سفر مثبت روحاني
حسن بهشتيپور
آقاي روحاني با تمام امكانات ديپلماتيك كه در اختيار داشت، در سفر به مقر سازمان ملل مذاكرات متعددي با دولتهاي مختلف برگزار كرد، چنانكه كشورهاي مختلف آن هم در بالاترين سطح تلاش كردند تا با رييسجمهور كشور ما ديدار و گفتوگو داشته باشند. اين استقبال را ميتوان نشاندهنده اهميت و جايگاه ايران محسوب كرد. بنابراين رييسجمهور در اين زمينه موفق عمل كرده به دليل اينكه توانسته است با سخنراني و گفتوگو مواضع جمهوري اسلامي ايران را تشريح و تبيين كند. اما در خصوص برخي نقدها بايد گفت اينكه ما انتظار داشته باشيم هر نوع مذاكرهاي بدون اينكه لوازم آن فراهم باشد و به نتيجه برسد، انتظار بيهودهاي است. اگر ما بخواهيم اين سفرها و سخنرانيها و مذاكرات نتيجهاي داشته باشد، بايد لوازم آن را از قبل فراهم كرده باشيم كه البته لوازم و زمينه آن، هم به بخش داخلي و سياست داخلي و هم به سياست خارجي كشور ما مربوط است. در غير اين صورت انتقاد به اينكه رييسجمهور بايد در چارچوب انتظارات ما مذاكره ميكرد، بدون اينكه در نظر داشته باشيم لوازم رسيدن به اين چارچوبها و اين نوع رويكردها در داخل مشخص شده، تا حدودي انتظار بيهودهاي است. در ارزيابيها ما نبايد دچار احساسات شويم، بنابراين بهترين شكل و مهمترين موضوع در اين عرصه اين است كه بايد ببينيم چه امكاناتي در اختيار رييسجمهور بوده است و چه سياستهايي به او ابلاغ شده است و چه لوازمي را توانسته است در اين دوره از حضور در سازمان ملل متحد به كار گيرد. رييسجمهور هم در مصاحبههاي مطبوعاتي عمومي هم در گفتوگوي اختصاصي خود، مواضع بسيار خوبي داشته است. همچنين ملاقاتهاي رييسجمهور با كشورهاي اروپايي شفاف و روشن بوده و توانسته است مواضع جمهوري اسلامي ايران را به خوبي بازگو كند.
اينكه ما انتظار داشته باشيم آقاي روحاني بيشتر از اقدامات فوق بايد تلاش ميكرده است، وابسته به همه لوازمي است كه آن لوازم بايد از قبل آماده ميشد. در ضمن اختيار رييسجمهور در چارچوب همين حدي است كه در سازمان ملل رقم خورد. آقاي رييسجمهور نميتواند به تنهايي سياستگذاري كند! او نميتواند اقدامي انجام دهد كه ابتكار شخصي خودش باشد. به هر حال ديپلماسي يعني همين! وقتي نمايندهاي از ايران در اينگونه اجلاسها حضور پيدا ميكند، بايد به او اعتماد داشته باشيم و دست او را باز بگذاريم تا بتواند روشها و تاكتيكهاي مذاكراتي و ديپلماسي خود را در پيش بگيرد ولي وقتي كه از قبل حيطه كاري او را معلوم و محدود ميكنيم، پس در آن صورت بايد با توجه به اين محدوديت، از او انتظار داشته و او را ارزيابي كنيم.
امروز كه در عرصه جنگ رسانهاي با كشورهاي ديگر هستيم و در جبهه ديپلماسي نيز ميجنگيم، وظيفه ما خالي نكردن صحنه است. اگر صحنه را خالي كنيم طرف مقابل هر نوع سوءاستفاده را خواهد كرد. چنانكه همزمان با سخنراني رييسجمهور ايران در سازمان ملل متحد، آن طرف اتحاد ضدهستهاي با حضور صهيونيستها و امريكاييها و سازمان مجاهدين خلق و تمام گروههاي تروريستي و غيرتروريستي تشكيل شد و آقاي پمپئو وزير خارجه امريكا هم براي آنها سخنراني كرد! بنابراين وقتي ما در اين عرصهها صندلي را خالي بگذاريم و حضور پيدا نكنيم، طرف مقابل از فضاي خالي سوءاستفاده كرده تا بتواند حرف و اهداف خود را پيش ببرد. حضور آقاي روحاني از اين جهت كه ميتواند در مقابل نخبگان و رسانهها و سران كشورهاي مختلف مواضع جمهوري اسلامي ايران را براي افكار عمومي تبيين كند، ضروري است و نميتوان از آن عبور كرد. البته ميتوان اين سوال را مطرح كرد كه آيا ميتوانستيم بهتر از اين بهرهبرداري كنيم؟ به اعتقاد من بله، اما به شرطي كه امكانات و ملزومات لازم را براي او فراهم ميكرديم كه اين امكانات تنها در حيطه اختيارات دولت نيست و در سطح عاليتر بايد در مورد آن تصميمگيري ميشد؛ بنابراين با توجه به اين محدوديتها ميتوانيم بگوييم حضور رييسجمهور در اجلاس هفتاد و چهارم مثبت بوده است.