدات برجامي ايران صداي امريكايي را كه ديگر در اين توافق نيست بلند كرده اما جز كاخسفيدنشينها هيچكس ايران را مقصر وضعيتي نميداند كه برجام گرفتار آن شده است. مجري انبيسي با اشاره به اقدام برجامي اخير ايران و افزايش سطح غنيسازي تهران از ميزبان ايراني سوال كرد: با آتش بازي ميكنيد؟ ظريف با تغيير جمله به فاعل درست گفت: اين امريكاست كه با آتش بازي ميكند. در برجام راهكارهاي جبران تعلل ديگران تعريف شده و ما پس از يك سال صبر از همان راهكارها استفاده كرديم.
وزير خارجه با جديت تاكيد كرد كه اقدامهاي ايران در كاهش تعهدات برجامي قابل بازگشت به گذشته در چند ساعت هستند. وي با رد نگرانيهاي ادعايي كاخ سفيد درباره برنامه هستهاي ايران يادآوري كرد كه تهران به دنبال سلاح هستهاي نبوده كه اگر بود، ميتوانست سالها قبل به اين سلاح دست پيدا كند.
چرا پيشنهاد مذاكره بدون پيششرط امريكا را نميپذيريد؟ اين سوال با فضاسازي رسانهاي كه دولت ترامپ كرده از سوي برخي خبرنگاران بهگونهاي مطرح ميشود كه گويا ايران دست رد به سينه ديپلماسي و گفتوگو ميزند. نيمه تاريك اين سوال فراموش كردن اقدامهاي يك سال و نيم اخير امريكا در قبال ايران است. ظريف در پاسخ به اين سوال خبرنگار انبيسي گفت: ما يكبار با امريكا توافق كرديم. براي دولتهاي مقابل كاخ سفيد مهم نيست چه كسي در اين كاخ است. هويت رييسجمهور شما مساله داخلي شماست. ما يكبار با دولت امريكا كه در آن زمان دولت منتخب و قانوني بود، مذاكره كرديم. پس از آن ترامپ به عنوان رييسجمهور انتخاب شد. انتقال قدرت در كاخ سفيد در روندي دموكراتيك رخ داد. انقلاب كه نشد. اگر قرار باشد هر 4 سال دوباره همه توافقها را تكرار كنيم كه نميشود.
مجري برنامه انبيسي در ادامه تلاش كرد گريزي به پاسخ نخست ظريف بزند و گفت: شما گفتيد مردم عادي در اين وضعيت آسيب ميبينند چرا به خاطر آنها دوباره مذاكره نميكنيد؟ ظريف بدون اندك وقفهاي پاسخ داد: زماني كه يكبار درخواستهاي غيرقانوني را بپذيريد ديگر پاياني براي آن نيست. ما يك بار مذاكره كرديم. دادهها و ستاندههايي داشتيم. اين توافق باب ميل كامل هيچ كدام از دو طرف نبود اما مذاكره و توافق همين است.
موشكهاي بالستيك ايران و مذاكره درباره آنها سوالي است كه سالهاست به سوال واحد خبرنگاران از ظريف تبديل شده است. ظريف در پاسخ به اين سوال كه اگر امريكا به ميز مذاكره بازگردد درباره موشكهاي بالستيك خود هم مذاكره ميكنيد يا نه؟ پاسخي داد كه بخش نخست آن از سوي برخي رسانهها به تغيير موضع ايران تعبير شد. وزير خارجه گفت: ابتدا بايد بحث را روي چيزي كه توافق كرديم، شروع كنيم. اگر امريكا ميخواهد درباره برنامه موشكي ايران گفتوگو كند، بايد مسائل ديگري نيز روي ميز مذاكره قرار بگيرد؛ از جمله اينكه ايران با ۸۲ ميليون نفر جمعيت و يك ميليون نظامي، تنها ۱۶ ميليارد دلار در سال گذشته هزينه نظامي داشته است، در حالي كه امارات با يك ميليون جمعيت ۲۲ ميليارد و عربستان با نصف جمعيت ايران ۶۷ميليارد دلار هزينه نظامي داشتهاند و بخش اعظم خريد تسليحات آنها از امريكا بوده است.
وزير خارجه ايران كه با قدرت ديپلماتيك خود توپ را به زمين امريكا انداخت، در ادامه افزود: «اين تسليحات امريكايي است كه وارد منطقه شده و آن را در آستانه انفجار قرار داده است.» هر چند كه اين اظهارنظر ظريف از سوي برخي رسانههاي امريكايي به تغيير موضع تعبير شد اما اندك تدبيري در آن مشخص ميكند كه شرط ظريف براي توقف فروش سلاح امريكايي به كشورهاي منطقه در حالي كه ترامپ عاشق كسب درآمد از شيوخ متحد خود در منطقه خليجفارس با فروش سلاح است و اين كشورها نيز امنيت خود را برونسپاري كردهاند، غيرقابل تحقق است.
ظريف درباره حمله به چندين كشتي تجاري، ازجمله سه نفتكش در آبهاي امارات و درياي عمان در ماههاي اخير با رد ادعاي دست داشتن سپاه پاسداران در اين حملات گفت: ويديوهايي كه امريكا از حضور نيروهاي سپاه در كنار كشتي منتشر كرد «چيزي را ثابت نميكند»، چون نيروهاي ايراني براي كمك به اين كشتي نزديك شدند و خدمههاي آن را نجات دادند.
وزير خارجه درباره احتمال دست داشتن گروههاي نيابتي ايران در اين حملات گفت كه چنين چيزي امكان ندارد، اما شايد باشند كساني كه تمايل به تشديد تنشها دارند: «اين خرابكاريها ميتواند تصادفي يا برنامهريزي شده باشد.»
وي گفت، حمله به نفتكش ژاپني، در حالي كه آبه شينزو، نخستوزير اين كشور براي ديدار با رهبر ايران در تهران بهسر ميبرد، نميتواند كار ايران باشد.