• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4428 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۹ مرداد

يعني درد مردم را نمي‌بينند؟!

گران شدن قيمت گوشت و صف‌هاي طولاني براي خريد گوشت يخ‌زده يكي از موضوعات داغ رسانه‌اي در ماه‌هاي اخير بود. حالا و در اين روزها مشخص شده همان كساني كه در كار وارد كردن گوشت بودند، در روند توزيع اختلال ايجاد كرده و از اين طريق پول هنگفتي را هم به جيب زده‌اند. برگزاري دادگاه‌هاي پرونده گوشت اين روزها به يكي از سوژه‌هاي جنجالي در شبكه‌هاي اجتماعي تبديل شده و كاربران توييتر فارسي هم با هشتگ پرونده گوشت به اين موضوع واكنش نشان داده و ديدگاه‌هاي‌شان را منتشر كرده‌اند. آنچه مي‌خوانيد منتخبي از اين توييت‌هاست.

«متهم در دومين جلسه دادگاه پرونده گوشت گفت گوشت‌ها را در مناطق محروم توزيع كرديم قاضي جواب داد: گوشت‌ها را در ميادين تربار توزيع مي‌كرديد، مناطق محروم پيشكش، متهم در پاسخ به سوال قاضي گفت: حاج آقا اين جوري نگيد، به خدا قلبم مي‌شكنه»، «اين متهمان درست زماني كه مردم در صف‌هاي خريد گوشت معطل بودن 114 تن گوشت تنظيم بازاري را در بازار آزاد فروخته‌اند... انسان‌دوستي و اخلاق كجاست؟!»، «صبح راديو داشت بخش‌هايي از دادگاه توزيع گوشت رو پخش مي‌كرد. مديري كه 114 تن گوشت منجمد دولتي رو توي بازار آزاد فروخته بود، به قاضي مي‌گفت شأن شما بالاتر از رسيدگي به 114 تن گوشته، يه پرونده ديگه هست 5 هزار تن گوشته، اون رو رسيدگي كن!»، ‌«جايي از دادگاه، متهم پرونده به روستايي بودن خود اشاره كرد، قاضي هم در پاسخ گفت؛ شما كه به كشور آذربايجان رفتيد تا ۸۰ تن گوشت گرم گوسفند براي شركت مهام تدبير بياوريد ولي در گرجستان ۱۰هزار دلار هزينه كرديد و كبابي به ‌راه انداختيد، در روستا زندگي كردن را به رخ دادگاه نكشيد!»، ‌«اين دادگاه خيلي تلخ بود، هنوز چهره اون پيرزني كه تو سرما با كارت ملي تو صف خريد ۲ كيلو گوشت زجر مي‌كشه تو ذهنمه»، «درست وقتي كه مردم براي تامين مايحتاج روزمره در سرما و گرما تو صف خريد گوشت منجمد دولتي متحمل سختي ميشدن، يه عده از فروش همين گوشت‌هاي دولتي در بازار آزاد سودهاي كلان به جيب ميزدن»، ‌«به نظرم سلطان گوشت رو اشتباهي گرفتن، ‌گوشت فروشي محل ما سلطان گوشت واقعيه»، «بهش ميگن گوشتها رو چرا توزيع نكردي تو ميادين ميوه و تربار؟ ميگه حاج آقا اينجوري نگيد دلم ميشكنه، بابا چقد دلت نازكه بيا دو تن گوشت يخ زده ديگه هم بهش بديد از دلش دربياريد»، ‌«اگه اين همه سلطان‌هاي مختلف رو ميگيرن و دادگاه مي‌برن و همه چي تحت كنترله پس چرا هيچي ارزون نميشه؟ سلطان گوشت، سلطان سكه، سلطان ارز، سلطان ماشين، سلطان درخت، سلطان زمين، سلطان...»، ‌«زماني كه مردم سرگردان گراني و صف‌ها بودند اين زالوها به فكر جيب خودشون بودند»، ‌«قاضي خطاب به متهم: سازمان اطلاعات تهران تماس مي‌گيرد و به شما هشدار مي‌دهد و نقاط ضعف توزيع گوشت را گوشزد مي‌كند، شما ملاقات‌هاي آنچناني در كافي‌شاپ يوسف‌آباد و فرحزاد راه مي‌انداختيد و به همكارانتان مي‌گفتيد گوشي‌هايتان را خاموش كنيد سازمان اطلاعات وارد ماجرا شده است»، ‌«مسوول واردات گوشت به نرخ دولتي، خودش گوشت رو تو بازار به قيمت آزاد ميفروخته»، «يعني اينها درد مردم رو نمي‌بينن؟! يعني همه اون روزهايي كه داشتن به ما ياد مي‌دادن به مردم بدي نكنين و دزدي چيز بديه و... اينا كجا بودن كه حتي يه ذره هم ياد نگرفتن و اين‌جوري از بدبختي مردم پول به جيب مي‌زنن» و «امروز دادگاه متهمان توزيع گوشت برگزار شد. كساني كه گوشت رو با ارز دولتي وارد كردند اما در بازار آزاد فروختند. حتي اگر اين افراد به اعدام هم محكوم بشن پولي كه از جيب مردم رفته و التهابِ ايجاد شده در بازار گوشت به وضعيت قبل برنميگرده. در موارد اينچنيني از ابتدا به تدبير نياز داريم».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون