آهي و رنجهايش
پرويز بيگيحبيبآبادي
آشنايي من با استاد «حسين آهي» به اوايل سال 1359 برميگردد. يعني بنده قريب به 40 سال افتخار شاگردي ايشان را داشتم. مرحوم آهي مردي بسيار آزاده بود و هميشه اعتقاد داشت «عزت در بينيازي» است. خوب يادم هست زماني كه همسر گراميشان به بيماري سرطان مبتلا شد، براي كمك به احدي مراجعه نكرد و با فروش چند هزار جلد كتاب تلاش كرد از سد اين مشكل عبور كند. من به راحتي ميتوانم بگويم كه مرحوم آهي در حوزه شناخت عروض، در زمره بهترين شاعران و پژوهشگران ادبيات فارسي زمان ما بود. همگان ميدانند كه استاد «حميديشيرازي» در جايي گفته است كه اگر قرار باشد كرسي آموزش صحيح عروض را به يك شخص بسپارند، آن شخص قطعا آقاي آهي است. به گمان من وقتي كسي بتواند نظر مساعد استادي سختگير چون حميدي را به سوي خود جلب كند، بيگمان از عمر خود براي درست فهميدن چيزي مايه گذاشته است. مرحوم آهي در طول حياتش، چندين كتاب پژوهشي عالي نوشتهاند اما به دليل انزوايي كه پيشه كرده بودند هيچگاه حاضر به انتشار نشدند. مثلا من هر بار كه ايشان را ميديدم، اولين خواهشم اين بود كه كتاب ارزنده «بحورفارسي» را تجديد چاپ كند كه البته هيچگاه موفق نشدم. كتاب ديگري كه ايشان سالها رويش زحمت كشيده و اميدوارم روزي منتشر شود، كتابي به نام «قافيه در شعر فارسي» است كه البته اين كتاب توسط پدر گراميشان يعني مرحوم «علي آهي» تدوين شده بود و حسين به خاطر مناعتطبعي كه داشت آن را تقريبا بازنويسي كرده بود و دوست نداشت نام پدر را حذف كند. من اعتقاد دارم اين كتاب يكي از آموزندهترين كتابهايي است كه تاكنون درباره وجوه قافيه در ايران نوشته شده است. عرض كردم كه افتخار داشتهام، سالها از نزديك با مرحوم آهي معاشرت داشته باشم و اين معاشرت تقريبا تا واپسين روزهاي حياتشان ادامه داشت. نكته جالبي كه بايد درباره شخصيت ايشان بگويم، اين است كه طبق هيچ شرايطي حاضر نبود آرامش دوستانش را به هم بريزد و مثلا مدام از بيماري بگويد و از تلخيهاي زندگي. بنده تقريبا هفتهاي يك بار ايشان را ميديدم و مدتي پيش كه به خانهاش رفته بودم، متوجه شدم باز هم اثري از كتابهاي متعددي كه در كتابخانهاش داشت، نيست.
علت را جويا شده و باز هم متوجه شدم يكبار ديگر كتابهايي را كه از جان بيشتر دوستشان ميداشت، براي خرج سرسامآور معالجه فروخته است. چند هفته پيش هم در خلال يادداشتي كه برايم فرستاده بود، اين جمله تلخ به چشم ميخورد: «... نميداني خريد يك آمپول به مبلغ 7ميليون تومان چقدر سخت است...» مرحوم آهي به دليل اوجگيري بيمارياش تقريبا طي چند سال گذشته با همه قطع ارتباط كرده بود اما بنا به همان لطف هميشگي به بنده اجازه ميداد گاهي به ديدارش بروم. شرافت كاري و علاقه ذاتي او به ادبيات باعث شده بود كه حس پژوهشياش حتي براي خواندن يك بيت از يك شاعر در راديو هم خالي از اظهارنظر ديگران نباشد. چند ماه پيش ايشان قصد داشت شعري را به لهجه اصفهاني در راديو بخواند و بنا به حساسيت هميشگياش به بنده زنگ زد و آن شعر را برايم خواند و مشكلاتش را رفع كرد. اين را هم بگويم كه كندوكاو او در اشعار حافظ هم يكي از بهترين كارهايي است كه تاكنون انجام شده كه اگر بخواهد منتشر شود، قريب چند جلد كتاب قطور خواهد شد. علاوه بر محاسن فراواني كه در وجود مرحوم آهي نهادينه شده بود بايد حسن كتابشناسي برجسته را هم اضافه كرد. محال بود كه درباره كتابي پرسشي داشته باشيد و به او مراجعه كنيد و دست خالي برگرديد. به هر شكل گمان ميكنم درگذشت حسين آهي يك خلأ بزرگ در روند كارهاي پژوهشي در ادبيات فارسي به وجود خواهد آورد.