وزيري، حافظ موسيقي ايران
كيوان ساكت
بدون شك استاد علينقي وزيري يكي از درخشانترين چهرههاي موسيقي دو قرن اخير است. او خدمات و تلاشهاي فراواني براي ترويج موسيقي و ارتقاي سطح شنيداري جامعه در طول زندگي پربار خود انجام داد و پلي بود بين موسيقيدانان قديم و نسلي كه به واسطه حضور استاد پس از ايشان در عرصه موسيقي ظاهر شدند.
موسيقي ايران به دو قسمت كلي تقسيم ميشود. از پيش از 150 سال اخير به قبل، اطلاعات درستي از چگونگي موسيقي در ايران در دست نيست. عبدالقادر مراغهاي، محمد بنايي و ديگران، پيش از اين دوره كتابها و رسالههايي درباره موسيقي نوشتهاند اما هيچ يك از اين آثار راه و نشاني به دست نميدهد كه به درستي دريابيم موسيقي قديمي ايران چگونه بوده است. اين در حالي كه است در غرب طي چند قرن اخير به كمك نوشتن نت موسيقي توانستهاند ميراث گرانبهاي خود را حفظ و به قرنهاي بعد منتقل كنند. متاسفانه موسيقي ايران به خاطر روش آموزش شفاهي يا سينه به سينه از اين مهم محروم مانده و بسياري از نغمهها و آهنگها در طول ايام دستخوش جفا شده و از ميان رفتهاند.
يكي از خدمتهاي استاد وزيري آشنا كردن هنرمندان و مردم با شيوه نگارش نت و خط نت بود. از اين پس است كه شاهديم موسيقي رشد چشمگيري پيدا ميكند. از كارهاي او در زمينههاي مختلف به طول اجمال ميتوان تاسيس مدرسه موسيقي در سال 1302، نوشتن اولين كتابهاي آموزش تار، سهتار و ويولن، ساختن آهنگهايي ويژه تار و استفاده از تمام امكانات اجرايي اين ساز، تدوين تئوري موسيقي ايراني و نگارش اولين كتاب تئوري موسيقي ايراني و غربي، نخستين ترجمه كتاب زيباشناسي در ايران، نگارش داستانهاي كوتاه براي كودكان در 5 جلد به نام خواندنيهاي كودكان، تاسيس كلوپ موزيكال به اين معنا كه آخر هر هفته خانوادهها با آمدن به كلوپ و صرف شام، همزمان موسيقي زنده گوش داده و سليقه موسيقيايي آنها رشد پيدا ميكرد را نام برد. او همچنين به ابداع تارهاي گوناگون مثل تار باريتون و سوپرانو، باس اشاره دست زد كه امروزه تار باس در همه اركسترها متداول شده است. تربيت هنرپيشه و آموزش فن صدا و فن بيان، نوشتن آهنگهايي براي اركستر مدرسه موسيقي و ضبط آنها كه از آن دوره براي ما به يادگار مانده از ديگر كارهاي استاد وزيري است. علاوه بر اين، به سفارش او يكي از تارسازان آن زمان به نام شاهرخ، تاري ساخت كه دسته آن از روي نقاره يا كاسه كوچك امتداد داده بود و به اين وسيله وسعت صدايي تار را افزايش داده بود. استاد وزيري در زمينه ادبيات نيز پيش از ناتل خانلري مشكل عروض شعر فارسي را دريافت و براي آن يك شكل عروضي جديد پيشنهاد كرد.
استاد وزيري شاگرداني مانند روحالله خالقي، ابوالحسن صبا و موسي معروفي را در سايه هنر، دانش و معرفت خود پرورش داد كه همه آنها به ويژه استاد صبا و استاد خالقي ستونهاي گرانسنگ و بزرگ نسلهاي بعد در موسيقي ايران شدند. درباره شيوه نوازندگي او ميتوان به گفته روحالله خالقي در كتاب «سرگذشت موسيقي ايران» اشاره كرد. او در جلد دوم كتابش مينويسد: سبك و شيوه استاد وزيري در نواختن تار براي ديگران بسيار دشوار بود. به همين خاطر سبك او از خودش شروع و به خودش ختم شد. برخي آهنگهاي اين استاد كه براي تار ساخت از اين قرار است: «مارش ظفر»، «مارش ايران»، «مارش اصفهان»، «بندباز»، «دختر ژوليده»، «حاضر باش»، «ژيمناستيك موزيكال»، «رقص دختر من»، «سنفوني شوم (در مرگ پدر)»، «سمفوني نفت» كه دستمايه و انگيزه ساختن آهنگهاي زيادي از سوي هنرمندان ديگر شد و امروزه كسي كه بتواند آثار استاد وزيري را اجرا كند، بدون ترديد ساير هنرمندان مهر تاييد بر نوازنده بودن او خواهند زد.
خدمات و آثار اين استاد در اين مجال اندك نميگنجد. او در سال 1356 دو سال پيش از فوت، بنيادي به نام بنياد فرهنگي علينقي وزيري تاسيس و زندگي خود را وقف آن كرد. در اين بنياد از كساني كه در عرصه موسيقي فعاليت ميكنند، حمايت ميشود تا به اين راه ادامه دهند. امروز جدا از آهنگهايي كه از استاد وزيري باقي مانده و استاد خالقي آنها را با اركستر ضبط كرده، صفحاتي از ايشان به جاي مانده كه نشاندهنده قدرت و مهارت فوقالعادهشان در نواختن تار است. اميدواريم هنرمندان جوان با ادامه راه اين استاد بزرگ بتوانند موسيقي ايران را به ساحل امني برسانند.