بيانيه انجمن صنفي روزنامهنگاران استان تهران درباره اتفاق تاسفبار سقوط هواپيماي مسافربري و سياست خبري رسانههاي كشور
انجمن صنفي روزنامهنگاران استان تهران با انتشار بيانيهاي درباره اتفاق تاسفبار سقوط هواپيماي مسافربري و سياست خبري رسانههاي كشور گفت: اكنون در حال تشييع اعتماد عمومي هستيم و اولين تابوتهاي آن شامل جنازه رسانههاي رسمي به ويژه صداوسيما و سپس مطبوعات و سايتهاست. روز دوشنبه انجمن صنفي روزنامهنگاران استان تهران در بيانيه خود از «فقدان سامانه پدافندي مسافربري» در ايران ابراز تاسف كرده و از همه همكاران رسانهاي خواست:
«از اين پس بدون ملاحظات مرسوم در تهيه خبر، گزارش و تحليل اقدام كنند و پرسشگري را به مركز فعاليت رسانهاي خود بازگردانند.»
متن اين بيانيه به اين شرح است:
اتفاق تاسفبار روزهاي اخير و سقوط هواپيماي مسافربري متعلق به اوكراين و كشته شدن تعداد زيادي از شهروندان ايراني و غيرايراني به ويژه جمعي از نخبگان كشور، موضوعي نبود كه از چشم هيچكس پنهان بماند، ولي رويدادهاي
3 روز بعد از آن نشان داد كه جامعه ايران فاقد سامانه پدافندي رسانهاي است. آنچه كه در شرايط كنوني ميتواند اين جامعه را با خطر مواجه كند، فقط حملات نظامي يا موشكي نيست، بلكه بيش از هر چيز فقدان رسانه آزاد است؛ رسانهاي كه بتواند مطالبات مردمي را پاسخ دهد و بر حكومت و كارگزارانش نظارت مدني و موثر داشته باشد.
پنهانكاري و انتشار مطالب... ضربه سنگيني به اعتماد مردم و افكار عمومي زد و جايگاه لرزان رسانهها را لرزانتر كرد. وضعيت اين آش آنچنان شور شده كه صداي سرآشپز هم درآمده است و دستاندركاران صداوسيما نيز اذعان ميكنند كه با وضعيت كنوني اعتبار آنان زير سوال رفته است؛ غافل از اينكه اعتبار اين رسانه و بسياري از رسانههاي داخلي، خيلي پيش از اين از ميان رفته بود با اين تفاوت كه ساير رسانهها معترض اين وضع بودند ولي صداوسيما مدافع آن بود. اين واقعه نشان داد كه مردم نميتوانند به دادههاي رسمي اعتماد كنند و روزنامهنگاران بايد با كوشش خود اين خلأ را تا حد ممكن پر كنند.
به باور انجمن صنفي روزنامهنگاران استان تهران، ريشه اين بحران را بايد در نگاه مسوولان به كاركرد و نقش رسانه و نيز نگرش مديران رانتي رسانههاي غيرمستقل و وابسته جستوجو كرد. آنجا كه يك مقام نظامي براي پذيرش مسووليت و رفع اتهام از رسانهها اعلام ميكند كه «رسانهها هيچ تقصيري ندارند چون آنها تا ديروز براساس دانستههاي خودشان عمل ميكردند و از واقعيت خبر نداشتند» و ...
در همين راستا خبرنگار صداوسيما نيز ميگويد كه «پنهانكاري مسوولان باعث شد تا اعتبار رسانهاي خودمان از بين برود.» اين دو ارزيابي معرف وجود اين ديدگاه مشترك است كه رسانه يعني بوق، رسانه يعني روابط عمومي، رسانه يعني آنچه كه مسوولان ابلاغ و رسانه منعكس كند درحالي كه پنهانكاري دستاندركاران رفع مسووليت از رسانه نميكند، وظيفه رسانه كشف حقيقت و بيان آن است و نه انتظار براي اعلام آن از سوي مسوولان و اين مستلزم تامين امنيت حرفهاي و شغلي روزنامهنگاران است.
صبح روز شنبه فاجعه رسانهاي ايران به وضوح قابل مشاهده بود؛ درحالي كه مردم تيترهاي برخي از رسانهها مبني بر توطئهآميز بودن اتهام سقوط با موشك را روي دكهها مشاهده ميكردند، همزمان از طريق ديگر در حال خواندن اطلاعيههاي ستاد مشترك نيروهاي مسلح و نيز رياستجمهوري در خصوص اصابت موشك به هواپيما بودند.
اكنون كه در حال تشييع اعتماد عمومي هستيم، اولين تابوتهاي آن شامل جنازه رسانههاي رسمي به ويژه صداوسيما و سپس مطبوعات و سايتهاست. فرآيند انتقال مرجعيت رسانهاي به فراسوي مرزها و نيز شبكههاي غيررسمي و غيرحرفهاي تكميل شده است. اكنون ماييم و اين جنازه روي دست مردمي كه بايد با اتكا و اعتماد به آن در فرآيندهاي جامعه خود مشاركت ميكردند.
انجمن صنفي روزنامهنگاران استان تهران تاكنون و در چند نوبت نسبت به اين وضعيت اعلام خطر كرده است ولي ظاهرا هيچ گوش شنوايي وجود ندارد و از اين رو اين بار خطاب سخن خود را متوجه همكاران ميكنيم و خواهان اقدام مشترك آنان براي بهبود فضاي رسانهاي كشور ميشويم.
از تمامي همكاران ميخواهيم كه از اين پس بدون ملاحظات مرسوم كه در تهيه خبر، گزارش و تحليل اقدام كنند و پرسشگري را به مركز فعاليت رسانهاي خود بازگردانند. اميدواريم كه مديران محترم مسوول مطبوعات و سايتها و... نيز با همراهي و بدون ملاحظههاي غيرقانوني امكان انتشار مطالب را فراهم كنند و تنها معيار آنان براي جلوگيري از انتشار مطالب چارچوبهاي قانوني و نه فشارهاي اين و آن باشد. اطمينان داريم كه همكاران محترم در هر صورت ميتوانند توليدات خود را منتشر نمايند و به اطلاع مردم برسانند.