اينبار فقط اصلاحطلبان
صادق جوادي حصار
انصراف دكتر محمدرضا عارف از ادامه رقابتهاي رياستجمهوري دهم، آنهم به تدبير اصلاحطلبان و اشاره رييس دولت اصلاحات كه پيروزي جريان ائتلافي اصلاح و اعتدال را درپي داشت، چنان محبوبيتي را براي وي رقم زد كه هيچ حركتي در ادامه راه، بدون نظرداشت به نقش و جايگاه او ميسر نمينمود. از همينرو شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان از تركيب 3 مولفه موثر در اردوگاه اصلاحي شكل گرفت؛ الف- شوراي مشورتي آقاي خاتمي،ب- شوراي هماهنگي احزاب اصلاحطلب ،
ج- عارف و نيروهايي كه ميتوانستند ذيل عنوان اشخاص حقيقي در تركيب شوراي عالي جاي بگيرند. درجريان شكلگيري شوراي عالي سياستگذاري نقدهاي پيدا و پنهاني صورت ميگرفت كه بهخاطر عملكرد ايثارگرانه عارف در گذشته، كمتر متوجه او ميشد. اما هرچه ميگذشت و دامنه اختلافها گستردهتر ميشد، ناگزير دكتر عارف هم از اين نقدها بينصيب نميماند. انتقاداتي مثل:
- حمايت بيچون و چراي اصلاحطلبان خصوصا اعضاي نامدار شوراي عالي از دولت يا سكوت دربرابر عملكردهاي نامناسب دولتمردان بدون هيچ توضيح قانعكنندهاي
- انتقادات گسترده به خروجي ليست اميد در تهران و كلانشهرهاي كشور
- انتقاد به عملكرد فراكسيون اميد در مجلس شوراي اسلامي و نيز نقد به شيوه مديريت فراكسيون كه ميتواند ناشي از انعكاس نامطلوب و اقناعكننده آن به جامعه باشد.
در اين ميان البته يكدستي و هماهنگي كامل وجود ندارد. عدهاي حمايت از دولت را براي عبور از شرايط شكننده و فشارهاي فشلكننده جريان رقيب ضروري ميدانستند.
جماعتي ديگر درمقابل معتقد بودند ليست مجلس دهم و ائتلاف با راست ميانه براي پيشگيري از حضور مجدد افراطيون در مجلس كفايت ميكرد و ديگر نيازي نبود به آن مماشاتها ادامه داد. آنها ميخواستند كه فراكسيون اميد تحترهبري عارف در مجلس دهم بخشي از صلابت و استحكام نظري اصلاحطلبانه را به نمايش درآورند. مطالبهاي كه اگر با شنيدن دفاعيات و ذكر دلايل ازسوي رييس فراكسيون همراه شود، ميتواند مفيد و پندآموز باشد.
نكته حايز اهميت در اين باب شايد تصميم اصلاحطلبان براي انتخابات مجلس پيشروي يازدهم باشد كه اعلام كردند در اين دوره فقط از اصلاحطلبان حمايت ميكنيم. از اينها گذشته اتهام محافظهكاري به دكتر عارف است كه عمدتا ازسوي منتقداني صورت ميگيرد كه وابستگي بيشتري به حزب كارگزاران دارند. كارگزاران يكي از احزاب موثر در جريان اصلاحطلبي است و سران و شخصيتهايش عموما از چهرههاي پرنفوذ در هر دو جريان راست و چپ هستند. پيشينه اين حزب و تاثيرش از راه و روش مرحوم آيتالله هاشمي جاي ترديدي باقي نميگذارد كه كارگزاران سازندگي با مشي اعتداليِ هاشمي آغاز كرد و در جريان دوم خرداد جانب اصلاحطلبان را گرفت. در ادامه نيز همانسان كه هاشمي بيشتر بهجانب مردم گرايش يافت، چرخ كارگزاران هم به سمت اصلاحات روانتر چرخيد. بدون ترديد امروز كارگزاران سازندگي يكي از احزاب قدرتمند و موثر اين جبهه است و با مشي اعتدالي حسن روحاني و مرحوم هاشمي حتما فاصله معناداري گرفته است.
تبادل نقد و نظر ميان چهرهها و جريانهاي درون جبهه اصلاحطلبان اگر با دقت و همهجانبهنگري لازم انجام شود، به نحوي كه يأس و نااميدي و نيز سرخوردگي از صندوق رأي را درپي نداشته باشد، حتما منشأ خير و بركت و سرمايه رونق و حضور فعال مردم در امر تعيين سرنوشت خواهد شد. همان چيزي كه به قول آقاي رسايي، نماينده سابق تهران (كه در آستانه انتخابات رياستجمهوري سال 96 مطرح كرد) اگر محقق شود، افراطيون- پايداريچيان مخالف حضور حداكثري مردم- را مجددا به وادي حيرت خواهد برد.