مردم و مجلس
نجفقلي حبيبي
انتخابات مجلس شوراي اسلامي چند ماه ديگر برگزار ميشود. برخي با اين استدلال كه دولت و مجلس با كاستيهايي روبرو هستند راهحل را در عدم شركت در انتخابات ميبينند. اما چنين راهحلي بدترين انتخاب است زيرا حتي اگر مردم به شكل فعال در انتخابات شركت نكنند، بر اساس قانون اساسي مجلس شوراي اسلامي را نميتوان تعطيل كرد و بازهم بايد مجلسي وجود داشته باشد كه البته بدون مشاركت مردم، ضعيفترين نمايندگان را خواهد داشت. ممكن است مردم از عملكرد مجلس فعلي راضي نباشند و احساس كنند كه بهره لازم از راي خود نگرفتهاند، اما حتي در اين شرايط هم بايد به اين نكته انديشيد كه داشتن يك مجلس قدرتمند با پشتوانه راي مردم به مراتب بهتر از يك مجلس ضعيف است كه حق اعتراضي برايشان باقي نميگذارد. القاي نااميدي از سوي افرادي صورت ميگيرد كه ميخواهند افراد مدنظر خود را به مجلس بفرستند تا قانونهاي دلخواهشان را به تصويب برسانند. مجلس مهمترين پناهگاه مردم است؛ به شرط آنكه بهترين و شايستهترين افراد را انتخاب كنيم. درست است كه نظارت استصوابي گاهي باعث ميشود برخي نيروهاي كارآمد با مجموعه استدلالهايي از حضور در انتخابات و خدمت به مردم محروم شوند و همين موضوع اعتبار و قوت مجلس را تحت تاثير قرار ميدهد يا گهگاه شاهديم در حين انجام خدمت، نمايندگان آزادي چنداني هم ندارند ولي اين موضوع نبايد ما را از حضور در انتخابات بازدارد. اما اگر بخواهم به موارد نااميدي مردم اشارهاي كوتاه و گذرا داشته باشم و از نمايندگان مجلس بخواهم كه در فرصت باقيمانده، براي مردم كاري انجام دهند، بايد اكيدا به مساله فساد و مبارزه با فساد اشاره كنم و دغدغههايي كه حتي اين روزها ذهنم را درگير خود كرده است. ما در اقتصاد داخلي دچار چالشهاي بسيار جدي هستيم. با اينكه توان توليد داريم، اما همچنان صادرات مواد خام را در اولويت قرار دادهايم. اگر تا 20 سال پيش نميتوانستيم سنگهاي معدني و مواد خام را تبديل كرده و از آنها درست استفاده كنيم، در سالهاي اخير جاي نتوانستن را نخواستن در بهرهگيري از اين مواد گرفته است. در روزهاي اخير گزارشي از فروش سنگهاي مرمر ايران پخش شد...
اين سنگها به چين صادر و با برند و مارك اين كشور در بازارهاي دنيا با قيمت چندين برابري فروخته ميشوند. در خصوص سنگ آهن و باقي مواد معدني هم وضع به همين ترتيب است و خامفروشي به آفتي در اين عرصه تبديل شده است. بنابراين زماني كه از اقتصاد تك محصولي در ايران سخن ميگوييم، نبايد فراموش كنيم تنها نفت ايران نيست كه به صورت خام صادر ميشود بلكه در ساير حوزهها هم وضع به همين ترتيب است. اين در حالي است كه بنيه علمي ايران از طريق دانشگاهها، مراكز علمي و صنعتي به گونهاي است كه در آن اساتيد و صاحبنظران ميتوانند به برونرفت ما از اين وضعيت كمك كنند. با اين حال به نظر ميرسد دستهايي در كار است كه مصلحت آنها ايجاب ميكند با صادرات مواد خام پول هنگفتي را در راستاي منافع شخصي خودشان به دست بياورند. اگر فساد از كشور رخت بندد دو چالش بيكاري و مهاجرت نخبگان برطرف ميشود. جوانان بااستعداد ما به راحتي جذب كشورهاي ديگر ميشوند تا زندگي بهتري را تجربه كرده و لااقل از علم آنها استفاده شود. با اين حال به نظر ميرسد طليعه اميدواركنندهاي براي رفع اين دو دغدغه ديده نميشود. در خبرها ميشنويم خاك جزيرههاي جنوبي كشور به ارزاني به كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس فروخته ميشود. چه دليلي براي اين كار داريم؟ زماني ميگوييم اقتصاد ما به نفت وابسته است و ناچار به خام فروشي آن هستيم اما آيا نيازمند خاك فروشي هم شدهايم؟ متاسفانه عدهاي از ثروت ملي سود خالص ميبرند و حاضر نيستند منافع شخصي خود را به واسطه منافع عمومي حداقلي تعريف كنند. اين در حالي است كه اگر فضاها را در كشور باز كنيم قطعا جوانان و دانشمندان ما قادرند بسياري از موانع توسعه را از پيش پاي بردارند.