اميدوارم هر چه زودتر بازنشسته شوم
علي خدايي
پيگيري اخبار ترامپ و جانسون كار هر روزه من است.
دو سياستمداري كه با موهايشان بازيهاي زيادي ميكنند و گمان ميبرند خيلي خوب توانستهاند نقش خود را بازي كنند. در عين حال نگرانم از اوضاعي كه آنها براي مردم جهان درست ميكنند و همه را تحت تاثير قرار ميدهند.
اما در كنار اين خبرهاي جهاني كه گمانم همه به آن توجه ميكنند و دغدغهاش را دارند، من درگير مسائل و اتفاقات روزمره شهرم اصفهان هستم. براي من خبرهايي كه درباره بستن يا باز شدن آب زايندهرود است، بيشتر از ساير اخبار شهر ذهنم را به خود مشغول ميكند.
شايد فكر من اشتباه باشد، اما من تقريبا هر روز درگير اين سوالم كه وقتي آب زايندهرود را ميبندند، چقدر ماهي در خشكي ميميرند و چه بوي بدي اصفهان را در اين گرما فرا ميگيرد.
البته امسال بيش از سال قبل رودخانه باز بود و آرامش و زندگي در شهر جريان داشت. من به شهرم و مردمش اعتقاد دارم، فكر ميكنم چقدر ما اصفهانيها با بستن آب رودخانه در تنگنا قرار ميگيريم و ذهنمان درگير نداشتههايمان ميشود، به جاي اينكه به بيشتر داشتن آن فكر كنيم يعني از تفكر منفي به سمت تفكر مثبت حركت كنيم و مثلا اينكه چه كارهاي ميتوانيم براي شهرمان انجام دهيم. حيف است كه اين اتفاقات به شهر ما ميرسد تا هميشه به جاي ساختن به فكر نداشتهها هستيم.
همچنين به دليل داستانهايي كه اين روزها مينويسم و به چند متن قديمي مربوط ميشود، فكر ميكنم در 61 سالگي كه در آن به سر ميبرم، حجم بالايي از مطالب براي خواندن دارم كه هنوز نخواندهام.
فكر ميكنم در سرازيري هستم و زمان زيادي را از دست دادهام براي اينكه متنهاي قديمي و كهن خوبمان را بخوانم، ضمن اينكه بايد خيلي از آثار معاصر را بازخواني كنم.
اميدوارم هر چه زودتر، تاكيد ميكنم هر چه زودتر بازنشسته شوم و اين زمان را به دست آورم تا به خواندن اين متون بپردازم. ممكن است فردا تمام شوم، ولي من با اين اميد ادامه ميدهم.