ژنرالها و انتخابات
داريوش قنبري
چند صباحي است كه تحليلهايي از سوي رسانهها و اشخاص متمايل به جناح راست جمهوري اسلامي در تحليلهايي به نارضايتيهاي
مردم اشاره كرده و به همين واسطه از عملكرد نامناسبت دولت و مجلس شوراي اسلامي سخن به ميان آورده و اين ناكارآمدي را به اصلاحطلبان نسبت ميدهند. عمده هدف اين تبليغات تحليلگونه ايجاد فضاي يأس و نااميدي در مردم است كمااينكه علنا از عدم رغبت عموم جامعه براي شركت در انتخابات مجلس شوراي اسلامي سخن به ميان ميآورند حال آنكه اصلاحطلبان نه در قوهمقننه و نه در قوه مجريه در قدرت نيستند. موضوع حمايت اصلاحطلبان از حسن روحاني براي نيل به رياستجمهوري امري صحيح است ولي او به عنوان چهرهاي معتدل و به منظور جلوگيري از ورود تندروها به نهادهاي انتخابي مورد حمايت قرار گرفت؛ موردي كه مشابه آن به شكل ديگري در انتخابات مجلس شوراي اسلامي سال 94 نيز تكرار شد. امروز بايد پذيرفت كه اصلاحطلبان در مجلس شوراي اسلامي هرگز قدرت مطلق نبوده و اكثريت قاطع قوهمقننه را در اختيار ندارند. در بهترين حالت يك سوم كرسيهاي دهمين دوره مجلس در اختيار اصلاحطلبان است و اين بدان معنا است كه نزديكان و اهالي اين جريان سياسي در مجلس دهم در قياس با مجلس نهم و به طور كلي مجالس شكل گرفته بعد از ششمين دوره مجلس شوراي اسلامي، اقليت پرتعدادتري را تشكيل دادهاند بنابراين نميتوان تمام عملكرد قوهمقننه را متوجه اصلاحطلباني دانست كه هرگز قدرت مطلق را در اختيار نداشتهاند و به همين جهت بيان عباراتي چون نااميدي مردم از اصلاحطلبان به واسطه عملكرد مجلس، نميتواند صحيح باشد. البته در اين ميان ناگفته نماند كه اصلاحطلبان از عملكرد خود در انتخاباتهاي رياستجمهوري 92 و 96 و مجلس 94 راضي هستند چراكه اجازه ورود تندروها به اين نهادهاي انتخابي كه در واقع نتيجهاي جز بدتر شدن اوضاع در پي نداشت را ندادند. هرچند ممكن است برخي اوضاع اقتصادي فعلي جمهوري اسلامي را به عملكرد دولت نسبت دهند در حالي كه نگارنده معتقد است كه موضوع را بايد ناشي از تغييرات رخداده در عرصه سياست خارجي دانست و اعتماد كرد به گزارهاي كه رييسجمهوري در اين زمينه به كار برد و از راهزني سخن به ميان آورد كه به كاروان در حال پيشرفت ايران حمله كرد. اعتدال ايجاد شده در مجلسي كه اقليت پرتعداد اصلاحطلبان را در خود جاي داده نيز قابل تامل است و ميتواند راضيكننده محسوب شود. با اين تفاسير و توضيحات ميتوان رسما اعلام كرد كه ...
هدف اصلاحطلبان در انتخاباتهاي گذشته جلوگيري از تكيه تندروهاي افراطي نزديك به جناح اصولگرا بر كرسيهاي نهادهاي انتخابي بوده كه در اين مسير موفق هم بودهاند ولي بازهم بايد انتقادات وارده به دولت و مجلس را بررسي كرد و نسبت به آنان تامل داشت. به همين دليل اصلاحطلبان بايد موانع پيشروي خود براي انجام هرچه بهتر اقدامات را براي عموم جامعه تشريح كنند، هرچند كه به اعتقاد نگارنده مردم خود به اين موانع آگاه بوده و در برهههاي زماني متفاوت آنان را لمس كردند ولي با اين حال تبيين اقدامات انجام شده و نشده و بيان موانع و راهكارها، امريست لازم.
با وجود تبليغات تحليلنماي جناح راست و اعلام نارضايتي مردم از عملكرد قواي مجريه و مقننه به عنوان اصليترين دليل كاهش مشاركت احتمالي در انتخابات يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي، به اعتقاد نگارنده آنچه مايه نگراني است، رقابتي بودن يا نبودن انتخابات است. تجربه انتخاباتهاي برگزار شده در جمهوري اسلامي به خوبي ثابت كرده كه هر زمان جمهوري اسلامي انتخاباتي رقابتي به معناي واقعي لغت برگزار كرده، مشاركت مردم قابل توجه بوده و روبه افزايش گذاشته ولي هر زمان برعكس اين موضوع اتفاق افتاد و انتخابات با حضور يك جناح سياسي و عملا بدون حضور جناح رقيب برگزار شد، مشاركت نيز سمتوسوي كاهش به خود گرفت هرچند كه به اين موضوع بايد توجه عموم جامعه به شرايط كشور را نيز اضافه كرد و يادآور شد كه ايرانيان هر زمان كه كشور در بزنگاههاي سرنوشتسازي قرار داشته، پاي صندوق راي آمده و به دفاع از ايران خود پرداختهاند.
نكته ديگري كه در بحث انتخابات بايد به آن توجه كرد و در كنار موضوع رقابتي بودن يا نبودن به بحث پيرامون آن پرداخت، مساله حضور چهرهها يا در اصطلاح رسانهاي، ژنرالها در انتخابات است. بايد توجه داشت كه حضور چهرهها همواره در انتخاباتها امري موثر تلقي شده چراكه جريانهاي سياسي خواه يا ناخواه از افراد نامآشناي خود هويت گرفته و متقابلا به آنان هويت بخشيدهاند بنابراين بايد دقت داشت كه امكان حذف چهرهها عملا وجود ندارد. بدينترتيب بايد بيان داشت كه ايجاد فضاي رقابتي از سوي نهادهاي مسوول در انتخاباتهاي پيشرو به علاوه حضور چهرههاي سرشناس جريانهاي سياسي اعم از اصلاحطلب و اصولگرا در انتخابات يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي برخلاف تحليلهاي جريان راست سياسي ميتواند نويد انتخاباتي پرشور را در جمهوري اسلامي دهد ولي لازمه اين مهم، نخست عزم مسوولان و دوم، دقت نظر جريانهاي سياسي است.