سيستانوبلوچستان و بحراني كه خودش را از ميان خبرها بالا كشيد
مردم ما را ميبينند
زهرا چوپانكاره
از روز شنبه، درست از همان زمان كه ناگهان غم سقوط هواپيماي تهران-كييف با بيانيه ستاد كل نيروهاي مسلح تبديل به شوك و ناباوري شد، سيستانوبلوچستان داشت لحظه به لحظه در بحران سيل گرفتارتر ميشد. شهرها، دهستانها و روستاهايي با ساعتها فاصله از هم، از دشت گرفته تا كوهستان با باران بيامان و طغيان رودخانهها دست به گريبان شدند و همين وسعت حادثه را گستردهتر كرد. رسانهها، شبكههاي اجتماعي و مردم داشتند با خبر چگونگي سقوط بويينگ 737 دست و پنجه نرم ميكردند كه فعالان اجتماعي و رسانهاي استان سيستانوبلوچستان و برخي خبرنگاران رسانههاي سراسري دست به كار شدند تا صداي سيلزدگان و وخامت اوضاع را به گوش همه برسانند. در دو روز گذشته اين صدا بلندتر شد و عكسها و ويديوها از مردم در محاصره آبهاي خروشان و زندگيهاي رفته بر آب بيشتر و بيشتر در رسانهها و شبكههاي اجتماعي ديده شد. «به داد سيستانوبلوچستان برسيد»، مردم دارند به هم يادآوري ميكنند كه غمي در غم ديگر حل نشود و از ياد نرود.
«بين ما سيستانوبلوچستانيها، حتي سيل هم كه نباشد، اين حس هست كه اصلا ديده نميشويم. مشكلاتي كه اينجا داريم در هيچ جاي ايران ديده نميشود؛ ما صف گاز داريم، صف نفت داريم، هر آنچه براي بقيه نوستالژي است، اينجا مشكل روزمره است. حالا چه رسد به زماني مثل حالا كه سيل ويرانگر تمام استان ما را دربر گرفته. اينبار البته به لطف شبكههاي اجتماعي در واقع استان خيلي بيشتر ديده ميشود؛ در واقع مردم ديدهاند اما مسوولان، آنهايي كه بايد ببينند، نديدهاند. اما رسانهها و مردم عادي متوجه مشكلات شدهاند.» نويد برهانزهي، در توييتر چهره آشنايي است. مرد جوان ساكن زاهدان خودش يكي از كساني است كه در روزهاي گذشته تلاش كرده تا در خيل خبرها در شبكههاي اجتماعي، سيل استانش را جلوي چشم كاربران بياورد و نشانشان دهد كه در جنوبشرق كشور چه ميگذرد.
بحران آنقدر دامن گسترده كه مردم خودشان آستين بالا زدهاند چون انگار از حضور امدادگران به تنهايي كاري برنميآيد، بالگردها محدودند، راهها بستهاند، خسارتها فراوان است: «آنچه من ميبينم اين است كه بيشتر خود مردم دارند به هم كمك ميكنند. البته نيروهاي امدادي هم حضور دارند اما آنقدر اين استان وسيع است و حجم سيل زياد كه امدادگران ديده نميشوند، يك عزم ملي براي امدادرساني لازم است. به قول فرماندار چابهار، فقط براي دشتياري و زرآباد چند هليكوپتر نياز است، چه رسد به بِنت و نيكشهر و.... بنت كه اصلا ديده نميشود، يك منطقه كوهستاني است و يكي از اعضاي شوراي شهرش گفته كه در اين سه روز گذشته ارتباطشان با نزديك به 15 هزار نفر قطع بوده و اصلا دسترسي به آنها نيست. تقاضاي هليكوپتر از هلالاحمر كردهاند اما هنوز خبري نشده. يكي از گلايههاي مردم آن منطقه هم همين است كه الان همه نظرها به سمت دشتياري است و بنت فراموش شده. اينها با هم فاصله زيادي دارند، همين فاصله بين مناطق سيلزده باعث ميشود كه نياز به بالگرد زياد باشد.» تا اينجاي كار در خود زاهدان مسجد مكي، پايگاه اصلي مولوي عبدالحميد تبديل شده است به محل مورد اعتماد مردم براي كمك: «كمكهاي مردم در خود زاهدان در مسجد مكي جمع و به سمت مناطق سيلزده ارسال ميشود. مردم بيشتر اعتمادشان به سمت مولويهاست. يكسري كمكها هم از سمت تركمنصحرا آمده. هنگام سيل گلستان كمكهاي زيادي از سمت ما به سمت آنها رفت و حالا آنها دارند آن كمكها را جبران ميكنند.»
برهانزهي، همانقدر كه در كنار باقي فعالان مدني استان و خبرنگاران تبديل شده است به صداي مناطق سيلزده، به همان ميزان هم تبديل به مرجعي شده است براي تماس آدمها از همه جاي كشور كه ميخواهند كمك كنند: «سه روز است كه پيغامها آنقدر زياد است كه نميتوانم جواب بدهم. ديروز آنقدر تلفنم زنگ خورد كه شارژ تمام كرد. مردم ميگويند كمك جمع كن اما من حقيقتا نميتوانم اين مسووليت را قبول كنم، يك خرده اين پولها كم و زياد شود، نميتوانم جوابگو باشم. دارم به همه ميگويم به ارگانهاي آشنا مثل هلالاحمر يا خيريههاي سرشناس كمك كنيد كه شماره حساب اعلام كردند.»
فعال جوان حاضر در شبكههاي اجتماعي حالا ميتواند خاطراتش را از خبرهاي استان پيش هم بگذارد و به چشم ببيند كه نام سيستانوبلوچستان چطور به لطف شبكههاي اجتماعي در اين چند سال گذشته جان و رمق بيشتري گرفته است، به چشم آمده است و حالا توجه افكار عمومي را ميتواند آنقدري به خود جلب كند كه حتي در ميان بزرگترين خبرها و سوگواريهاي ملي هم حواس آدمها را به خودش جلب كند: «براي اولينبار ديدم كه در شبكههاي اجتماعي سيستانوبلوچستان اينقدر مورد توجه قرار گرفته است و مشكلاتش دارد پررنگ ميشود. سه سال پيش مشابه همين اتفاق در استان افتاد كه البته شدتش كمتر بود. تا سه روز هيچكس حتي باخبر هم نشده بود كه سيستانوبلوچستان سيل آمده. آن زمان سيل مواجه شده بود با حادثه پلاسكو، امسال هم همزمان شد با حادثه هواپيما اما حتي در بحبوحه اين اتفاق هم مردم واقعا دارند در اطلاعرساني در شبكههاي اجتماعي سنگ تمام ميگذارند.»
از 50 روستا بيخبريم
«از بعدازظهر پنجشنبه تا صبح يكشنبه بارندگي داشتيم. با دهستانهاي دستگرد، توتان و مهمدان و روستاي گوشت و سفيدكوه تقريبا هيچ ارتباطي نتوانستيم برقرار كنيم تا عصر امروز (دوشنبه) كه فقط ارتباط تلفني و برق دستگرد مجددا برقرار شد كه همه زمينهاي كشاورزي و زيرساختهايشان ازبين رفته اما هنوز با هيچيك از روستاها و دهستانهاي ديگر كه گفتم ارتباطي نداريم.» پرويز كدخدايي، عضو شوراي شهر بنت استان سيستانوبلوچستان همان كسي است كه برهانزهي به نقل از او گفت كه بنت را كسي نميبيند. راهها و جادهها از ميان رفتهاند و كوهستاني بودن منطقه دسترسيها را به معادله پيچيدهاي تبديل كرده كه هنوز كسي نتوانسته آن را حل كند. ميزان بيخبريها همراه با گذر زمان بيشتر ميشود. برق و تلفن قطع شده و با اينكه آب فروكش كرده هنوز راهي براي خبر گرفتن از اهالي پيدا نكردهاند. ميگويند روستاي كهيركان كاملا زير آب رفته و كدخدايي با نگراني ميگويد كه فقط همين را ميداند و هنوز خبري از اهالي روستاي زير آب رفته ندارد.
در اين چهار روز گذشته خود شهر بنت هم با طغيان رودخانه و سيل زير و رو شده است. ساختمانها، خانههاي حاشيه شهر و مدرسهها را آب گرفته اما با بند آمدن باران اوضاع آنقدري تحت كنترل هست كه مردم بتوانند در خانههايشان ساكن شوند. اولين تيم امدادي، هلالاحمر بوده كه عصر روز گذشته(يكشنبه) به بنت رسيد و فعلا توانستهاند به يك آبادي دسترسي پيدا كنند و امداد برسانند: «چند بار تقاضاي بالگرد داديم اما هنوز هيچ خبري نيست.» بالاي 50 آبادي، در امتداد هم در مناطق كوهستاني و با فاصله هم هستند كه هنوز خبري از آنها نداريم.