آزادترين انتخابات
غلامرضا حيدري
آن روزها هنوز نامش مجلس شوراي ملي بود ولي عموم جامعه از آن به عنوان مجلس شوراي اسلامي نام ميبردند تا اينكه در جريان بررسي قانون اساسي رسما تغيير نام داد و تا امروز نيز با همان نام مجلس شوراي اسلامي به فعاليت ميپردازد. نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي در ابتداييترين روزهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي شكل گرفت، بنابراين تمام گروهها، احزاب و جريانهايي كه كم يا زياد در سقوط رژيم گذشته و پيروزي انقلاب دخيل بودند، در انتخابات آن ثبتنام كردند. جمهوري اسلامي آن زمان رژيمي نوپا بود كه با تاكيد امام راحل نهادهاي قانوني يكي پس از ديگري در حال تشكيل بود. انتخابات نقشي اساسي در تشكيل اين نهادها ايفا ميكرد. انتخابات نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي در شرايطي كاملا آزادانه و در حالي برگزار شد كه شرايط ثبتنام افراد و جناحها و گروههاي سياسي در آن شرايطي كلي بود و خط و مرزهاي جناحهاي سياسي هرگز در آن دخيل نبود. در زمان برگزاري آن انتخابات، كانديداها به معناي واقعي لغت به معرض آراي عمومي گذاشته شدند به اين معنا مردم فيلتر تاييد يا رد افراد به شمار ميرفتند؛ بنابراين به جرات ميتوان ادعا كرد كه نخستين دوره مجلس، يكي از آزادانهترين مجالسي است كه بعد از زمان پيروزي انقلاب تاكنون شكل گرفته است. در آن مجلس همه گروهها و جناحهاي سياسي، تمام افراد فارغ از خطومرزهاي سياسيشان حضور داشتند. مهندس بازرگان، عزتالله سحابي، ملي- مذهبيها و نهضتآزاديها و غيره و غيره در آن مجلس حضور داشتند. آن روزها غربالگريهاي امروز شوراي نگهبان هرگز وجود نداشت، غربالگريهايي كه ريشه آغاز آن به دومين دوره مجلس شوراي اسلامي و نگارش قانون انتخابات در نخستين دوره مجلس بازميگردد.
آن روزها و زماني كه قانون انتخابات نوشته ميشد، افراد بسياري به آن معترض بودند بهويژه اينكه آقايان كروبي و بيات به نقل از مهندس بازرگان درباره اين قانون آوردهاند: «شما قانوني مينويسيد كه ما را به مجلس راه ندهيد ولي روزي با استناد به همين قانون شما را به مجلس راه نخواهند داد.» اين پيشبيني مهندس بازرگان با در نظرگيري شرايط امروز جامعه به معناي واقعي لغت جامه حقيقت به تن كرد. حسن روحاني در قامت رييسجمهوري ايران اخيرا به همين مجلس (نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي) كه نمايندگان حاضر در آن به راستي عصاره فضائل ملت بودند و برآيند نظرات و گفتارهايشان چيزي نبود، جز حساسيت به مسائل ملي و پاكدستي. اما برخي افراد و جناحهاي سياسي كه كاش دغدغه مسائل ملي و منافع مردم را داشته باشند، مطالبي را بيان كردند كه نگارنده آنان را مطالبي ناصحيح ميداند.
منتقدان و حملهكنندگان به رييسجمهوري بايد بدانند كه امروز و در شرايط كنوني جامعه بزرگترين و بهترين خدمت به شوراي نگهبان گرفتن بار تاييد صلاحيتها آن هم در شكل و شمايل كنونياش از اين نهاد است. بار انتخابات بايد بر دوش احزاب گذاشته شود تا جامعه هرچه بيشتر به سمت تحزب حركت كنند. بسياري از كشورهاي توسعهيافته جهان امروز پا در مسير غربالگري افراد و كانديداهاي حضور در انتخاباتهاي مختلف از طريق احزاب گذاشتهاند و اتفاقا نتايج خوبي را نيز به دست آوردهاند. احزاب ميتوانند با ميانداري خود بهترين افراد را به جامعه معرفي كنند و درمقابل قشر رايدهنده امكان حسابكشي از افراد و جناحها را خواهد داشت.
درصورتي كه احزاب ميداندار شوند، ناخودآگاه انتخابات رياستجمهوري نيز از طريق حزبي برگزار خواهد شد، كابينه حزبي ميشود و رفتهرفته از حالت پاندولي كنوني خارج خواهيم شد. امروز شرايط به گونهاي است كه اگر فلان دولت و بهمان مجلس موفق بود، همه خود را مسوول ميدانند ولي اگر شكستي در كارنامه ايجاد شد، هيچ فرد و گروهي حاضر به پذيرش مسووليت آن نيست. شوراي نگهبان در شرايط كنوني و انتخابات به شيوه فعلي نميتواند جامعه را به آن كاميابي مدنظر برساند؛ بنابراين شايد بازگشت به اصول ابتداي انقلاب، در اين ميان راهكاري اساسي تلقي شود.