عارف خواستار پيگيري جدي پرونده بورسيهها توسط وزير علوم شد
احضار وزير علوم به فراكسيون اميد
نخستين بار 5 سال و 2 ماه و 30 روز پيش بود كه كليدواژهاي جديد وارد ادبيات سياسي جمهوري اسلامي شد. اولين بار مجتبي صديقي، معاون وقت وزارت علوم و رييس سازمان امور دانشجويان مدعي تخلف بيش از 3 هزار دانشجوي دكتري در بورسيهها شد. او در نشست خبري چهارم خردادماه 93 خود گفت: «۱۸۸۴ مورد تبديل بورس خارج به داخل شدند از اين تعداد ۲۲۸ نفر معدل كارشناسي زير ۱۴ داشتند. معدل كارشناسي ارشد ۳۰۵ نفر از تبديل به داخلكنندگان زير ۱۶ بوده است. در مقابل نام ۲۳۵ نفر هيچ عددي به عنوان معدل ذكر نشده است. شرط سني ۳۳ سال درباره ۳۲۵ نفر رعايت نشده است. ۱۸۳ نفرهم در پرونده خود سند محضري براي تعهد خدمت نسپردهاند.» پرونده بورسيهها از آن زمان آغاز شد و جنجالي تمام عيار را در كشور رقم زد. ولي هرگز سرنوشت مشخصي به خود نگرفت اما فرجيدانا شد بزرگترين قربانياش. بيستونهم مردادماه 93 و در حالي كه تنها چندماه از افشاي موضوع بورسيهها ميگذشت، وزير علوم دولت روحاني در قامت وزير به مجلس احضار شد و بدون رداي وزارت بهارستان را ترك كرد. با خداحافظي فرجيدانا از وزارت علوم موضوع پايان نيافت و در طول اين مدت بسياري از مسوولان عاليرتبه كشور را درگير خود كرد. تا جايي كه رهبري نيز در جريان ديدارشان با اساتيد دانشگاهها در سيزدهم تيرماه 94 به اين موضوع واكنش نشان داده و گفتند: «يكي از غلطترين كارهايي كه در اين يكي دو سال اخير اتفاق افتاد، اين مساله بورسيهها بود. اگر راست هم بود اين حرف - كه البته بعد تحقيق كردند، معلوم شد به آن شكل، راست هم نيست؛ آن طوري كه روزنامهها با آن بازي كردند هم نبود؛ به ما گزارشهاي دقيق و بر اساس بررسيها دادند- راهش اين نبود كه ما مساله را روزنامهاي كنيم. يك تعدادي برخلاف قانون يك امتيازي به دست آوردند؛ خيلي خب، راه قانوني وجود دارد: لغو كنند آن امتياز را؛ سروصدا ندارد. جنجال درست كردن، حاشيه درست كردن است و اين سمّ براي محيط علمي است كه بايستي با آرامش كار خودش را دنبال بكند. اين سم را متاسفانه افرادي بر اساس همان پايههاي بينش فكري مبني بر سياسيكاري و سياستبازي به كام دانشگاه كشور ريختند؛ چرا؟ علاوه بر اينكه ظلم هم شد - به خيليها ظلم شد - هم خلاف قانون بود اين كار، هم خلاف تدبير بود اين كار، هم خلاف اخلاق بود؛ آن وقت مدام دم از اخلاق هم ميزنند. توبهفرمايان چرا خود توبه كمتر ميكنند! اين كار اخلاقي بود؟ حاشيهسازي نشود. نگذاريد محيط آموزش عالي اسير حواشي بشود.»
از آن زمان به بعد موضوع تقريبا در سكوت پيگيري شد. مجلس نهم پايان يافت و دهمين دوره پارلمان حداقل با 100 چهره اصلاحطلب روي كار آمد و اميدها براي پيگيري جديتر موضوع افزايش يافت ولي چنين نشد كه نشد تا جايي كه روز گذشته محمدرضا عارف، رييس فراكسيون اميد پس از آنكه در انتخابات هيات رييسه كميسيون آموزش شركت نكرد از وزير علوم خواست تا با جديت هرچه تمامتر در سال پاياني مجلس دهم و در فاصله دو سال مانده به پايان دولت خواست موضوع بورسيهها را پيگيري كند. عارف به ايلنا گفته: «انتظار جامعه دانشگاهي اين است كه وزير علوم با مساله درگير شود و به طور جدي آن را پيگيري كند. اگر روساي دانشگاهها وظيفه قانوني خود را انجام دهند، به اين صورت نيست كه توبيخ يا حكم انفصالي در كار باشد، البته اگر در اين ميان اشتباهي هم رخ داده، بايد اصلاح شود. انتظار داريم وزير علوم خيلي جدي به موضوع ورود و در فراكسيون بحث را مطرح كند.»
به هر روي بايد ديد در نهايت اين درخواست رييس فراكسيون اميد آن هم در زماني كه ديگر رياست كميسيون آموزش را عهدهدار نيست، به نتيجهاي خواهد رسيد يا كلاف سردرگم بورسيهها بازهم ادامه خواهد داشت؟