حضور پنجشنبه
فاطمه حسيني
باز شدن درهاي ورزشگاه آزادي به روي زنان پس از چند دهه محدوديت بر سر ورود زنان به ورزشگاه‌ها از چند منظر قابل توجه و حائز اهميت است. نخست آنكه اين حضور اگر چه به صورت محدود مجاز شمرده شد اما نخستين بار است كه طي ساليان گذشته، زنان توانستند به صورت غيرگزينشي بليت تماشاي فوتبال خريداري كنند و در ورزشگاه آزادي حاضر شوند؛ حضوري كه با مطالبه‌گري جدي بسياري از فعالان حوزه زنان، نهادهاي مدني، رسانه‌ها و همچنين تلاش نهادهاي رسمي همچون مجلس و دولت، ميسر شد. البته اين نخستين گام بود و نبايد فراموش كرد كه شرايط بايد براي ورود همه زنان ايراني به ورزشگاه‌ها در سراسر كشور فراهم شود. در نگاهي كلان‌تر، داشتن امكانات و تجهيزات اوليه ورزشي و همچنين ورود به ورزشگاه‌ها براي تماشاي بازي‌ها و مسابقات ورزشي اعم از مسابقات ملي يا داخلي، ازجمله حقوق اوليه همه مردم ايران است كه بايد محترم شمرده شده و رعايت شود. از منظري ديگر، حضور روز پنجشنبه زنان در ورزشگاه آزادي داراي اهميت است زيرا نشان داد ورزش تا چه اندازه مي‌تواند محوري براي زنده كردن نشاط اجتماعي باشد؛ نشاطي كه گاه اهميت و تاثير آن در فضاي جامعه، فراموش مي‌شود حال آنكه مي‌تواند از طريق حل بسياري از مسائل از مسير عقلاني، جامعه را دربر گيرد و زمينه‌ساز تقويت همدلي ملي شود. نكته ديگر آنكه تقويت اقدامات براي افزايش نشاط عمومي كه خود در افزايش اميد اجتماعي اثرگذار است، ضروري به نظر مي‌رسد. ورزش بدون ترديد يكي از بهترين گزينه‌ها براي اين مهم است چه آنكه هم تضمين‌كننده سلامت جسمي افراد جامعه است و هم تبعات مثبت روحي آن غيرقابل كتمان است. از اين رو براي توسعه ورزش و فراگير شدن آن، بايد هزينه كرد.
در اين باره به نظر مي‌رسد تجهيز زيرساخت‌هاي ورزشي نه تنها از موارد غيرضرور نيست بلكه بايد در اولويت نيز قرار گيرد تا با داشتن فضاهاي ورزشي استاندارد، مناسب و باكيفيت، هم تامين امنيت جسم و جان ورزشكاران و تماشاگران كه شرط لازم است، امكان‌پذير باشد و هم دستيابي به هدف بسيار مهم حفظ نشاط و اميد در جامعه، ميسر شود. ترديدي نيست كه جامعه بانشاط‌تر، تاب‌آوري بيشتري در برابر ناملايمات دارد؛ موضوعي كه امروز بايد بيش از پيش مورد توجه قرار گيرد زيرا امروز فشارهاي همه‌جانبه خارجي در جريان است و از اين رو، اقداماتي كه به تقويت اميد و انضباط اجتماعي منجر مي‌شود بايد در اولويت برنامه‌ريزي سياستگذاران قرار گيرد. از سوي ديگر، بدون شك جامعه‌اي كه در آن از يك‌سو ورزش رواج و اولويت دارد و از سوي ديگر، زنان به عنوان نيمي از اعضاي تشكيل‌دهنده جامعه روز به روز، شاهد كاهش تبعيض‌ها هستند، شاداب‌تر و سلامت‌تر خواهد بود. فراموش نكنيم كه داشتن سرمايه انساني سالم و بانشاط اعم از زنان و مردان، از الزامات و موارد مهم در مسير توسعه است. در پايان يادآوري مي‌كنم كه بها دادن به زنان، تلاش در راستاي تحقق عدالت جنسيتي و همچنين موضوع ورزش زنان نيازمند توجه و هدايت است؛ موضوعي كه نتيجه مثبت آن بي‌ترديد در رشد و بالندگي نسل‌هاي آينده بسيار اثرگذار خواهد بود.