• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4538 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۶ آذر

به بهانه برگزاري نشست دانشجويي

در نسبت تئاتر دانشجويي و دولت

محمدحسن خدايي

 

 

دانشجو و دانشگاه با نهاد علم گره خورده، همچنان‌كه مفهوم جواني را هم مي‌توان در نسبت با آن مشاهده كرد. هر چه هست اين روزها نهاد دانشگاه در معرض انواع هجوم‌هاست. از سرمايه‌داري نئوليبرال گرفته تا ساختارهاي پيدا و پنهان موجود. گو اينكه از يك منظر بديويي، مي‌توان دانشگاه را عرصه تحقق هر چهار رويه حقيقت يعني علم، سياست، هنر و عشق دانست و به انتظار رخداد بود. از اين منظر تئاتر دانشجويي اهميتي مضاعف مي‌يابد؛ تئاتري كه تلاش دارد خود را كمابيش خارج از مناسبات سرمايه‌داري نئوليبرال تعريف و توليد كند و مقاومتي باشد درقبال ابتذال و اقتدار. تئاتري كه يادآور زيست جمعي و كار گروهي مبتني بر رفاقت و آرمان جمعي باشد. تركيب آوانگارديسم و آماتوريسم در شكل راديكال و سياسي آن باتوجه به موقتي بودن زيست دانشجويي كه در تضاد است با انبوهي توصيه‌هاي نظم نمادين در قبال جاودانگي و صنعت پرسود ابديت‌گرايي. بنابراين هر زمان كه دانشجويان تئاتر بر عنصر رفاقت، آرمان جمعي و فرديت غيرمتوهم، تكيه كنند و در پي خلق جهان‌هاي ممكن باشند، مي‌توان به تئاتر دانشجويي اميد بست، اما تن دادن به منطق زمانه و تنظيم كردن افق زندگي با مناسبات سرمايه، درنهايت به نتايجي اسف‌بار از مستحيل شدن در وضعيت موجود منتهي خواهد شد. اگر مطالبه‌اي وجود دارد و قرار است نهادهاي مسوول پاسخگو باشند، بايد ذيل همان زيست و آرمان‌ جمعي جمع شد و بر فرديت‌هاي سركوب ‌نشده تاكيد گذاشت. تئاتر دانشگاهي به تشكل‌يابي و توافق بر سر منافع مشترك احتياج دارد. هر نوع فرقه‌گرايي و باندبازي كه تلاش كند با لابي‌گري، اندك منابع و امكانات موجود را از آن خود كند و با نوعي «زرنگي ايراني» خويشتن را پيروز اين مهلكه بداند، درنهايت به زوال و اضمحلال تئاتر دانشجويي منجر خواهد شد و هجوم نيروهاي نامطلوب را قوت خواهد بخشيد. نهاد دانشگاه در جامعه‌اي چون ما، نمي‌تواند به تمامي مستقل از نهاد دولت باشد، اما مي‌تواند نسبت و رابطه‌اي معقول و انتقادي با آن برقرار كند. وجود صنف‌ها و سنديكاهاي دانشجويي، به مثابه ميانجي دانشجو با دولت، از اولويت‌هاي هميشگي دانشجويان است. اما كيست كه نداند رسيدن به آن امري دشوار و طاقت‌فرساست. همچنان‌كه دانشجويان تئاتر بايد در كنار آرمان‌خواهي، واقع‌گرايي را هم از ياد نبرده و بر اين نكته پافشاري كنند كه تئاتر دانشجويي، تركيبي است از تمناي امر محال و تجربه زندگي روزمره. همان جهاني بودن از يك منظر محلي. هر چه هست با وضعيت دشوار كنوني كه در آن اقتصاد كلان و خرد گرفتار ركود تورمي است و لاجرم مناسبات اخلاقي جامعه تحت اين عسرت و حسرت، بايد تمهيد تازه انديشيد. اينجاست كه مي‌توان دست از اميدهاي كاذب شست و بار ديگر بر رفاقت و زيست جمعي تكيه كرد. در زمانه‌اي كه بودجه عمومي كشور كفاف برگزاري مطلوب جشنواره‌هاي هنري را نمي‌دهد، مي‌توان به شكل‌هاي تازه‌اي از عرضه و تماشاي آثار دانشجويي مبادرت كرد كه چندان هم گرفتار منطق بازار نشده باشد. آثاري كه بر آماتوريسم راديكال و خلاقانه گشوده است و معاصر زمانه‌اش است. همان جشنواره‌اي كه تجربه ناب دوستي و باهم بودن باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون