ظاهرسازي كافي نيست
محسن غرويان
اختلاف بين علما يك آفت بزرگ براي كل جامعه است و مادامي كه اين اختلاف در ميان مسوولان بلندپايه رخ ميدهد، ميتواند تاثيري منفي بر كل جامعه داشته باشد؛ چرا كه مردم رفتار مسوولان را به دقت زيرنظر دارند و مسلم است چنين برخوردهايي را به ذهن ميسپارند. در مقابل اختلافات آشتي كردن و احترام گذاشتن تاثير مثبت دارد و جاي شك و ترديدي نيست كه لازم است و بايد اين اختلافنظرها عميقا به يك اشتراك نظر برسد...
در نتيجه اين رفتارهاي ظاهري ميتواند به عنوان يك نكته مثبت مدنظر قرار بگيرد، اما آنچه مهم است اينكه اگر اختلافات عميق باشد با يك رفتار ظاهري بر طرف نميشود مگر اينكه در دو طرز فكر متفاوت كاملا قانع شود و يكديگر را قبول كنند يا حداقل براي طرف مقابل درجهاي از حقانيت قائل شوند. اين همان چيزي است كه در دين ما به عنوان شور و مشورت مطرح شده و اتفاقا به عنوان يك امر حسنه از آن ياد شده است. اما نكتهاي كه در ماجراي اختلاف ميان آيتالله آملي لاريجاني و آيتالله يزدي مسائلي از «خزينهالاسرار» بودن يك طرف و شبهاتي ديگر كه در ذهن مردم به وجود آمد كه بايد به اين شبهات پاسخي مستدل داده شود تا آنجا مردم قانع شوند كه اين اسرار چه هست و آنچه به زبان آورده شده بود پايه و اساسش كجاست؟ البته بايد ابراز اميدواري كرد كه در آينده آقايان بتوانند به اين ابهامات پاسخ دهند. نكته ديگري كه در اين مساله بايد به آن توجه كرد موضوع بحثي است كه از آن به عنوان «دعواي طلبگي» ياد شد. لفظي كه از سوي سخنگوي شوراي نگهبان به كار برده شد و اتفاقا انتقادات متعددي را در بين علما مطرح كرد. انتقادات آنها از اين بابت بود كه طلاب درس اخلاق ميخوانند و اين نوع گفتوگوها آن هم از سر خشم جايي در ميان مباحث طلبگي ندارد و حال وقتي اين نوع جدالها را به عنوان دعواي طلبگي معرفي ميكنند اين مساله ميتواند در ذهن مردم تاثيري منفي به دنبال داشته باشد. فارغ از اين موضوع بار ديگر لازم است تاكيد شود در مباحثي كه ميان دو مقام صورت گرفت مسائل و موضوعاتي مطرح شد كه بايد پاسخ داده شود و اينكه در يك رفتار ظاهري به پايان بحث اشاره شود كفايت نميكند. به عبارت ديگر بايد براي شبهاتي كه در اين راستا مطرح شد پاسخي قانعكننده نيز داده شود.