نشستي ديگر براي صلح
محمود فاضلي
همه ساله نشستهاي كوچك و بزرگي براي دستيابي به صلح در مناطق مختلف جهان برگزار ميشود تا بلكه بتواند زمينههاي ايجاد دايمي صلح را در مناطق مختلف برقرار كند. آخرين نمونه چنين نشست بينالمللي با عنوان «صلح بدون مرز» در اسپانيا برگزار شد. هدف اين نشست دوري از جنگ و خشونت و گامي در مخالفت با يورش مداوم بر حاكميت ملل كه مرزهاي آن توسط جهانيان در سراسر جهان محكوم ميشود، اعلام شد. نخستين جلسه اين نشست 27 اكتبر 1986 در شهر Assisi ايتاليا برگزار شده بود و پاپ شخصا در پنج دوره آن در سالهاي 1986، 1993، 2002، 2011 و 2016 در آن شركت كرده است. در نشست سال جاري در شهر مادريد كه 300 نفر از رهبران مذهبي جهان در آن شركت داشتند، پاپ فرانسيس رهبر كاتوليكهاي جهان طي پيامي اعلام داشت «سي سال پيش ديوار برلين فرو ريخت و به رنجهاي زيادي پايان داد، ولي امروز در دو دهه اول قرن بيست و يكم، جنگهاي جديد باعث ايجاد ديوارهاي جديدي در برابر هديه الهي كه همان صلح است، ايجاد ميكند. دعا و گفتوگو در دستيابي به صلح از ضروريات است و ثمرات آن به بار خواهد نشست. اين دعا براي رسيدن به صلح بود كه باعث سقوط ديوار برلين شد و اين كار بايد از نسلي به نسل ديگر با ايجاد ارتباط و گفتوگو منتقل شود. خانه مشترك براي داشتن ارتباط و ملاقات به درهاي باز نياز دارد و با ديواركشي نميتوان به گفتوگو و صلح رسيد. صلح هميشه بدون مرز و بدون محدوديت است. ما در روزگار حساسي بهسر ميبريم و همه ميخواهيم متحد و هماهنگ فرياد بزنيم كه صلح بدون مرز، بايد بدون مرز باشد.» جوزپ بورل وزير امور خارجه اسپانيا نيز در ميزگردي با محوريت اتحاديه اروپا و «صلح بدون مرز» اگرچه بر ظرفيتهاي اتحاديه اروپا به عنوان يك وزنه تعادل در جنگ سرد بين امريكا و چين و روسيه و اينكه اتحاديه اروپا بهترين گزينه براي مقابله با بيثباتي پديد آمده از اين وضعيت جنگ سرد است، تاكيد كرد...
اما انتقادهاي موجود به اتحاديه اروپا در ناتوانيهاي موجود در حل اختلافات و تنشهاي موجود جهاني را ناديده گرفت. او با انتقاد از رشد يكجانبهگرايي روزافزون در جهان اعلام داشت، از زمان توافق پاريس به بعد ديگر هيچ توافق مهم بينالمللي در سطح جهان منعقد نشده و حتي توافق مهمي همچون برجام هم با وضعيت متزلزلي روبهرو شده كه پيامدهاي آن در بحث بيثباتي هستهاي قابلتوجه بوده و از طرفي هر بار توسل بيشتري به حق وتو در شوراي امنيت سازمان ملل متحد هم صورت ميگيرد. به باور او بهترين «پادزهر» براي اين شرايط، اتحاديه اروپاست كه چندجانبهگرايي را در ذات خود دارد. برگزاري نشست «صلح بدون مرز» ممكن است بيهوده به نظر برسد، اما شايد بتواند مانعي در برابر بيثباتي در جهان معاصر باشد. مرزهايي كه طي قرون مشخص شدهاند، كشورها را شناسايي كرده و با هويت ملي آنها پيوند خورده است. اين مرزها اگرچه بعضا ميتواند مانند ديوارهاي خانهاي كه صميميت و هويت يك خانواده عمل كند و با وجود آنكه مرزها بين اديان و كليساها نيز وجود دارد اما بشريت احتياج دارد تا خود را در برابر بادهاي خنك جهاني از جهاني شدن يكدست، سركوبگر، تحريمهاي اقتصادي و تجاري ظالمانه قدرتهاي جهاني عليه ملتها، كه تلاش دارد ريشهها را از بين ببرد، محافظت كند. اين روزها مشكل وجود مرزها نيست. مشكل آن است كه چگونه مرزها را با يك كلمه بزرگ و گاه وحشتناك تفسير ميكنيم. مرزهايي كه با نفرت روبهرو يا آغشته ميشوند، جهان را ويران ميكنند و حال و هواي ستيزهجويانه ايجاد ميكنند. اما در جهان معاصر زنان و مرداني هستند كه چشمان خود را به سمت آسمان، در آن سوي مرزها ميچرخانند. آسمان را نميتوان در مرزها زنداني كرد. اين مردم ميخواهند صلح پايدار را به عنوان يك اهميت جهاني توصيف كنند، حتي اگر معناي يكپارچه اين ايده بزرگ از بين رفته باشد. احساس هوشياري براي درگيريهاي جاري، تهديدهاي جنگ و مرزها همچنان وجود دارد. ما خيلي به عدم صلح عادت كردهايم و از اينكه جنگ از ما دور است، راضي هستيم. در جهان كنوني هيچكس در امان نيست، مگر اينكه از صلح فراگيرتر برخوردار باشد و از آن دفاع كند.