«برجام» و مسير اروپايي
حسين ضيايي
«جوزف بورل» وزير خارجه اسپانيا كه از اول نوامبر (١٠ آبان) جانشين موگريني وزير خارجه اتحاديه اروپايي ميشود در جلسه تاييديه خود در پارلمان اروپا، اتحاد سياسي ٢٧ كشور اروپايي را سنگ بناي اصلي در حفظ برجام خواند.
«ژان ايو لودريان» وزير خارجه فرانسه نيز چندي پيش با طرح مهلت يك ماهه(اتحاديه اروپايي) به ايران و امريكا براي انجام مذاكره و تاييد اختصاص خط اعتباري ١٥ ميليارددلاري براي اينستكس توسط واشنگتن آن را عامل اصلي حفظ برجام خواند. اين در حالي است كه با نگاهي كوتاه به شرايط سياسي در اتحاديه اروپا و نوع نگاه امريكا به كيفيت مذاكره با ايران، دشواري حفظ برجام با «مسير اروپايي» بيش از پيش نمايان ميشود.
اگرچه حفظ برجام و زنده ماندن آن همچنان يكي از ضرورتهاي انكارناپذير امنيت و صلح بينالمللي به شمار ميرود اما با نگاهي به سخنان هر دو وزير خارجه اروپايي، سختي راه و بياثري و كموزني فزاينده اروپا در حفظ برجام بيشتر نمايان ميشود؛ امري كه بيش از هر چيز «اعتبار ديپلماسي اروپايي» در عرصه تعاملات جهاني را بيش از پيش خدشهدار ميكند. از سوي ديگر در حالي كه اروپا براي حفظ برجام بايد به هر قيمت بيشتر به فكر هزينهكرد بيشتر از سوي خود باشد همواره بيشترين نقش را در فشار و مطالبهگري زيركانه از ايران و امريكا جستوجو ميكند. به عبارت ديگر «مشكل واقعي» در اجراي برجام عمدتا در اصرار بر هزينه ندادن اروپا براي حفظ آن است. بيسبب نيست كه فشار و هزينهتراشي براي ايران توسط اروپا هماكنون تبديل به يك «رويه سياسي» شده است.
اين در حالي است كه در حقيقت نه برجام با «تفسير امريكايي» و نه برجام با «تفسير اروپايي» قادر به عقب راندن ايران از حقوق واقعي خود در اين معاهده بزرگ بينالمللي نيست. از سويي ديگر هم اينك اعتبار برجام در ايران همراه با محك خوردن اروپاييها با آن توسط افكار عمومي ايران، تبديل به يك مساله بزرگ سياسي شده است. بدينترتيب اروپا نبايد با فرار از مسوليت خود و دستكم گرفتن «اراده ايراني» جايگاه مهم خود در برابر اصليترين قدرت خاورميانه (ايران) را از دست بدهد.