برخيز و اول بكش (332)
فصل سيام
«هدف حذف شد اما عمليات شكست خورد»
امضاي برگه قرمز شحاده
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
شحاده و ديچتر، طي سالهاي حبس شحاده (سالهايي كه تحت انواع فشارهايي بود كه او زندانيان هوادار خود را مطلع كرده بود) با هم ديدار كرده بودند. شحاده، به گفته ديچتر «شخصي بود كه تهديد اصلي را عليه ما شكل ميداد، بيشتر از ياسين. او برخلاف ياسين تحصيلكرده بود و در مديريت تجربه داشت، چيزي كه به او توانايي فوقالعاده عمليات را ميداد.» شحاده توسعه تكنيكهاي تازه مبارزه، مثل آتش زدن ساروج اطراف خودروهاي زرهپوش در يك مسير صاف و استفاده از وسايل انفجاري عليه تانكها را بررسي و ابداع كرده بود . او با راههاي بديع براي مستقر كردن بمبگذاران انتحاري مثل استفاده از بمبهاي قايقي و تانكرهاي نفتكش، وارد شده بود . او همچنين مسوول معرفي راكتهاي با برد بالا به نام قاسم بود كه راه جنگ حماس با اسراييل را تغيير داد. سرپرست شينبت در منطقه جنوب اهميت شحاده را فهميد. «او خودش با دهان خودش دستورات شديد براي اجراي حملات ميداد، سياستهاي ترور را پياده ميكرد و دستورات براي زماني كه حملات بايد اجرا ميشد را صادر ميكرد. او نيروها را اداره ميكرد؛ او خود حمله بود.» طبق بايگانيهاي شينبت، شحاده، بين جولاي 2001 و جولاي 2002 در حملاتي كه 474 نفر را كشت و 2649 نفر را زخمي كرد دخالت مستقيم داشت. او تحت تعقيب و مراقبت شديد بود اما به خاطر آنكه شحاده در خارج از غزه عمل ميكرد براي اسراييل امكانپذير نبود تا او را بازداشت كند. تشكيلات خودگردان فلسطين هم كه ضامن او شده بود به اسراييليها حمله نكند به ظاهر تمايلي براي اعمال ضمانت خود نداشت. به همين خاطر نام شحاده روي برگه قرمز قرار گرفت و عمليات علمدار به حركت درآمد.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه