مدير تازه اداره كتاب چه راهي ميرود؟
جواد ماهزاده
خبر خوب در آستانه مهمترين رويداد كتابي كشور اين است كه سرانجام اداره كتاب وزارت ارشاد، صاحب مديركل شد. شايد اين انتصاب از برگزاري نمايشگاه كتاب تهران هم مهمتر و مفيدتر باشد. نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران سالهاست كه طبق روال هميشه و بدون تحول و نوآوري در كاركرد نمايشگاهي آن برگزار ميشود و به سيكلي دايمي تبديل شده است. اما مديريت اداره كتاب كه مسووليت صدور مجوز، ترويج و توسعه كتابخواني را برعهده دارد، حالا پس از سالها بلاتكليفي و دست به دست شدن اين اتاق، به فردي سپرده شده كه ميتواند باعث تغييراتي تازه در حوزه مسووليتياش باشد. با گذشت سالهاي كابوس واري كه اين اداره در دولتهاي نهم و دهم سپري كرد -و تا جايي كه ميشد، سياست توسعه كتابخواني را معكوس پياده ميكرد - دولت يازدهم با رنگ اميد آمد و علي جنتي حرفهاي اميدواركننده بسياري زد و حتي اگر درصدي از آنها به اجرا دربيايد، خوني تازه به جانهاي سرد توليدكنندگان كتاب تزريق خواهد شد. اين اداره كل در آغاز دولت يازدهم، در اختيار محمداللهياري بود كه از دولت پيش به اين سمت رسيده بود. پس از او علي شجاعي صائين كه بازهم مديري از دوره محمود احمدينژاد محسوب ميشد، در اين سمت قرار گرفت. اداره كتاب سپس يك دوره كوتاه سرپرستي را با حضور همايون اميرزاده گذراند كه او زياد هم دل به اتاق كارش نداد و حالا محمد سلگي كه سابقه سالها مديريت در انتشارات جهاد دانشگاهي و جشنواره كتاب سال دانشجويي را دارد، عهدهدار اين سمت شده است. اگر او را با چندين مديري كه از 10 سال پيش به اداره كتاب آمدهاند مقايسه كنيم، ميتوانيم آنقدر به آينده حوزه كتاب اميدوار شويم و خيالپردازي كنيم كه كار دست خودمان و ايشان بدهيم. اما محمد سلگي مدير محافظه كار و دورانديشي است. آهسته ميرود و پيوسته. با وجود اين، خوب ميداند كه عمر دولتها و اداره كلها به خصوص صندلياي كه حالا بر آن نشسته، بسيار كوتاه است و فرصت براي برنامهريزي و كار بلندمدت هم اندك. حوزه كتاب به قانون نياز دارد. به مديري قانونگرا كه رأس تا ذيل اداره متبوعش را به چارچوب و سيستمي دايمي مهار كند. بيقانوني، اعمال سليقههاي فردي، فقدان دستورالعملهاي مكتوب نظارتي، فقدان لوايح قانوني موردنياز، سياستهاي چند بام و هواي خريد كتاب، رها شدن مساله ترويج كتابخواني به خصوص در تعامل با آموزش و پرورش كه بيشترين و بالاترين اهميت را داراست، چنان فعالان حوزه كتاب را محالانديش و نااميد كرده كه شايد نتوانند انتظار و مطالبهاي خاص از محمد سلگي داشته باشند. ميگويند مديران ميآيند و ميروند و نام ماندگاري از ايشان در كنار نويسندگان و اهل فرهنگ به جا نميماند، اما او ميتواند مثل خسرو طالبزاده، زندهياد احمد بورقاني و احمد مسجدجامعي به مديري تبديل شود كه هميشه به دوره مسووليتش در ارشاد از او ياد شود و نه دورههاي كاري ديگر. سالهاست و حتي در سه سال گذشته نيز چنين بوده كه اداره كتاب با يك غوره سردياش ميكرده و به يك مويز گرمش ميشده. همهچيز قائم به فرد بوده و يك سال براي كتابي، يك صفحه اصلاحيه صادر ميشده و سال ديگر، براي همان كتاب، يك سطر. محمد سلگي ميتواند باني جلساتي مشورتي براي تدوين لوايح و دفترچههاي موردنياز باشد و تا روزي كه هست، قدمهايي را براي قانونمند كردن و ساماندهي امور، از مجوز و مميزي تا ترويج كتابخواني بردارد.