گافهاي يك جشنواره
عليرضا مجمع
بعضي وقتها آدم به اين نتيجه ميرسد كه فايدهاي ندارد. چرا خودمان را بده كنيم؟ عافيتطلب باشيم بيشتر گيرمان ميآيد تا اينكه بخواهيم خودمان را براي جماعتي كه تعداديشان رفقايمان هستند و بعضي ديگر هم به هر حال بچههايي هستند كه فيلم اولشان را ساختهاند، مته به خشخاش قانون بگذاريم و آييننامهنويس را زير اخيه بكشيم. به اين نتيجه ميرسيم كه فايدهاي ندارد، از بس گفتهايم و نوشتهايم و اثر نكرده است، اين بار هم احتمالا ميرود كنار بارهاي قبل، زونكن حرفهاي بيمعني احتمالا در بايگاني طبقه منفي 3 يك جشنواره 38 ساله. بارها گفتهايم و فايدهاي نداشته است، اين بار هم احتمالا به همان سرنوشت دچار خواهد شد اما ناگزيريم به گفتن، به نقد. چارهاي نيست. بايد آنقدر گفت و نوشت تا سري بجنبد كه بلي. نيازي به گفتن نيست كه حرفها شنيده هم شده اما ارادهاي براي اصلاحش نيست. اين هم مدرك شنيده شدنش؛ «ابراهيم داروغهزاده، دبير جشنواره سيوهفتم فيلم فجر در گفتوگويي كه اول بهمن ماه ۹۷ و پس از انتشار فيلمهاي راه يافته به بخش نگاه نو منتشر شد بر تغيير ملاك پروانه ساخت تاكيد كرد: يكي از تغييراتي كه ما بايد در آييننامه بدهيم، ملاك پروانه ساخت سينمايي براي فيلمهاي اول است، اگر كسي فيلم ساخته و حتي در گروه هنروتجربه نمايش داده شده باشد يا در جشنوارههاي خارجي شركت كرده باشد ماهيتا ديگر فيلمساز اول حساب نميشود و اين نقصي است كه در آييننامه بود و ما هم امسال خيلي نتوانستيم تغييري در آن ايجاد كنيم. ملاك هميشه پروانه ساخت بوده اما در چند سال اخير چون گروه سينمايي هنروتجربه اضافه شده، شرايط فرق كرده و به نظرم با توجه به شرايط جديد ما بايد آييننامهمان را تنظيم كنيم. طبيعي است كه ملاك ما سال بعد بايد در بخش نگاه نو حتما تغيير كند».
دقت كنيد كه اين گفتوگو براي اول بهمن ۹۷ است كه دبير جشنواره وعده اصلاح آييننامه را داده بود و امروز اواسط دي ماه ۹۸ است. نه تنها آييننامه اصلاح نشده كه در بر همان پاشنه غلط چرخيده است. امسال هم در بين 10 فيلم- به اصطلاح- اولي كه هيات انتخاب جشنواره فيلم فجر انتخاب كردهاند 3 فيلمساز شائبه فيلمهاي دوم يا چندم را يدك ميكشند. اينكه «كشتارگاه»، «پدران» و «ريست» به عنوان فيلم اول در بخش نگاه نو قرار است روي پرده برود مطلقا و قطعا ايرادي متوجه فيلمسازش نيست. نكته از سيستم غلط حاكم بر سينماي ايران در دادن پروانه ساخت(چه كار عبثي!) در سازمان سينمايي و دادن مجوز كارگرداني در خانه سينما و به تبع آن جشنواره فجر به وجود ميآيد. جشنواره فرم ثبتنام را جلوي فيلمساز ميگذارد و ميگويد، بنويس در بخش نگاه نو ميخواهي باشي. او هم براي اينكه ميخواهد ديده شود و احتمال حضورش را در جشنواره بالا ببرد، تيك نگاه نو را ميزند. پس شايد خيلي ايرادي به او وارد نباشد. اما واقعا اعجاب از اينكه قانون به اين سادگي را نميشود بعد از 38 سال اجرايي كرد روز به روز در ما بيشتر ميشود. 38 عدد وحشتناك بالايي است. مرز ميانسالي است از جواني گذشته است. اگر در 38 سالگي قدرت تصميمگيري وجود نداشته باشد پس بهتر است فراموش كنيم، قرار است چه جور كاري را انجام دهيم. يعني كسي كه اين آييننامه را نوشته و شرط بخش نگاه نو را پروانه ساخت سينمايي گذاشته، حدس نميزده كه ممكن است فيلم قبلي يك فيلمساز به جشنواره جهاني رفته باشد (يك خانواده محترم؛ مسعود بخشي)، يا در اكران عمومي ديده شده باشد(جينگو؛ تورج اصلاني) و وقتي فيلمهاي جديدشان كه اتفاقا پروانه ساخت سينمايي هم گرفتهاند(يلدا و حمال طلا) به جشنواره ميآيند در واقع فيلم اولشان نيست و فيلم دومشان است؟ كاملا اين حدس را ميزده و ميدانسته كه جشنوارهاي مثل كن احتمالا فيلم فيلمسازي كه فيلمسازي بلد نيست را (ارزشگذاري روي فيلم مسعود بخشي نميكنم) به يكي از بخشهايش راه نميدهد يا زعماي اكران احتمالا فيلمي را كه ارزش سينمايي نداشته باشد، اكران نميكنند. در اين مورد هم مثل هميشه درگير دايره دور خودمان هستيم. احتمالا حواسمان نيست كه پايمان را از خط مرزي بيرون بگذاريم ديگر كسي اهميت نميدهد كه ديجيتال ساختهاي يا سوپراسكوپ 70 ميليمتري. فيلم است كه بايد از خودش دفاع كند. اگر در يك جشنواره فقط قانون تفاوت پروانه ساخت به روش سازمان سينمايي وجود داشت احتمالا من حقم است كه حرفهايم برود در طبقه منفي 3 بايگاني. نكته ظريفتر اين گاف آييننامهاي كه ديگر تبديل به اصل جريان كج در جشنواره فجر شده اين است كه احتمالا كسي كه ايده بخش نگاه نو يا همان اولين ساخته فيلمسازان را داده است به اين سوي ماجرا فكر كرده كه چند جوان فيلمساز در يك زمين با هم بازي ميكنند و شرايط ظاهريشان مساوي است و بهتر بودنشان را كيفيت بازي/ فيلمهايشان تعيين ميكند. اين يعني بازي عادلانه در زمين بازي مساوي. اما اين معادله به هم خورده است. درك كنيد. وقتي فيلم دوم فيلمساز(امسال كه فيلم چهارمي داريم كه به عنوان فيلم اولي حضور دارد!) به جاي فيلم اولش روي پرده ميرود، فيلمساز عملا در زمين چند امتياز از رقيبش پيش است. تجربه فيلم اول، تجربهاي است كه شايد خيليها از پس آن برنيايند اما اگر فيلم دوم را بسازند ديگر گافهايي كه در فيلم اول مرتكب شدهاند را نخواهند داشت. آييننامهنويس فجر فعلي آگاهانه عدالت را زير پا گذاشته است و هيچ مرجع ديگري هم در پي اصلاح اين آييننامه نيست. اين حرفها هم احتمالا به بايگاني ميرود. اما نكته نهايي اين است كه چشم تاريخ هميشه باز است. يادتان نرود.