ميتوانست ماندلا شود
بهروز بهزادي
نسل من روزنامهنگاري بينالمللي را با اسمهايي شبيه رابرت موگابه- كه امروز درگذشت- ميشناخت. او در نيمه دوم قرن بيستم عليه استعمار انگليس در منطقهاي كه رودزيا نامگذاري شده بود و يان اسميت انگليسي در آن حاكم بود، مبارزه ميكرد. البته در جهان دوقطبي آن روز در همان بخش از آفريقا دو سياهپوست مبارز با استعمارگران انگليسي ميجنگيدند كه يكي از آنان رابرت موگابه بود و ديگري جاشوا انكومو نام داشت. موگابه از غرب كمك ميگرفت و انكومو از بلوك شرق. يعني در واقع اين دو هم با يكديگر ميجنگيدند و هم با استعمارگران و دولت رودزيا. جنگهاي چريكي خونيني بين سياهپوستان با سفيدپوستان كه زمينهاي حاصلخيز زيمبابوه را در اختيار داشتند جريان داشت كه در نهايت به شكست دولت خودخوانده يان اسميت كه پشتيباني انگليس را داشت، انجاميد و دو رهبر مليگرا يكي در كسوت رييسجمهور (رابرت موگابه) و ديگري در كسوت معاون رييسجمهور (جاشوا انكومو) در راس زيمبابوه متحد قرار گرفتند. سالهاي نخستين، به شادي براي پيروزي و البته مصادره اموال سفيدپوستان انجاميد. اوضاع اكثريت سياهپوست بهبود يافت، مدارس زيادي ايجاد شد ولي ثروت زيمبابوه به جاي ساختن كارخانه و كشاورزي صنعتي به عقب رفت. پول به جامعه تزريق شد و مردم به گرفتن كمك و يارانه عادت كردند. اوضاع اقتصادي زيمبابوه به جايي رسيد كه همان مردم با كمكهايي كه ميگرفتند به مخالفت با دولتمردان برخاستند، رابرت موگابه انقلابي بايد به نوعي نظام جديد زيمبابوه را حفظ ميكرد، پس با مخالفانش به تندي و خشونت رفتار كرد. البته جاشوا انكومو نيز سالياني پيشتر بركنار شده و درگذشته بود. نتيجه آن شد كه نبايد ميشد، دو سال پيش مردم زيمبابوه تظاهرات برپا كردند و حكومت رابرت موگابه را نخواستند، حتي ياران موگابه نيز بر آن شدند تا با يك كودتاي سفيد او را بركنار كنند و چنين كردند. مردي كه ديروز درگذشت سالها پيش قهرمان زيمبابوه بود. او ميتوانست حكومتداري را از نلسون ماندلا رهبر آفريقاي جنوبي فراگيرد كه چنين نكرد و تاريخ هيچگاه نام او را در كنار ماندلا نخواهد نوشت.