عقلانيت در روز جمعه
رضا زندي
روز جمعه گذشته در خبررساني سانحه نفتكش SABITI نوعي عقلانيت و دوري از احساسات و شتابزدگي مشاهده شد. براي تعميم و تعميق اين عقلانيت اما، همچنان بايد تلاش كرد.
١- با اينكه روز تعطيل بود، در مدت زمان معقولي پس از حادثه، خبر آن در خروجي خبرگزاريهاي رسمي كشور منتشر شد؛ به گونهاي كه منشا ابتدايي خبر ايران بود نه رسانههاي خارجي. اين موضوع به نوعي موج بعدي خبر را داخل ايران نگه داشت.
٢- زمان زيادي از اعلام خبر سانحه نگذشته بود كه اولين اطلاعيه شركت ملي نفتكش درباره سانحه منتشر شد. در اين اطلاعيه آمده بود: «صبح امروز (جمعه، ۱۹ مهرماه) در ۲ انفجار جداگانه كه...
به طور احتمالي بر اثر اصابت موشك در ساعتهاي ۵ و 5:20 دقيقه صبح در ۶۰ مايلي بندر جده عربستان سعودي رخ داده، دچار انفجار در بخش بدنه شده است.» اين اطلاعيه هم اصابت دو موشك را به عنوان علت حادثه مطرح كرده بود، هم كلمه احتمالا را پشت آن گذاشته بود تا راه را براي تدقيقهاي بعدي باز نگه دارد؛ ضمن اينكه شفاف و صريح زمان و مكان حادثه را اعلام كرده بود. اين منش، راه را بر گمانهزنيهاي غيرمستدل بست.
٣- ظاهرا شركت ملي نفتكش به عنوان تنها مرجع اطلاعرساني درباره سانحه تعيين شده بود. چون مجراي اطلاعرساني واحد بود. سخنگوي وزارت خارجه هم به موقع و دقيق موضعگيري كرد. اينكه در شرايط اضطراري مرجعي واحد مسوول اطلاعرساني باشد هم سياستگذاري خبري را ساده ميكند هم از انتشار خبر نادرست جلوگيري ميكند؛ ضمن اينكه راه را بر شايعهسازان خواهد بست. شايعات بياساس دوره حادثه سانچي را ياد آوريد تا به اهميت اين موضوع پي ببريد.
٤- تا عصر جمعه دو اطلاعيه منتشر شد. در هر دو اطلاعيه شركت ملي نفتكش، تصريح شده بود كه منشا حادثه روشن نيست و تحت بررسي كارشناسي و امنيتي قرار دارد. يعني قرار است مستند و دقيق درباره منشا حادثه اطلاعرساني شود. اين يعني قرار است به دور از احساسات و تندروي مساله پيگيري و اعلام شود.
٥- نكته بسيار مهم اينكه، در برابر برخي خبرپراكنيها كه فيالبداهه عربستان را منشا حادثه اعلام ميكرد شركت ملي نفتكش ايستاد و آن را تكذيب كرد. يعني كشور نخواست بدون بررسي كارشناسي دقيق، فعلا كشوري را متهم كند؛ آنهم در شرايطي كه نخستوزير پاكستان براي ميانجيگري بين رياض و تهران قرار است امروز به ايران بيايد. عقلانيت بر احساسات در اين شرايط حساس غلبه داشت. حالا اگر بعد از تحقيقات لازم هر كشور يا عاملي باعث سانحه شناخته شود قطعا برخورد با آن، مطالبه افكار عمومي نيز خواهد بود.
٦- ديگر نكته مهم اينكه، در اطلاعيههاي شركت ملي نفتكش به نشت نفت از نفتكش SABITI اشاره شده و آسيبديدگي مخازن ١و٢ نفتكش مورد توجه قرار گرفت. سخنگوي وزارت امور خارجه هم بلافاصله در موضعگيرياش اعلام كرد: «كليه مسووليتهاي ناشي از اين اقدام از جمله آلودگي شديد زيستمحيطي ايجادشده در منطقه بر عهده عوامل اين ماجراجويي خطرناك است.» به هر حال نشت نفت در دريا تبعات زيستمحيطي و حقوقي زيادي دارد كه ايران به درستي و دقيق مسووليت آن را بر عهده عوامل اين ماجراجويي گذاشت. توجه به اين نكات در ساعات اوليه حادثه اهميت داشت.
٧- از همه اينها مهمتر، همان ابتدا با اعلام اينكه همه خدمه نفتكش سالم هستند از التهاب فضاي رسانهاي جلوگيري شد و شركت ملي نفتكش، با انتشار خبر پايداري نفتكش و حركت آن به سمت خليج فارس به آرامش فضا كمك كرد.
٨- من روز آخر حادثه سانچي (و پس از اتمام عمليات) اجازه يافتم براي دقايقي كوتاه در اتاق اضطرار شركت ملي نفتكش حاضر شوم و همانجا با يكي از مسوولان مصاحبه كنم. ميدانم كه در موقع اضطرار، چه شرايطي در آن اتاق حاكم است؛ ضمن اينكه تنها يك نفر حادثه را مديريت نميكند. يك تيم با تخصصهاي مختلف و از زواياي گوناگون سانحه را مديريت ميكنند. احتمالا در اين سانحه كه احتمال اصابت دو موشك هم در آن مطرح شده است متخصصان ديگري هم به اتاق اضطرار ملحق شده باشند. مديريت خبري حادثه روز جمعه بهتر از قبل بود. رعايت منافع ملي و داشتن صداقت با مردم در كنار كار كارشناسي اركان مهمي براي خبررساني در شرايط بحران است.
٩- در آخر اينكه لازم است به محض روشن شدن ابعاد حادثه، براي مردم شفافسازي شود.