ملويل و موبيديك
مرتضي ميرحسيني
امروزه هرمان ملويل را با شاهكارش يعني موبيديك ميشناسيم. رماني كه نيمههاي قرن نوزدهم، در سالهاي ملتهب منتهي به جنگ داخلي امريكا منتشر شد و در حال و هواي آن روزهاي اين كشور، نه مردم اين رمان را خريدند و نه منتقدان آن را اثري شايسته توجه ديدند. البته واكنش منتقدان فقط بيتوجهي نبود. برخي از آنها اتهام جنون و هذياننويسي به ملويل بستند و وسعت نگاه و جهان شخصي او را پراكندهگويي تعبير كردند. يكي هم پا را اين فراتر گذاشت و گفت اين رمان حتي اگر رايگان هم باشد باز گران است. اما گذر زمان نشان داد كه همگي آنها اشتباه ميكردند. موبيديك به آن اعتباري كه لايقش بود رسيد، هر چند در آن زمان خود نويسنده نه در فقر كه در گمنامي و انزوا از دنيا رفته بود. هرمان ملويل به سال 1819 در چنين روزي در نيويورك متولد شد. كودكي را تازه به پايان برده بود كه پدرش ورشكست شد و چندي بعد از دنيا رفت. مشكلات عاطفي و البته مالي ناشي از اين ضربه بر نوجواني او اثر گذاشت و او را به بدبيني و تلخانديشي سوق داد. در ابتداي جواني در يك كشتي باري مشغول به كار شد و براي اولينبار به دريا رفت. بعدها سوار بر كشتي اقيانوسها را درنورديد و گوشه و كنار جهان را از نزديك به چشم ديد.
به سي سالگي نرسيده بود كه به مردي پخته و دنياديده تبديل شد و به دركي عميق از انسان و هستي دست يافت. نخستين رمانهاي او كه داستانهايي در نقد و نكوهش ظاهرپرستياند موفق و پرفروش بودند، زيرا بهزعم بسياري از خوانندگان «خواندنشان آدم را سرگرم ميكرد». اما ملويل نميخواست مردم را فقط سرگرم كند. پس كليشهها را شكست و نوشتن موبيديك، مهمترين رمان خود را آغاز كرد و بعد از يك سال كار مستمر و فرساينده آن را به پايان برد. موبيديك، چنانكه عنوان فرعي كتاب نشان ميدهد، داستان نهنگ سفيدي است كه در گوشهاي از آبهاي اقيانوس آرام زندگي و فرمانروايي ميكند و بر دل دريانوردان و صيادان هول و هراس مياندازد. ناخدا اهاب براي شكار او بادبان ميكشد و در تقابلي نابرابر، نهنگ سفيد را در قلمرو خود او به مبارزه ميطلبد.
ناخدا به چيزي جز شكار موبيديك و پيروزي بر اين هيولاي سفيد نميانديشد و در نهايت هم همه چيز را به پاي اين لجاجت (يا سرسختي) خود قرباني ميكند. كل ماجرا به شكل مستند و واقعگرايانه روايت ميشود، اما هنوز هم بعد از اين همه سال بحث درباره تفسيرهاي نمادين آن ادامه دارد. برخي ميگويند كه اهاب، انساني است كه تمامقد رودرروي راز بزرگ آفرينش ايستاده و دشمن او موبيديك همان راز بزرگ است.
اما بسياري عقيده دارند كه رويارويي اهاب و موبيديك، تقابل خير و شر است و يكي از اين دو نماد خير و آن ديگري نماينده شر و شرارت محسوب ميشود. به هر روي موبيديك بيشتر از خود ملويل عمر كرد و در فهرست مهمترين آثار ادبيات كلاسيك جهان جاي گرفت. هرمان ملويل اوايل پاييز 1890 از دنيا رفت. داستان كوتاه بارتلمي محرر نيز يكي از ماندگارترين نوشتههاي اوست.