قلدري رسانهاي
حجتالله عباسي
در عصر اطلاعات و ارتباطات شهروندان با مفهوم «قلدري» آشنا هستند و كمتر فردي زيست ميكند كه نوعي قلدري را در طول زندگي تجربه نكرده باشد. در جهان كنوني پديده اجتماعي قلدري سيطره خود را از خانواده تا جامعه گسترانده است و سايه به سايه ساختارهاي اجتماعي واقعي و مجازي را تعقيب كرده و شكل فرا مدرن به خود گرفته است. «قلدري در محيط كار» موجب سوءمديريت، زايل شدن عدالت اجتماعي، ايجاد نابرابري، كاهش انگيزه شغلي، ناامني شغلي و به حاشيه راندن شايستهسالاري ميشود و تبعات ناخوشايند آن گريبان جامعه را ميگيرد. در دنياي رسانهاي شده امروز و وابستگي مفرط شهروندان به اطلاعات رسانهها، سوءاستفاده از قدرت ارتباطات و رسانهها بسيار افزون شده و قلدري رسانههاي جريان اصلي و رسانههاي اجتماعي به سرفصل مطالعات رسانهاي ارتقا يافته است. «قلدري رسانهاي» گونههاي مختلفي را تجربه ميكند و ميتوان از قلدري مطبوعاتي، قلدري راديويي، قلدري تلويزيوني، «سايبر قلدري» و «رايا قلدري»، قلدري اينترنتي، قلدري فيسبوكي، توييتري و قلدري اينستاگرامي و... سخن به ميان آورد. «قلدري رسانهاي» نوعي رفتار پرخاشگرانه با هدف آزار و زيان رساندن به ديگران از طريق توليد و انتشار اطلاعات و اخبار فراواقعي و جعلي در رسانههاي جمعي و اجتماعي با هدف تغيير اذهان عمومي است. مصاديق «قلدري رسانهاي» توهين، تهمت، افترا، تحقير، آبروريزي، زورگويي، انتقامگيري و دروغپردازي با هدف زيادهخواهي، باجگيري و تضعيف موقعيت ديگران و تامين منافع فردي و گروهي است. قلدري رسانهاي با سوءاستفاده از مسووليت و با هدف ترور شخصيت، آزار روحي، سركوب و كنترل افراد و گروههاي اجتماعي انجام ميشود. فرد يا گروه قلدر از طريق رسانهها بدون درگيري فيزيكي، قدرت خويش را با دستكاري در افكار عمومي افزايش داده و با تقليل قدرت رقبا آنها را به زيرسلطه كشيده و منافع سياسي، اجتماعي و فرهنگي خود را به پيش ميبرد. در قاموس مفاهيم سازماني «اختيار» و «مسووليت» به صورت توام تعريف ميشوند و هر نوع اختيار سازماني متضمن مسووليت و پاسخگويي است. در «قلدري رسانهاي» قلدران و دنبالههاي آنان به صورت سازمانيافته درصدد استفاده حداكثري از اختيارات خود بدون قبول مسووليت و پاسخگويي هستند. از اين رو بزرگترين خسارات را از طريق رسانهها به ديگران تحميل ميكنند و كوچكترين انتقاد را نيز برنميتابند. رسانهها جمعي به ويژه رسانههاي عمومي در فرآيند ارتباطات جمعي نقش ميانجي و واسطه دارند و به همين جهت به آنها مديا اطلاق ميشود. ارتباطسازان جمعي در بيان اخبار و اطلاعات بايد از جهتگيري غيرواقعي و از يك سويهنگري در روايت رخدادها و پديدههاي اجتماعي پرهيز كنند. آنچه ميتواند قطار قلدري رسانهاي را تا حدي متوقف كند نهادينه كردن دموكراسي، جريان آزاد اطلاعات، آزادي رسانهها، آزادي بيان و تغيير سياستگذاري رسانهاي بر مدار قانون و خواست، نياز و آمالهاي شهروندان است.
دكتراي مديريت رسانه و مدرس دانشگاه