امنيت يا امنيتي؟
بنابراين آنها همه جا هستند و امنيت را تامين ميكنند، ولي نه با استفاده از ايجاد رعب و وحشت، و نه از طريق استفاده از روشهاي غيرقانوني و نامرسوم. غيرمحسوس بودن عامل امنيتي نيز براي ايجاد فضاي امن كافي نيست، چراكه خبرچينها و جاسوسها هم ميتوانند ديده نشوند ولي فضاي امنيتي را ايجاد كنند. اتفاقاتي كه پس از 11 سپتامبر در ايالات متحده رخ داد به معناي دقيق كلمه، دور شدن جامعه از فضاي امن و تبديل شدن به فضاي امنيتي بود. فضاي امنيتي همچنين، ادبيات خاص خود را دارد. كلمات و مفاهيم رعبآور كاربرد بيشتري دارند. عامل و مجري فضاي امنيتي خود را در مقابل ديگران و مردم ميبيند، در حالي كه تامينكننده فضاي امن، در كنار مردم است و مردم نيز او را از خود ميدانند. در فضاي امنيتي، شيوههايي از قبيل شنود، شكنجه، جعل و دخالت در امور شخصي افراد به وفور ديده ميشود. اسناد منتشره عليه جرج بوش (پسر) به خوبي نشان ميداد كه چگونه در فضاي امنيتي، استفاده از اين شيوهها افزايش پيدا ميكند. در حالي كه در فضاي امن استفاده از چنين شيوههايي نادر و كمياب است، اگر نگوييم اصلاً وجود ندارد. فرق ميان امنيت و امنيتي شبيه به فرق ميان اقتدار و زور است كه رييسجمهور هم به آن اشاره كرد. فضاي امن بر قانون استوار است، آن هم قانوني عادلانه كه حقوق و تكاليف مردم و دولت را به خوبي ترسيم كرده باشد، در حالي كه فضاي امنيتي بر ارعاب و ترس استوار است. در فضاي امن، عامل امنيت، در ذيل قانون انجام وظيفه ميكند و مردم به واسطه قانون از او تبعيت ميكنند، در حالي كه در فضاي امنيتي، عامل امنيت برتر از قانون و حاكم بر آن تلقي ميشود. امنيت پس از غذا مهمترين نياز بشر است، بنابراين بايد هزينههاي لازم هم براي تامين آن پرداخت شود. ولي فضاي امنيتي فاقد چنين ويژگي است. فراموش نشود كه امنيت يك مفهوم عام است و نه فقط شامل امنيت جاني و جسمي كه امنيت آبرو و امنيت غذا و امنيت شغلي و... را نيز شامل ميشود در حالي كه طرفداران فضاي امنيتي توجه خود را منحصرا به امنيت جسمي معطوف ميكنند. اميدواريم كه افزايش بودجه نيروهاي پليس به تامين امنيت بيشتر و نه فضاي امنيتيتر منجر شود.