جايزهاي براي تلاش چهلساله
احمدرضا نوري
اگر بر اساس پندار آركاتايپ گوستاو يونگ بايد نمونههاي بومي شده سرزمين خود را بجوييم، براي هر كدام از ما كه خود را صاحب اختيار براي تصميمي بدانيم، هميشه كسي، يا چيزي به عنوان گوش شنوا و امن در اين عالم، يا عوالم غير هست كه حرفهاي ناگفته ما را بشنود و راهي پيش پايمان بگذارد.
بُزرگمهر بُخْتگان نشانهاي از همين كهنالگوهاي بومي است كه براي انوشيروان پادشاه سرزمين پارس هم مشاور بود و هم مدبر، هم معبر، هم وزير و هم «گوش- شنواي – امن.»
اعتماد سياوش به پيران در شاهنامه، اعتقاد سلطان محمود غزنوي به امير حسنك، سرسپردگي جلالالدين بلخي به شمسالدين تبريزي، باور عميق شاه عباس صفوي به انديشههاي شيخ بهايي، يقين بلاشك سه پادشاه قاجار به ميرزا علي اصغر اتابك، مشورتپذيري دايم سردمداران شاهان پهلوي (رضاشاه، محمدرضاشاه) از محمد علي فروغي و چند ده مثال ديگر در فرهنگ و تاريخ ايران كه نشان از رابطه فرا اجتماعي دارند.
در اوايل قرن بيستم و با ظهور علم نوين، ديگر رمالي، معبري، مدبري واعظانه و نقش فراانساني در روابط انساني هيچ نوع جذابيت و كششي نداشت. نخستين تلاش براي شناساندن روانشناسي و روانشناسان روز جهان را به مردمان و متخصصان، دكتر ابراهيم خواجه نوري سياستمدار – روانشناس، برداشت و حتي واژه روانكاوي را در برابر اصطلاح Psychoanalysis قرار داد كه تا امروز بر زبان همه ما جاري است. سپس كوششهايي از جانب دكتر محمد صناعي (بنيانگذار موسسه روانشناسي دانشگاه تهران) انجام شد و تا امروز اين دستاورد عصر جديد كه ميراث دكتر زيگموند فرويد است در ميان همه رسميت دارد. كمي بعد از انقلاب و درست در دوران جنگ هشتساله دكتر محمد صنعتي از لندن به ايران بازگشت. در آن روزگار روانكاوي آن هم براي مردماني كه اساسا از برهنگي ذهني، يا خود افشاگري هراس هزارساله داشتند و نگراني احساس گناه، يا وحشت قضاوت و اهانت به سوي خودويرانگري، خود فروماندگي، خوددرماندگي و خودپنهانگري كشانده بود، امري غيرممكن و حتي ناهنجار و ضد اخلاقي تلقي ميشد.
اما دكتر صنعتي از تدريس تا تاليف، از جلسات ممتد تا نشستهاي مفصل، از ديدار انواع بيمار تا شنيدار هر نوع تيمار، از حضور دايم در دانشگاه تا همگامي در تاسيس و تغيير ساختار هر آسايشگاه، از نقد سينما و ادبيات تا تحليل نقاشي و عكاسي، از دست به قلم بودن براي نشو شعور جمعي تا شب بيداري براي رفع الم مردمان و مراجعين و هزار نكته باريكتر از مو، تلاش كرد تا امر آگاهي و خودآگاهي را در اين سرزمين جا بيندازد.
شبها پس از كار طولاني در بيمارستان روزبه و گاه تدريس در دانشگاه و سخنراني در همايشها، هر شب در خيابان وليعصر، صدا و سخن و درد مردماني را ميشنود كه مردمان عصر جديدند و هر كدام براي دكتر محمد صنعتي يك موضوع و مساله تازه در روانكاوي هستند.
بيشك تلاش چهل ساله او نه بر هموطنانش پوشيده است و نه براي غربيها كه به تاريخ پنجشنبه ۳ مرداد ۲۵ جولاي 2019 يكي از مهمترين جوايز آكادمي بينالمللي روانكاوي را براي چهل سال كوشش بيمنتش با احترام و تكريمي درخور به او تقديم كردهاند.