مردم ميبخشند اما فراموش نميكنند
علياكبر قاضيزاده
بازوي اطلاعرساني دولت حسن روحاني بسيار ضعيف است؛ اين چيزي نيست كه امروز مشخص شده باشد و موضوعي است كه در اين سالها درباره آن بسيار صحبت شده است. اما اتفاقي كه در اين روزها رخداده بسيار نادر و عجيب است. در اين مورد خاص اطلاعرساني نه به معناي نادرست يا كم و ناكافي كه كاملا برخلاف حقيقت و واقعيت رخ داد. شايد دليل اين رخداد اختلافسليقه در سطوح بالا باشد و ناكارايي دولت در امر اطلاعرساني و تشتت آرا در سطوح بالاي مديريتي. اما اين موضوع يكبار براي هميشه بايد مشخص شود و تكليف مردم هم مشخص. بايد اختلافها حل شود و از همه مهمتر مسوولان بايد با مردم خود روراست، مستقيم و بدون لكنت صحبت كنند. دست رسانههاي رسمي بسته است و در اين فضاي مبهم صدا و سيما، به عنوان رسانه ملي و مرجع اول و قدرتمند رسانهاي كشور هم مثل هميشه كارش را درست انجام نداده است. در اين چند روز رفتار رسانه ملي اصولي و حرفهاي نبوده و حتي حالا كه حقيقت منتشر شده است، گزارشي دست به دست ميشود كه از مردم ميپرسند آيا بايد در اين شرايط حقيقت گفته شود يا نه. چنين رفتاري از سمت يك رسانه، آنهم رسانهاي كه ملي است، قابل قبول نيست.
زماني كه بياعتمادي كلي به رسانههاي داخلي وجود داشته باشد، اطلاعرساني دولت ضعيف باشد و رسانه ملي هم سمت و سوي ديگري، بهجز اطلاعرساني به مردم را انتخاب كند، نميتوانيم از مردم انتظار همراهي و همدلي داشته باشيم.
اين مشكلات هم مختص به رسانه نيست. مشكل اصلي چيزي است كه مدتهاست درباره آن صحبت ميكنيم و همان ناهماهنگي ميان بخشهاي اجرايي كشور است. بخشهاي اجرايي كشور هماهنگ نيستند و يكديگر را قبول ندارند. وقتي چنين تشتت و اختلافي در درون وجود دارد، تكليف مردم هم خيلي مبهم ميشود. تصور كنيد دهها خانواده عزادار، در اين چند روز ميخواستند بدانند كه دقيقا و حقيقتا چه اتفاقي براي عزيزانشان رخ داده و حداقل انتظارشان اين شفافيت و آگاهي بود. اما دقيقا در همين شرايط بسيار تلخ و دردناك، نه تنها حقيقت را نشنيدند كه مدام در معرض انكار و ابهام قرار گرفتند.
اين روزگار ميگذرد، ممكن است خانوادهها و مردم اين چهار روز و آنچه بر سر رفت را ببخشند اما فراموش نميكنند.