درباره نمايش «نكتار» به كارگرداني سارا فعلي و ماكان اشگواري
خط توليد فكر معيوب
مهتاب صفدري
نكتار نه به تمامي پرفورمنس است و نه تئاتر صحنهيي؛ بلكه مجموعهيي است از هر دو. آنچه بيش و پيش از هر چيز در اجرا به چشم ميآيد، اين است كه «نكتار» محصولي است از يك حركت كاملا گروهي و آنچنان كه در بروشور نمايش هم نوشته شده، از ابتداييترين مرحله يعني مرحله نوشتن متن، اين كار به صورتي گروهي انجام شده تا رسيدن به اجرا. در واقع «نكتار» محصولي است از «كارخانه»؛ گروه توليد اين نمايش.
نكتار نگاهي حساس به جامعهاش دارد و سعي كرده با نگاهي نقادانه رويكرد مردم جامعهاش و رفتار آنها را به خصوص در قبال رسانهها به تصوير بكشد. زندگي مردم بيش از آنچه بايد، تحت تاثير رسانههاي گوناگون و به صورتي مشخص، تلويزيون قرار گرفته است. اين تاثير در تمام شوون زندگي مردم قابلمشاهده است.
مردم همان چيزي را ميخرند كه در طول روز برايشان تبليغ ميشود، آنچه را مصرف ميكنند كه به آنها نشان داده ميشود و آنگونه حرف ميزنند و رفتار ميكنند كه از آنها خواسته ميشود و در نهايت همانگونه ميانديشند كه به آنها ديكته ميشود. اين از معضلات انسان امروزي در سراسر دنياست. تبليغات كالاهاي گوناگون، آدمها را هر روز بيشتر به ورطه مصرفگرايي ميكشاند، فيلمها و سريالهاي تلويزيوني، سبك خاصي از زندگي را به آنها تحميل ميكند و ميتواند فرهنگ مشخصي را به آنها القا كند. در جامعه ما هم، به خصوص در سالهاي اخير، اين مساله به شكلي پررنگ قابلمشاهده است.
ديگر مضموني كه به شكلي قابلتوجه در نكتار بيان ميشود، «جنگ» است. اين پديده هولناك كه هر روز زندگي آدمهايي را در گوشه و كنار دنيا ويران ميكند و به شكلي بيرحمانه و گاه به بهانه بهبود كيفيت زندگي آنها چه به لحاظ اقتصادي و اجتماعي، چه به لحاظ سياسي و فرهنگي به آنها تحميل ميشود و «حال» را نابود ميكند و «آينده» را به شكلي ناگوار تحت تاثير قرار ميدهد، ديگر موضوعي است كه نكتار به آن پرداخته است.
نكتار گرچه در انتخاب موضوع، حساس و هوشمندانه عمل كرده اما در پرداخت آن چندان موفق به نظر نميرسد.
آنچه نكتار در پي بيان آن است، با لحنهاي گوناگون در طول نمايش مطرح ميشود. اين تنوع لحن گرچه باعث ايجاد ضرب، آهنگي نسبتا مناسب در طول نمايش ميشود اما يكدستي بيان را از بين ميبرد. اصولا نكتار چه در شيوه روايي و چه در فرم اجرايي، دچار چندپارگي است و هرگز نميتواند به عنوان يك كل واحد زيرعنوان اين نمايش قرار گيرد. انگار گروه ـ با توجه به تجربيبودن كارـ خود را موظف دانسته قسمت عمدهيي از سلايق آدمهاي گروه راـ كه طبيعتا يكسان نيستندـ برآورده كند. از طرف ديگر، همانگونه كه گفته شد، اين كار، گاهي ويژگيهاي پرفورمنس را پيدا ميكند و گاهي به شكل تئاتر درميآيد اما در هيچ قسمتي به شكلي كامل منطبق بر تعاريف هنرهاي نمايشي عمل نميكند. گويا تماشاگر شاهد دو اجراي گوناگون ـ با دو شيوه متفاوت ـ است كه چون مضموني مشترك را بيان ميكردهاند، با هم مخلوط شده و در فواصل زماني گوناگون، گاهي اين يكي و گاهي ديگري را به تماشا نشسته. با كمي دقت و وسواس بيشتر، گروه اجرايي ميتوانست پيامهاي كاملا مستقيم نمايش را به فرمي انتزاعي درآورد يا برعكس، فرمهاي روايي مفهومي خود را به شكل گفتوگو برگرداند تا اجرا به قالبي واحد درآيد.
بازي مجموعه بازيگران نمايش اگرچه در اغلب موارد پذيرفتني است اما در هيچيك از صحنهها درخشان نيست. البته جمعشدن اين تعداد از بازيگران و به انجامرساندن اين اجراي تجربي، قابلتحسين است، ولي از آنجا كه در اين اجرا، نه دكور وجود دارد و نه لباس بازيگران طراحي شده و نه از گريم خاصي استفاده شده، تماشاگر بيشتر توجهش را به بازي بازيگران معطوف ميدارد و بديهي است اشكالات بازيگري در چنين كارهايي بيشتر به چشم ميخورد.
طراحي حركات بازيگران در اغلب موارد معقول است و از لحاظ مفهومي بهراحتي قابلانتقال به مخاطب است اما در مواردي از ديدگاه زيباييشناختي يا اجرا داراي اشكالاتي است. موسيقي نمايش نيز در اكثر صحنهها، توانايي جذب مخاطب را دارد و گرچه گاهي با آنچه اجراگران نمايش ارايه ميدهند، چندان هماهنگ نيست اما به عنوان يك جزو واحد مطلوب و شنيدني است.
در مجموع نكتار اثري است كه بنياد آن با نگاه دقيق و ظريف هنرمند بر جامعه انساني بنا شده اما در ادامه با همان دقت و ظرافت به كار خود ادامه نداده است. گرچه در زمينه آثار تجربي كه محصول اجراگران غيرحرفهيي است، نكتار اثري قابلتوجه به شمار ميرود كه توانايي برقراري ارتباط با مخاطب را دارد.