سفر هدفمند وزير خارجه
حيدر علي مسعودي
امريكاييها به شكل بيسابقهاي نسبت به مقامهاي ديپلماتيك كشورهايي كه با آنها دچار چالش شدهاند، وارد عمل شدهاند تا فعاليتهاي آنها را در خاك امريكا محدود كنند. درباره محمدجواد ظريف، وزير خارجه كشورمان اولين بار نيست كه چنين اتفاقي رخ ميدهد. چندي پيش شاهد آن بوديم كه بحث تحريم وزيرخارجه ونزوئلا نيز مطرح شد و تا حدودي امريكاييها به سمت اين جريان حركت ميكنند. اين الگويي است كه براي آقاي ظريف نيز در حال پيادهسازي است. اما غير از اين بدعتي كه در حال اجرايي شدن است به نظر ميرسد به شكل خاص بايد هدف اين اقدام امريكاييها را جلوگيري از مانور ديپلماتيك و رسانهاي ايران در فضاي رسانهاي امريكا تلقي كرد، يعني اگر بپذيريم كه امريكا داراي يك جامعه رسانهاي است و ...
رسانهها در امريكا نقش بسيار تعيينكنندهاي در سياستگذاريهاي كشور دارند بنابراين اقدامات قبلي و ديپلماسي رسانهاي كه آقاي ظريف در حضور قبلي خود در خاك امريكا انجام داد و بحث گروه B را مطرح كرد و اقداماتي كه اين گروه براي مقابله با ايران انجام ميدهد، تبديل به درس عبرتي براي مقامهاي امريكايي شد كه به نوعي از تكرار اين نوع اقدامات و فعاليتهاي ديپلماتيك رسانهاي فعال ايران در امريكا جلوگيري كنند. اما با توجه به مصاحبههايي كه آقاي ظريف داشتند اين اقدام چندان موفق نبود. چراكه اساسا اين كار امكانپذير نيست. زيرا محدود كردن وزير امورخارجه در يك مكان مشخص، مانعي براي اقدامات ايشان نخواهد بود. نمايندگان رسانهها در امريكا به حدي آزاد هستند كه به راحتي ميتوانند در محل اقامت آقاي ظريف حاضر شوند و مصاحبه خود را انجام دهند. حتي ميتوان گفت كه اين كار نتيجهاي عكس براي امريكاييها در پي داشت. اين كار منجر به اين شد كه يك فضاي منفي رسانهاي در ايران و حتي فضاي بينالمللي عليه امريكا ايجاد شود تا سفر آقاي ظريف برجستهتر از گذشته شود. چراكه اين سفر طبق روال عادي كاري آقاي ظريف نبود بلكه ايشان نيز از اين سفر اهدافي را دنبال ميكردند و سفر كاملا هدفمند بود و تا اينجا، آقاي ظريف همان سياست ديپلماتيك خود يعني ايجاد شكاف در هيات حاكمه امريكا را نسبت به ايران دنبال كرده است. در حال حاضر به نظر ميرسد، امريكاييها سعي دارند نشان دهند كه ايران عامل اصلي عدم مذاكره و حل اين چالش است. اما نكته اينجاست كه اكنون تنها طرحي كه روي ميز وجود دارد، طرح فرانسويهاست. زيرا ما هيچگاه دستوركار مذاكره مستقيم با امريكاييها را خارج از چارچوب برجام نداشتيم و آنها بودند كه ميز مذاكره را ترك كردند. در حال حاضر بحث مذاكره احتمالي را فرانسويها دنبال ميكنند كه بحث فريز در برابر فريز است. به نظر ميرسد، مهمترين بخش اين طرح مربوط به تداوم فروش نفت ايران در بازارهاي بينالمللي است. حتي روز دوشنبه نيز اين سوال از خانم موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا مطرح شد كه آيا اينستكس شامل بحث نفت ميشود يا نه؟ كه ايشان در جوابي خنثي گفت در حال بررسي موضوع هستيم. بنابراين گره اصلي كه ايران دنبال باز كردن آن است گشايش فروش نفت است. اقدامات آقاي ظريف در اين راستا دنبال ميشود كه به نوعي خواستههاي ايران را به صورت بيپرده و عريان به جامعه بينالمللي از طريق رسانههاي بينالمللي منتقل كند. ايشان عنوان ميكنند كه اگر بتوانيم از مزاياي برجام بهرهمند شويم، مسالهاي براي مذاكره نداريم و اين كار را انجام خواهيم داد. سياست كنوني آقاي ترامپ پس از خروج از برجام به نحوي القاي اين موضوع است كه ايران پاي ميز مذاكره نميآيد و اساسا موضع تيم سياست خارجي ايالات متحده بر اين مبنا طراحي شده است كه ما قصد داريم به يك توافق بهتري برسيم. ولي آقاي ظريف بار ديگر تاكيد كرد كه ديگر قصد مذاكره در موضوع هستهاي را نداريم و اقدامي را در اين زمينه در دستور كار نداريم. از همين رو اين سياستي است كه طي سالهاي اخير از سوي امريكا دنبال ميشود. ولي اگر امريكاييها بخواهند الزامات همين سياست را نيز دنبال كنند اين نوع محدوديتها و اين شكل از صدور ويزا برخلاف جهت دستيابي به سياستهاي آنهاست كه بناست به فعالسازي كانال ديپلماتيك ميان ايران و امريكا منجر شود.