پشيماني از توقيف
عبدالرضا فرجيراد
بحران توقيف نفتكش حامل نفت ايران كه نزديك به 40 روز است روابط ايران و بريتانيا را تحت تاثير خود قرار داده است، آنگونه كه پيش از اين در نوشتهها و مصاحبههاي خود تاكيد كردهبودم فقط از طريق نوعي صبر و مدارا و گفتوگو و نهايتا آزادي هر دو نفتكش توقيف شده از سوي بريتانيا و جمهوري اسلامي ايران امكانپذير است. تحليل من اين است كه آزادي نفتكشهاي توقيف شده به زودي اتفاق ميافتد. نشانههاي اين گشايش را ميتوان در اظهارنظرهاي ديپلماتهاي دو كشور مشاهده كرد كه در طول دو هفته اخير تلاش كردهاند از اظهارنظرهاي تحريكآميز يا ناراحتكننده و منفي در برابر يكديگر خودداري كنند. برداشت من اين است كه در هفتههاي اخير مذاكراتي ميان دو طرف انجام و راهكارهايي براي كاهش تنش موجود انديشيدهشده است و ...
تصور ميكنم كه كشتي حامل نفت ايران در جبلالطارق توسط دولت اين منطقه خودمختار آزاد شود و بعد از آن هم شاهد آزاد شدن نفتكش بريتانيايي باشيم كه در آبهاي تنگه هرمز توقيف شده است. شاهد بوديم كه روز گذشته، همزمان با سفر جان بولتون، مشاور امنيت ملي رييسجمهور امريكا به لندن، مقامهاي ارشد بريتانيايي تاكيد كردند كه سياست لندن در قبال توافق هستهاي با ايران تغيير نكرده است و لندن خواهان حفظ برجام است. اين اظهارنظر نشان ميدهد كه با وجود فشارها و درخواستهاي امريكا براي ايجاد تنش در رابطه لندن و تهران، دولت جديد بريتانيا خواهان افزايش تنشها با جمهوري اسلامي ايران نيست. بالاخره نبايد فراموش كرد كه ايالات متحده امريكا فشارهاي زيادي بر روي كشورهاي مختلف وارد ميكند. حتي توقيف نفتكش حامل نفت ايران هم زير فشار و با اطلاعات مخدوشي كه ايالات متحده امريكا در اختيار دولت جبلالطارق قرار دادهبود توقيف شد. من اطمينان دارم كه دولت بريتانيا از اين اقدام پشيمان شدهاند، چرا كه هيچ بردي در اين كار براي آنها وجود نداشت، حتي دولتهاي اروپايي هم در خفا اين اقدام لندن را تقبيح كردهاند. اين اقدام بريتانيا در واقع نتوانست هيچ پشتيباني بينالمللي كسب كند و بسياري از كشورها،
هر چند علنا از اقدام بريتانيا انتقاد نكردند، اما حاضر به حمايت از اصل اقدام هم نشدند. آنچه بلافاصله بعد از روي كار آمدن دولت جديد بريتانيا شاهد بوديم و اظهارنظر وزيرخارجه اين كشور مبني بر موافقت با مشاركت انگليس در ائتلاف نظامي تحت رهبري امريكا در خليج فارس، به نظر امتيازي به امريكا در آستانه آزادي احتمالي نفتكش حامل نفت ايران است. لندن اگر بخواهد نفتكش گريس1 را كه به خواست امريكا توقيف شده است رها كند، در آستانه بحران پيش روي اين كشور در مساله برگزيت و نياز به رابطه مثبت با امريكا، ناچار است امتيازي به امريكا بدهد. اصولا اگر دو نفتكش توقيف شده در ايران و جبلالطارق از توقيف رها شوند، موضوعيت ائتلاف نظامي تحت رهبري امريكا به شكل خودكار از ميان ميرود. فراموش نبايد كرد كه فقط بريتانيا تاكنون به صورت قطعي مشاركت خود را در طرح امريكا اعلام كرده است و بسياري از كشورها كه درخواست امريكا را براي مشاركت در يك ائتلاف نظامي براي اسكورت كشتيهاي تجاري در خليج فارس دريافت كردهاند، جواب سربالا دادهاند. در ادبيات ديپلماتيك جاري بيان «بررسي پيشنهاد» كه از سوي امريكاييها به عنوان جواب مثبت تبليغ ميشود، بيشتر به اين معنا است كه كشور مذكور آمادگي و اراده كافي براي مشاركت در طرح ندارد، اما در عين حال از واكنش و فشارهاي امريكا در صورت جواب منفي نگران است. من تصور ميكنم حتي در ميان كشورهايي كه «بررسي پيشنهاد» را مطرح كردهاند، در صورت رها شدن نفتكشهاي توقيف شده، جواب منفي به خواست امريكا بدهند. واقعيت اين است كه خواست امريكاييها از پيشنهاد تشكيل ائتلاف نظامي در خليج فارس، فقط جذب همكاري بريتانيا نبود، بلكه علاقهمند بودند پاي سرمايهگذاران جديدي را به ماجراجوييها نظامي خود در خليج فارس باز كنند. بريتانيا، در آستانه تحولي مهم قرار دارد. دولت اين كشور بهشدت نگران رويدادهاي پيش رو از جمله اجراي برگزيت، با توافق يا بدون توافق، پرداخت هزينه خروج به اتحاديه اروپا، توافقهاي تجاري با ديگر قطبهاي اقتصادي جهان، بحرانهاي پسابرگزيت و رابطه با اروپا و امريكا بعد از برگزيت، است. جان بولتون، مشاور امنيت ملي رييسجمهور امريكا، در مصاحبهاي كه با رسانهها بعد از ديدار با نخستوزير جديد بريتانيا داشت، با وجود اينكه موضوع برجام و ايران در دستور كار سفر او ذكر شدهبود، تاكيد كرد كه گفتوگو در مورد مسائلي مانند برجام و ايران را به آينده موكول كرده است. بعيد به نظر ميرسد كه جان بولتون، به عنوان يكي از اصليترين سياستمداران در پس سياست فشارحداكثري امريكا عليه ايران، گفتوگويي در مورد ايران با متحد واشنگتن انجام ندادهباشد. روشن است كه گفتوگوها در اين مورد انجام شده، بحثهايي پشت درهاي بسته در مورد رابطه لندن و تهران، آينده برجام و تنشها در خليج فارس انجام شده است، اما به دليل تفاوت نظر طرفين، براي پنهان كردن اختلاف نظر اعلام شد كه گفتوگويي صورت نگرفته است. اين مساله نشانه ديگري از كاهش تنش در روابط لندن و تهران است و نشان ميدهد كه دولت بريتانيا ارادهاي براي پيروي از امريكا در تنشزايي با ايران نشان نداده است. مدتي بعد از آنكه برخي اظهارنظرهاي وزير خارجه جديد بريتانيا در مورد رابطه با تهران و مساله نفتكشها باعث بدبيني در تهران نسبت به سياست دولت بوريس جانسون در قبال خليج فارس، برجام و جمهوري اسلامي ايران شد، به تدريج و گام به گام، به نظر ميرسد كه سياستهاي اجرايي اين دولت، بر خلاف سياستهاي اعلاني و تندرويهاي اوليه در حال روشنتر شدن است.